پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۶۷۰۸
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۲
بیشتر تحقیقات در مورد زنان شهردار و به طور کلی مقام‌های بالای شهرداری نشان می‌دهد که سیاست و شیوه کاری زنان شهردار با مردان شهردار تفاوت‌ دارد، یعنی جنسیت شهردار بر درک او از شهرداری و تعیین اولویت‌های برنامه‌ریزی و تخصیص منابع تاثیر می‌گذارد.
شعار سال: بیشتر تحقیقات در مورد زنان شهردار و به طور کلی مقام‌های بالای شهرداری نشان می‌دهد که سیاست و شیوه کاری زنان شهردار با مردان شهردار تفاوت‌ دارد، یعنی جنسیت شهردار بر درک او از شهرداری و تعیین اولویت‌های برنامه‌ریزی و تخصیص منابع تاثیر می‌گذارد.
 
برگرفته از مقاله «جنسیت و شهر؛ رهبران زن و سرمایه‌گذاری بر روی برنامه‌های رفاهی در شهرداری‌های آمریکا» نوشته میریا هولمن، محقق علوم سیاسی و مطالعات زنان در دانشگاه تولان آمریکا
 
مجموعه جنسیت و شهر
 
توسعه شهری و تامین اجتماعی همواره دو قطب مخالف در برنامه‌ریزی بودجه شهری بوده‌اند. از نظر بسیاری از برنامه‌ریزان شهری توسعه شهری یعنی تولید درآمد برای دولت و خدمات اجتماعی یعنی خرج تراشی. در این مقاله رویه زنان و مردان شهردار در حمایت از برنامه‌های تامین اجتماعی  را مرور می‌کنیم. بستر این تحقیق برنامه‌های شهری در کشور آمریکا است. نشان می‌دهیم که حداقل در آمریکا وقتی شهردار زن باشد و کلا زن‌ها حضور بیشتری در رده بالای تصمیم‌گیری برنامه‌های شهری داشته باشند، معمولا – اما نه همیشه – بودجه بیشتری به تامین خدمات اجتماعی و کمک به اقشار بی‌بضاعت و محروم اختصاص داده می‌شود. چند عامل اصلی می‌تواند این بر نفوذ شهردار زن در ارائه خدمات اجتماعی تاثیر بگذارد که در ادامه به آنها می‌پردازیم.
 
 
آیا میان جنسیت و سیاست‌های یک شهردار رابطه‌ای وجود دارد؟
 
بیشتر تحقیقات در مورد زنان شهردار و به طور کلی مقام‌های بالای شهرداری نشان می‌دهد که سیاست و شیوه کاری زنان شهردار با مردان شهردار تفاوت‌ دارد، یعنی جنسیت شهردار بر درک او از شهرداری و تعیین اولویت‌های برنامه‌ریزی و تخصیص منابع تاثیر می‌گذارد. مثلا زنان شهردار بیشتر از مردان شهردار از برنامه‌های مدافع حقوق زنان، حقوق کودکان و به طور کلی خدمات تامین اجتماعی حمایت می‌کنند. آنها همچنین تمایل بیشتری به تخصیص بودجه برای حمایت از سالمندان و اقشار محروم، آموزش به هدف اشتغال و کمک به سرویس اشتغال‌یابی برای بیکاران نشان می‌دهند. اما زنان به اندازه مردان با پروژه‌های توسعه موافق نیستند. گرایش بسیاری از زنان به دستگیری از نیروهای تحت تبعیض یا فشار است تا توسعه صنعتی و یا سرمایه‌گزاری در زمینه تسهیلات نظامی و تدابیر امنیتی، اموری که بیشتر مورد توجه مردان شهردار است. زنان همچنین توجه بیشتری به گروه‌های اقلیت نشان می‌دهند و از این بابت نگرش‌شان به شهرداری به نگرش مدیران گروه‌های اقلیت – مانند سیاهپوستان در امریکا یا مهاجران تازه وارد – بی‌شباهت نیست.
 
در عین حال تحقیقات دیگری هم هستند که نشان می‌دهند تفاوتی میان تصمیم‌گیرنده زن یا مرد در برنامه‌ریزی شهری وجود ندارد و گاهی زن‌ها هم همان سیاست‌ها و برنامه‌های مردان را پیش می‌گیرند. بنابراین نقطه نظرات مختلفی درباره نقش زنان شهردار وجود دارد و نتیجه این است که باید نقش تفاوت جنس شهردار بر میزان توجه شهرداری در جهت توسعه یا تامین اجتماعی را مورد به مورد و به نسبت بستر و موقعیت خاص سنجید. مثلا تحقیقی در هند نشان می‌دهد زنان شهردار بیشتر حامی سیاست‌هایی هستند که منفعت روستا و محله خودشان را دربردارد و دغدغه‌شان الزاما فراتر از محل زندگی خودشان نیست. نکته مهم دیگر تداوم سیاست‌های یک شهردار زن پس از او است. گاهی با تغییر مدیران و تصمیم‌گیران این سیاست‌ها عوض می‌شوند و در واقع فقط برای مدت کوتاهی مفید بوده‌اند. اما گاهی هم بعد از رفتن شهردار زن از کرسی شهرداری، کسی جرات دست زدن به سیاست‌های اجراشده توسط او را نمی‌کند و کاهش برنامه‌های حمایت از زنان توسط گروه‌های بعدی ناممکن می‌نماید.
 
تفاوت تاثیرگذاری مدیران زن
 
به نظر برخی از محققان، زنان در بدنه تصمیم‌گیری وقتی توانسته‌اند تغییر اساسی و ماندگار به وجود آورند که اولا تعدادشان زیاد باشد یعنی بدنه اعتراضی شان قابل چشم پوشی نباشد. ثانیا اینکه این بدنه در طی زنجیره‌ای از صحبت‌ها و کشمکش‌ها وضعیت را به یک نقطه عطف غیرقابل بازگشت در تغییر برساند و در تصمیم‌گیری سیاسی فصل جدیدی را شروع کنند. وقتی برنامه‌های سیاسی در یک مقطع حساس و جدید تعیین می‌شود به احتمال زیاد بازگشت‌ناپذیر می‌شوند. البته این دید هم منتقدان خود را دارد. به نظر برخی دیگر از محققان اتفاقا گاهی بدنه اعتراضی بزرگی وجود ندارد و فقط گروه کوچکی از زنان با کار منسجم تغییر به وجود می‌آورند.
 
سوای اختلاف نتایج داده‌ها و تحلیل‌ها بر سر تاثیر شهردار زن در مقایسه با مرد، داده‌های همسویی نیز – حداقل در بستر شهرهای آمریکایی – وجود دارد. مهم‌ترین نتیجه این مقاله از مقایسه داده‌های شهرهای مختلف در آمریکا این است که هر وقت شهردار زن باشد، زیردستی‌های زن از جمله اعضای زن شورای شهر توان و انگیزه بیشتری در پیشبرد برنامه‌های تامین اجتماعی از خود نشان می‌دهند. یعنی حتی اگر خود شهردار مستقیما بودجه شهر را به نفع خدمات اجتماعی تنظیم نکند، زنان شورای شهر عملا در این جهت حرکت می‌کنند. بنابراین بالاترین میزان گردش بودجه به سمت خدمات اجتماعی – و نه توسعه – هنگامی است که هم شهردار زن باشد و هم در بدنه شورای شهر و کلا شهرداری زنان برنامه‌ریز دیگر به دنبال گسترش خدمات اجتماعی باشند. اهمیت زن بودن شهردار تا آنجاست که در برخی از شهرهای امریکایی، نمایندگان زن در شورای شهر به تنهایی نتوانسته باعث افزایش بودجه خدمات اجتماعی شود و این اتفاق تنها در زمانی افتاده که شهردار هم زن بوده است.

شهرداران زن در زمینه بهداشت و آموزش گرفته تا حقوق سالخوردگان و اقلیت‌ها همواره به دنبال افزایش خدمات اجتماعی هستند، در واقع حضور شهردار زن معمولا خرج دولتی را بالا می‌برد.
 
این وضعیت بیانگر چند موضوع مهم است. اولاً، حتی در شهرهایی که امیدی به افزایش بودجه خدمات اجتماعی نیست، انتخاب نمایندگان زن و شهردار زن می‌تواند تاثیری بسزا در تخصیص بودجه در حمایت از گروه‌های تحت فشار شود. شهرداران زن در زمینه بهداشت و آموزش گرفته تا حقوق سالخوردگان و اقلیت‌ها همواره به دنبال افزایش خدمات اجتماعی هستند. حضور شهردار زن معمولا خرج دولتی را بالا می‌برد. ثانیاً، اینکه شهردار زن به شکل مستقیم و غیر مستقیم بر کار شورای شهر تاثیر می‌گذارد و حضور و صدای نمایندگان زن را تقویت می‌کند. وقتی تمام بالا دستی‌ها مرد باشند، نمایندگان زن شورای شهر قدرت مانور کمتری دارند. این موضوع بیانگر اهمیت ویژه مقام شهردار و کادر اجرایی دوروبر او است. اولویت‌های تصمیم‌گیری و سیاست‌گزاری بالاترین مقام در اداره شهر بر تمام پروژه‌های شهری تاثیر مستقیم و ویژه دارد.
 
رویکرد شهرداران زن به سیاست‌های تامین اجتماعی
 
خدمات ارائه شده توسط مراکز دولتی بر زندگی زنان، مخصوصا مادران سرپرست خانوار و تک والد، تاثیر مستقیم و ویژه دارد. زنان معمولا دسته بزرگتری از قشر محروم را تشکیل می‌دهند و تعداد زنانی که درآمد بالا دارند از مردان با درآمد بالا کمتر است. به همین دلیل شهروندان زن معمولا بیشتر از شهروندان مرد از تخصیص منابع به خدمات دولتی حمایت می‌کنند. به طور کلی می‌توان گفت زنان شهردار بیشتر طرفدار ارائه خدمات هستند و مردان شهردار بیشتر طرفدار توسعه‌.
 
 
روش ارزیابی ایده‌های جاری درباره شهرداران زن در ۳۰۰ شهر آمریکا
 
نتیجه ذکر شده در بالا حاصل تحقیقات گروه‌های مختلف در مورد تفاوت سیاست‌های شهرداران زن و مرد بود. مقاله حاضر قصد داشت نتایج تحقیقات قبلی را ارزیابی کند. برای این کار ۳۰۰ شهر در آمریکا با جمعیت بالای ۵۰۰۰ نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. سوال اصلی این تحقیق این بود که زن بودن شهردار و حضور زنان در شورای شهر چه تاثیری در سیاست‌ خدمات اجتماعی شهرداری دارد.
حاصل مقایسه میزان تخصیص بودجه به خدمات تامین اجتماعی دولتی توسط شهرداران زن و مرد نشان داد که وقتی هم شهردار زن باشد و هم شورای شهر فعال باشد و اعضای زن داشته باشد، حوزه خدمات اجتماعی شهری بالاترین میزان بودجه دریافت می‌کند.
 
چند نکته در استفاده از این داده‌ها قابل ذکر است. اول اینکه میزان خدمات اجتماعی در وهله اول به نیاز افراد شهر بستگی دارد، یعنی هر چه سرانه درآمد شهروندان بالاتر باشد، نیاز آنها به خدمات کمتر است. دوم اینکه نکته دیگر معیار نژاد است که ثابت شده به شکل‌های مختلف تقاضای شهروندان از خدمات اجتماعی را تغییر می دهد. از آنجا که شهروند این نکته هنگام تحلیل برنامه‌های شهرداران لحاظ شد. به طور کلی می‌توان گفت تعریف خدمات اجتماعی هم به تقاضا و هم به خصوصیات شهر بستگی دارد. نکته دیگر در بررسی داده نفوذ شهردار در مقایسه با سایر تصمیم‌گیرندگان رده بالا است. در برخی از شهرهای کوچک این نمونه، شهردار نقش مرکزی را دارد و شورای شهر در عمل تاثیر ناچیزی در تصمیمات شهرداری دارد. اما در برخی دیگر از این شهرها، شورای شهر به شکل فعال حضور دارد و روند حکمرانی شهری با همکاری شهردار و شورای شهر انجام می‌گیرد. در برخی از شهردار نمونه مورد تحقیق شهردار زن بود، اما باقی ساختار شهرداری و شورای شهر مردانه بود. در برخی دیگر هم شهردار زن بود و هم شورای شهر چند عضو برجسته زن داشت. تمام این موارد مستقیما بر تخصیص بودجه برای خدمات اجتماعی تاثیر دارند.
 
در این تحقیق برای تعیین یک معیار اندازه‌گیری مشابه در میزان خدمات اجتماعی ارائه شده، چند شاخه از سرویس اجتماعی دولتی تعیین شد و در تمام شهرها مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. این شاخه‌ها عبارت‌اند از: خدمات بهداشتی و پزشکی، حمایت از خانواده‌های بی‌بضاعت، توسعه باهمستان‌ها، برنامه‌های مسکن، مهدکودک‌های دولتی و خدمات به کودکان بی‌بضاعت.
 
نتایج مقایسه کارکرد شهرداران زن و مرد در ۳۰۰ شهر آمریکا
 
حاصل مقایسه میزان تخصیص بودجه به خدمات تامین اجتماعی دولتی توسط شهرداران زن و مرد نشان داد که وقتی هم شهردار زن باشد و هم شورای شهر فعال باشد و اعضای زن داشته باشد، حوزه خدمات اجتماعی شهری بالاترین میزان بودجه دریافت می‌کند. به طور نمونه تحقیق نشان داد که هنگامی‌که شهردار زن است، اگر زنان ۲۰ درصد بدنه شورای شهر را تشکیل دهند، سرانه بودجه خدمات اجتماعی ۷ دلار افزایش می‌یابد. اگر زنان ۳۰ درصد بدنه شورای شهر را تشکیل دهند، این سرانه ۱۰ دلار بیشتر می‌شود. این تغییر چشم‌گیر بیانگر تاثیر ویژه همکاری شهردار و شورای شهر است. در عین حال وقتی شهردار زن است، اما کادر شورای شهر و شهرداری را عمدتا مردان تشکیل می‌دهند، سیاست‌ها و تخصیص بودجه شهردار زن شباهت بیشتری به شهردار مرد دارد. به بیان دیگر قدرت مانور شهردار زن دست‌تنها محدود است. همانطور که انتظار می‌رفت، این تحقیق همچنین نشان داد که سرویس‌های خدمات اجتماعی دولتی از شهردار زن بیشتر از شهردار مرد بودجه دریافت می‌کنند.
 
یک نتیجه مهم دیگر در این تحقیق این بود که وقتی شهردار مرد باشد، زنان حاضر در شورای شهر کمتر به سراغ تغییر سیاست‌گذاری‌های شهرداری می‌روند و اصولا کمتر وارد حوزه تصمیم‌گیری می‌شوند. اما وقتی شهردار زن است، زنان نماینده شورای شهر درصد بسیار بالاتری از بودجه شورای شهر را خرج می‌کنند.
 
مجموعه نکات بالا نشانگر اهمیت توجه به خصوصیات ساختاری و سیاسی شهرداری در هنگام تحلیل بودجه خدمات اجتماعی است. جنسیت شهردار اهمیت دارد، اما در کنار آن باید دید چگونه اعضای شورای شهر و روند حکمرانی شهری بر اولویت‌های شهرداری تاثیر می‌گذارد.
 

شعارسال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از   سایت خبری میدان   ،تاریخ انتشار:   3 شهریور 1399،کدخبر:  72841،www.meidaan.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین