شعار سال: بعدازظهر دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۴۵ فروغ فرخزاد در یک حادثه رانندگی در دروس تهران درگذشت. آن روز ظهر فروغ جیپ استودیو گلستان ( استودیو ابراهیم گلستانه) را برداشت و به خانه مادرش در خیابان امیریه، چهارراه گمرک، کوچه خادم آزاد رفت تا هم او و هم حسین پسرخواندهاش را ببیند.فروغ بعد از رفتن حسین به مدرسه ، با مادر خداحافظی کرد و به سمت استودیو گلستان در دروس رفت. ابراهیم گلستان در گفتگو با فرزانه میلانی گفته بود که فروغ به استودیو آمد. او در حال آمادهسازی فیلم خودش بود که مشکلی برایش پیشآمد؛ مشکلی که در استودیو ایران فیلم باید حل میشد. فروغ گفته بود که این فیلم را به آن استودیو میبرد. ساعتی بعد مستخدم استودیو که همراهش رفته بود (رحمان اسدی) ، سراسیمه میآید و میگوید که خانم فرخزاد تصادف کرده است. تصادف خیلی سریع اتفاق افتاد. گفته میشود که فروغ از دور ماشین مدرسه را دیده که بچهها داخل آن بودند و چون میخواسته به آن ماشین نخورد این اتفاق افتاده است.
روزنامه اطلاعات فردای آن روز درباره تصادف مرگبار این شاعر معروف چنین نوشت:
حادثه ساعت ۴ و نیم بعدازظهر دیروز [دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۴۵]در خیابان لقمانالدوله ادهم دروس چهارراه مرودشت روی داد. فروغ که رانندگی استیشن شماره ۱۴۱۳ ط ۲۴ را به عهده داشت و به اتفاق رحمان اسدی از دروس رهسپار تهران بود با استیشن شماره ۱۴۲۸ ط ۱۹ متعلق به یک مدرسه خصوصی به رانندگی غلامحسین کامیابی تصادف کرد. شدت تصادف به حدی بود که درِ طرف راننده استیشن فروغ باز شد و فروغ که سرش به شدت به شیشه جلوی استیشن برخورد کرده بود پس از باز شدن در به گوشه خیابان افتاد و سرش به جدول جوی آب خیابان برخورد کرد و بیهوش شد. در این حادثه تنها فروغ مجروح شد که فورا به بیمارستان رضا پهلوی تجریش [شهدای تجریش کنونی]منتقل شد، ولی پیش از رسیدن به بیمارستان جان سپرد.
بعضی ها روایت می کنند که ابراهیم گلستان یکی از نخستین کسانی است که بالای سر او میرسد. فروغ بیهوش بود و از سرش خون میرفت. آنها او را برداشته و ابتدا به بیمارستان هدایت که در ۵۰ متری محل تصادف بود میبرند. اما بیمارستان هدایت بهخاطر نداشتن بیمه، آنها را نمیپذیرد و آنها به سرعت به سمت بیمارستان شهدای تجریش میروند. آنطور که گلستان گفته او در راه نمیتوانست حرف بزند و به خرخر افتاده بود. دیگر برای هر کاری دیر شده بود. فروغ فرخزاد را به اتاق عمل میبرند، اما چند دقیقه بعد دکتر اعلام میکند که تمام کرده است.
تعیین علت مرگ
اتومبیل فروغ پس از برخورد با استیشن مدرسه به علت بیرون افتادن رانندهاش از خیابان منحرف گردید و وارد پیادهرو شد و به ساختمان شماره ۲۲ برخورد کرد و متوقف گردید. جسد فروغ فرخزاد برای تعیین علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد. حسین راننده اتومبیل دیگر نیز به دادسرای تهران تسلیم گردید.
دو روز بعد از تصادف، گواهی دفن فروغ که بر اثر ضربه مغزی فوت کرده بود، صادر شد و خانواده در روز ۲۶بهمن جنازه را از پزشک قانونی تحویل گرفته و به غسالخانه امامزاده اسماعیل قلهک بردند. در این سالها روایتهایی وجود دارد بر این اساس که خانواده فروغ قصد داشتند او را در ابنبابویه دفن کنند، اما در نهایت در ظهیرالدوله دفن شد.
این قصه که در غسالخانه امامزاده اسماعیل قلهک - زرگنده- امکان غسل زن نبود درست است. خانواده تصمیم میگیرد به ابنبابویه منتقل شود اما ابراهیم گلستان با ۲۵ هزار تومان مشکل ممنوعیت دفن در ظهیرالدوله را حل میکند و روز ۲۶ بهمن ۱۳۴۵ همان جا به خاک سپرده میشود البته بیحضور خود ابراهیم گلستان تا سوژه به عکاسان ندهد. جای پرویز شاپور و فرزندشان کامیار ( که ۲۵ تیر ۱۳۹۷در ۶۶ سالگی در تهران درگذشت) هم خالی بود و حتی حسین پسرخوانده فروغ.
پیکر فروغ روی دوش چهرههای شناخته شدهای، چون صادق چوبک، جلال آلاحمد، احمد شاملو، مهدی اخوانثالث، هوشنگ ابتهاج، سیاوش کسرایی، بهرام بیضایی، نجف دریابندری و احمدرضا احمدی تشییع شد (عدم حضور ابراهیم گلستان و پرویز شاپور و کامیار پسرش و حسین منصوری پسرخوانده فروغ / پرویز شاهپور که نویسنده و «کاریکلماتور» بود در سال ۱۳۷۸ در تهران درگذشت. تحصیلات شاپور در رشته اقتصاد بود و به استخدام وزارت دارایی درآمده بود/ کامیار متولد ۲۹ خرداد ۱۳۳۱ بود و در سال ۱۳۹۷ در تهران فوت کرد و حسین منصوری در آلمان زندگی می کند)؛ زیر برفی ریز و آرام و در گوری در کنار سکوی آرامگاه ملکالشعرای بهار و کمی آن طرفتر از گور حسن تقیزاده اور ا به خاک سپردند در حالی که صدای توران وزیریتبار مادرش در ظهیرالدوله پیچید: «فروغ جان! برخیز. تو برف را دوست داشتی. این هم برف...». روی گورش این شعر نقش بسته است: «من از نهایت شب سخن میگویم به سراغ من اگر آمدیای مهربان چراغی بیاور!»
از فروغ فرخزاد یک پسر و چندین کتاب شعر و چند فیلم باقی مانده است. از کتابهای فروغ فرخزاده «اسیر»، «دیوار»، «تولدی دیگر»، و «عصیان» را میتوان نام برد. فروغ در استودیوهای مختلف بهخصوص استودیو گلستان در امور مونتاژ فیلم، گفتارنویسی و کارگردانی شرکت میکرد و فیلمی که مستقلا تحت عنوان «خانه سیاه است» تهیه کرد برنده جایزه شد و بر شهرت او افزود. این فیلم از زندگی جذامیها تهیه شده است.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از منابع گوناگون.