* خطر در کمین منبع بزرگ درآمدزایی
مازندران مالک حدود400 کیلومتراز مساحت 820 کیلومتری نوار ساحلی خزر در استانهای شمالی گیلان و گلستان است. سواحلی که هر متر آن منبع بزرگی برای درآمدزایی به حساب میآید. از طرحهای ساحلی گرفته تا بلال فروشها و افرادی که با کرایه اسب و قاطر کسب درآمد میکنند، همگی جزو افرادی هستند که از سواحل، نان زندگیشان تأمین میشود. هنگامی که دریا و ساحل آلوده شود، استقبال گردشگران نیز کم میشود و بهتبع آن مشاغل مرتبط با آن نیز کمرنگ شده یا حتی از بین میرود. کارشناسان امر بر این باورند که حدود 80 درصد از آب مصرفی مردم مازندران به پساب فاضلابی تبدیل شده و درنهایت به دریا ریخته میشود. دریای مازندران، مقصد نهایی، عرصه خاموش و آرام دریافتکننده پسابهای فاضلابی مازندران شده و به طور کلی این استان در رابطه با تولید آلایندهها در داخل و از استانهای همجوار در سطح بالایی قرار دارد و به لحاظ بسته بودن، پالایش طبیعی ضعیفی دارد بنا براین امکان جابهجایی در آن مقدور نیست و از سوی دیگر محل استخراج نفت و رفتوآمد کشتیها محسوب میشود که به طور دائم در حال گسترش بزرگترین چالش دریای خزر است.
* گره بزرگی به نام پسماند
«محمدعلی شعبان نژاد» از فعالان محیط زیست و از دوستداران هوای پاک است. او در حالی که به همراه دوستان و خانواده هایشان در یک روز جمعه تابستانی مشغول جمعآوری زبالههای پارک جنگلی بود در این باره گفت: از دغدغههای همیشگی مازندرانیها در همه دولتها رفع نشدن گره بزرگی به نام پسماند است. مردم مازندران در تولید زباله جزو چند استان رده بالای کشور قرار دارند، اما وقتی در تعطیلات خیل عظیم مسافران از نقاط مختلف کشور به این استان سرازیر میشوند، این تولیدات دردسر ساز به چند برابر حد نرمال میرسد. در این زمانها دیگر مازندران را باید صدر نشین بلامنازع تولید زباله بدانیم. گردشگرانی که وارد مازندران میشوند، انبوهی از زباله را در حاشیه جادهها و رودخانهها رها میکنند که درنتیجه همه پسابهای این زبالهها به دریای خزر میریزد.
وی که هماکنون در رشته حقوق ادامه تحصیل میدهد، یادآور شد: وقتی که گردشگران و افراد بومی به خاطر آلودگی نتوانند از دریا استفاده کنند، دریا یکی از بزرگترین کارکردهای خودش که کارکرد اجتماعی تفریحی است را از دست میدهد و این یک آسیب جدی است.
وی بر این عقیده است که در قوانین کشور خلأ اساسی در این رابطه نداریم، اگر همین قوانین موجود ضمانت اجرا داشته باشد، برای قدم اول کافی است. اما متأسفانه مشکل در نبود اجرای قانون است. در غیاب ناظران، بخش صنایع و کشاورزی و حتی مردم عادی مواد آلاینده و سموم خود را میتوانند بهراحتی در رودخانهها بریزند.
«صادق صالحی» هم از استادان دانشگاه مازندران است. او عقیده دارد که گزارش مدونی در این بخشها که مشخص کند فرهنگسازی صورت میگیرد، وجود ندارد و محتواها با استانداردها سازگار نیست. به طور مثال، سازمان آب منطقهای در سالهای گذشته طرح داناب (دانشافزایی آب برای دانشآموزان) را اجرا کرد، در گزارشها آمده که به تعداد زیادی از دانشآموزان آموزش داده شده، اما وقتی مراجعه میکنیم مشاهده میشود که از اثربخشی و آگاهی آن هیچ اطلاعی در دست نیست. آنچه در اینجا انجام میشود، از استانداردهای آموزشی دنیا برای اینکه آموزش مفید واقع شود و مدعی آموزش در حیطهای خاص شوید، فاصله دارد.
«جمال ابوطالبی» مدیر انجمن دوستداران محیط زیست سبز است. وی هم بر این باور است که فرهنگسازیها درباره مقابله با آلودهسازی دریا به خوبی انجام نمیشود.هر چند که اقدامهای نیمبندی در این راستا طی سالهای اخیر صورت گرفته، اما این فعالیتها آنقدر تأثیرگذار و مؤثر نبوده که توقفی را در این باره شاهد باشیم.
به گفته وی مناطقی از دریا که در مجاورت محل تلاقی رودخانههایی قرار دارد که پساب صنعتی و بویژه فاضلاب شهرهای مجاور یا بالادست مستقیماً به داخل این رودخانهها میریزد، آلودگی بیشتری دارد و شناگاهها در این مناطق بههیچوجه برای شنا و استفاده شهروندان توصیه نمیشود. گفتنی است، سمپاشی های غیراستاندارد و وسواسی توسط کشاورزان منطقه که برای سالم نگه داشتن گونههای غیربومی از آسیب آفات بومی صورت میگیرد و مصرف زیاد کودهای شیمیایی در بخش کشاورزی یکی دیگر از عوامل مهم آلودگی آب و خاک منطقه و بویژه آبهای زیرزمینی و همچنین رودخانههایی است که به دریای خزر و بخشی به تالاب میانکاله میریزد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه ایران، صفحه 19، تاریخ انتشار: پنجشنبه 1 مهر 1395، شماره : 6317 .