منتجب نیا گفت: چطور میشود که یک مسئول پس از پذیرش مسئولیت به سرعت زندگی مرفه و بالاشهری را در اختیار میگیرد! آیا حقوق مسلم یک مسئول در حدی است که میتواند به سرعت از جنوب شهر به بالای شهر منتقل شود؟! یک وسیله نقلیه معمولی که داشته به یک وسیله بسیار گران قیمت تبدیل شود؟! تغییرات این چنینی و آن هم در کوتاهترین زمان، جز بی عدالتی نیست و چه بسا برخی از این اموال از طریق مشروع به دست نمیآیند.
شعار سال: حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا وضعیت مالی و سبک زندگی برخی از مسئولین روحانی و غیر روحانی را در سطح بسیار بالا نسبت به مردم عنوان و بیان کرد: چطور میشود که یک مسئول پس از پذیرش مسئولیت به سرعت زندگی مرفه و بالاشهری را در اختیار میگیرد! آیا حقوق مسلم یک مسئول در حدی است که میتواند به سرعت از جنوب شهر به بالای شهر منتقل شود؟! از یک خانه معمولی به یک خانه مرفه و ویلایی تغییر مکان دهد؟! یک وسیله نقلیه معمولی که داشته به یک وسیله بسیار گران قیمت تبدیل شود؟! تغییرات این چنینی و آن هم در کوتاهترین زمان، جز بی عدالتی نیست و چه بسا برخی از این اموال از طریق مشروع به دست نمیآیند.
وی ساده زیستی مسئولین روحانی را بسیار حائز اهمیت دانست و گفت: انتظاری که از روحانیت وجود دارد به مراتب بیشتر از دیگران است. روحانی مولد دینی و کسی است که نهج البلاغه امام علی (ع) و آیات قرآن را برای مردم تفسیر میکند لذا باید در عمل ساده زیستی، قناعت و کفایت را از این افراد شاهد باشند. اگر یک روحانی اهل تشریفات باشد و زندگی اشرافی داشته باشد گناه آن مضاعف است و تأثیر منفی عمل او در جامعه به مراتب از یک مسئول معمولی غیر روحانی بیشتر خواهد بود.
حجت الاسلام والمسلمین رسول منتجب نیا درخصوص افزایش فاصله طبقاتی و تغییر نوع سبک زندگی برخی از مسئولین و روحانیون نسبت به عموم مردم، اظهار کرد: براساس آیه قرآن «لِیَقوُمَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» فلسفه بعثت پیامبران قیام مردم به «قسط و عدالت اجتماعی» است. امیرالمومنین علی (ع)، امام حسین (ع) و سایر پیشوایان دین، هدف از قیام و مبارزه خود را برپایی عدالت در جامعه و مبارزه با بی عدالتی و ظلم معرفی کردند.
وی ادامه داد: اساساً فلسفه وجودی تشکیل حکومت از دیدگاه اسلام جلوگیری از ظلم و حق کشی، مبارزه با فساد و فاصله طبقاتی و مبارزه با پیدایش فقیر و غنی در جامعه است. حکومت وظیفه دارد مانع متجاوزان شود تا حقوق دیگران را تاراج نکنند و از ضعفا و ناتوانان دفاع کند تا حق آنان ضایع نشود و در مجموع عدالت اجتماعی حاکم گردد.
وی درخصوص معنای عدالت اجتماعی گفت: عدالت اجتماعی بدین معناست که هر کسی سهم خود را متناسب با زحماتی که میکشد و نیازی که دارد در جامعه برداشت کند البته عدالت به معنای مساوات در همه شرایط نیست، مساوات در صورت وحدت شرایط است، اما عدل به معنای «إعْطَاء کُلَّ ذِی حَقٍّ حَقَّه» میباشد یعنی هر کسی به سهم مسلم خود برسد؛ بنابراین اگر بناست در جامعهای فقر باشد یا فقر وجود دارد باید هر کسی از آن برخوردار شود. اگر ثروت هست باید همگان از این ثروت برخوردار شوند، معنا ندارد که عدهای در سختترین شرایط زندگی کند و عدهای حتی در زمان تحریم و گرانی بهترین شرایط و امکانات را داشته باشند.
منتجب نیا افزود: یکی از وظایف حکومت «مبارزه با فقر عمومی» است، بدین معنا که تلاش شود تنگدستیها و نارساییها جبران گردد تا همه بتوانند سهم و حق خود را به دست بیاورند و از آن برخوردار باشند. شعاری که حضرت امام خمینی (ره) در انقلاب میدادند، شعار جنگ فقر و غنا بود. در جوامع امروزی معمولاً یک اقلیتی که از جنبههای مختلف قدرت بیشتری دارند، بسیاری از ثروتها و امکانات جامعه را به خود اختصاص میدهند و اکثریت جامعه در آتش فقر میسوزند و دست و پا میزنند. حکومت آمده که این جنگ و نبرد را به عدالت و غنای عمومی تبدیل کند.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان با فقر عمومی یا فقر مطلق مبارزه کرد؟ بیان کرد: قطعاً این امر با شعار و دستورالعمل اجرایی نمیشود بلکه باید از طریق توسعه همه جانبه، تولید ثروت، ایجاد اشتغال، استفاده بهینه از منابع طبیعی و به کارگیری استعدادها و ظرفیتهای جامعه فقر را به غنا تبدیل کرد بنابراین فلسفه حکومت مبارزه با فقر و ایجاد غنا و بی نیازی برای همگان به صورت عادلانه بدون هیچگونه ظلم و تبعیض و بی عدالتی است.
وی تصریح کرد: میان انقلاب اسلامی ایران و کودتاهای سیاسی و نظامی یک تفاوت مشخص و روشنی وجود دارد، در کودتاها یک جمعی از نظامیان، سیاسیون و نخبگان حرکتی میکنند و نظامی را حاکم میکنند و در نتیجه بیشترین امکانات را در انحصار و اختیار خود قرار میدهند، اما در انقلاب اسلامی همه قشرها و طبقات از نخبگان تا عامه مردم قیام و حرکت کردند لذا حکومت و انقلاب متعلق به همگان است و همه باید از آن منتعم شوند.
وی اظهار کرد: یکی از ویژگیهای حکومت اسلامی، عدالت گستری مسئولان است که از ناحیه خودشان باید آغاز شود یعنی کسی میتواند عدالت گستر باشد که در فکر، اندیشه، اخلاق، رفتار و زندگی خانوادگی خود عادلانه برخورد کند. حق کسی را ضایع نکند و بتواند درد مردم را درک کند. در کنار مردم باشد تا بتواند در جامعه عدالت را ایجاد کند و با ظلم و تبعیض مقابله نماید. به همین دلیل از سوی پیشوایان معصوم و بزرگان اسلام توصیه شده که مسئولان باید ساده زیست و مردمی باشند. از هرگونه تشخص، تمایز و امتیازات فردی و خانوادگی مبرّا باشند تا بتوانند سَنبل عدالت باشند و عدالت را در عمل در جامعه پیاده کنند.
منتجب نیا گفت: اگر مسئولی عادلانه زندگی نکند و ثروتهای باد آورده داشته باشد و امکانات بسیار وسیعی را در اختیار خود قرار دهد، این مسئول نمیتواند درد مردم را بفهمد و چنین کسی نمیتواند عدالت را در جامعه پیاده کند بلکه سَنبل بی عدالتی میشود. مردم ظلم و بی عدالتی را در عمل او میبینند هر چند که شعار عدالت گستری را فریاد بزند به همین دلیل در توصیههای پیشوایان دینی همیشه بر این امر تأکید شده است.
وی ادامه داد: زندگی امیرالمومنین علی (ع) بسیار پایینتر از سطح زندگی مردم بود و همواره به زندگی ساده مسئولین تأکید داشتند که نمونههای آن فراوان است، حضرت در نامهای که به عثمان بن حُنَیف مینویسد: «ای پسر حنیف به من خبر رسیده که یکی از جوانان اهل بصره تو را به مجلسی دعوت کرده و تو با شتاب به آن مجلس رفتی و بر سر سُفرهای نشستهای که غذاهای گوارا و رنگارنگ در آن فراهم بوده، من گمان نداشتم که تو در مهمانی حاضر شوی که افراد نیازمند و کم توان از آن محروم هستند.ای عثمان! نظر کن به آنچه دندان بر آن مینهی از این خوردنیها و آنچه بر تو آشکار نیست. هر امت و جمعیتی یک امام و پیشوایی دارد و من که پیشوا و امام شما هستم، از دنیای خود دو جامه کهنه بیشتر استفاده نکردم و از خوراکش دو قرص نان بیشتر تناول نکردم.» بنابراین این الگو و مدلی است که امیرالمومنین علی (ع) و اسلام برای ما ارایه کرده است.
منتجب نیا گفت: سیره ائمه باید دستورالعمل و سرمشق مسئولین باشد، اما با کمال تأسف این نکته را بیان میکنم که فاصله طبقاتی بخش زیادی از جامعه به زندگی برخی از مسئولین مربوط میشود البته بسیاری از مسئولین افراد ساده زیستی هستند، اما برخی از مسئولین به محض اینکه در سمت و مسئولیتی قرار میگیرند، زندگی شان متحول میشود و مردم ظلم و بی عدالتی را در زندگی آنان میبینند. هر چه شعار بدهند که ما میخواهیم عدالت ایجاد کنیم و فاصله طبقاتی را کاهش دهیم، اما روش و منش و زندگی آنان فاصله طبقاتی و ظلم ایجاد و ترویج میکند بنابراین بنده به شدت مخالف با این مساله هستم که مسئولین برای خود امتیاز قائل شوند و خودشان را از مردم جدا بدانند.
وی بیان کرد: چه اشکالی دارد که نمایندگان مجلس، وزرا، قضات و بسیاری از مسئولین رده بالای کشور در پایین یا وسط شهر و در دل مردم باشند. اینکه همه رخت سفر را ببندند و به نقاط خوش آب و هوای تهران بروند و شمیرانات به محلی برای سکونت مسئولان تبدیل شود، خلاف است. اگر امام خمینی (ره) از قم به جماران رفتند به دلیل کسالت و ناراحتی قلبی ایشان بود که پزشکان توصیه کردند برای حفظ سلامتی در منطقهای با هوای سالم سکونت کنند، پیام امام این نبود که برخی از افراد پس از اینکه مسئولیتی برعهده میگیرند در مناطقی، چون جماران، لواسان و… جمع شوند. جای تأسف است که برخی از مسئولان یا وابستگان آنان در نقاط خوش آب و هوا ویلاهای بسیار بزرگ و گران قیمت ایجاد کردند و از مردم فاصله میگیرند و مردم هم دسترسی به آنها ندارند. امیدواریم که تحولی در این زمینه ایجاد شود و مسئولان بتوانند طبق فرموده امام خمینی (ره) که اکثر مسئولان ما از طبقات پایین و ساده زیست هستند، ساده زیستی را سرمشق خود قرار دهند.
در این میان روحانیت بسیار شاخصتر هستند، انتظاری که از روحانیت وجود دارد به مراتب بیشتر از دیگران است. روحانی مولد دینی است و کسی است که نهج البلاغه امام علی (ع) و آیات قرآن را برای مردم تفسیر میکند باید در عمل ساده زیستی، قناعت و کفایت را از این افراد شاهد باشند. اگر یک روحانی اهل تشریفات باشد و زندگی اشرافی داشته باشد گناه آن مضاعف است و تأثیر منفی عمل او در جامعه به مراتب از یک مسئول معمولی غیر روحانی بیشتر خواهد بود.
وی تغییر سبک زندگی روحانیت نسبت به مردم را مشمول همه روحانیون ندانست و گفت: وقتی میگوییم سبک زندگی و وضعیت مالی روحانیت از مردم فاصله گرفته، منظور ما همه معممین نیستند، در کشور اگر صد هزار روحانی داشته باشیم، شاید هزار یا دو هزار روحانی هستند که مسئولیتی داشته یا دارند و باقی روحانیون کسانی هستند که بین مردم حضور دارند بنابراین مخاطب ما این دسته از روحانیون نیستند. با تحقیق بیان میکنم، روحانیونی که مسئولیتی ندارند جزو محرومترین افراد جامعه هستند و تمکن مالی ندارند. ما روحانیون بسیاری داریم که اجاره نشین هستند، بیمه نشدند، استخدام نشدند، بازنشستگی ندارند و مشکلات فراوان دیگری دارند البته کارهای جزئی برای اینان در حوزه شده، اما حقوق یا زندگی آنان اصلاً قابل مقایسه با سایر کارکنان دولت نیست.
منتجب نیا بیان کرد: اکثریت روحانیت جزو محرومترین قشرهای جامعه هستند لذا مخاطب و مورد انتقاد ما همان جمع یا دو درصد روحانیونی هستند که مسئولیتی برعهده دارند. وقتی مردم اشرافیت و تبعیض، ماشین ضد گلوله و خانه ویلایی را در زندگی این دسته از روحانیون ببینند، حکم کلی میکنند و بیان میدارند که همه روحانیت این چنین هستند و این ظلم بزرگی است که انسان کاری کند که یک قشر سالم و پاکدامن با تاریخ چند صد ساله را زیر سوال ببرد و عقیده مردم را سست کند.
منتجب نیا با تأکید بر اینکه روحانیون باید به میان مردم بیایند، گفت: برخی از روحانیون مسئولیتهای کلان داشتند و در عین حال بین مردم بودند و به آنان اظهار علاقه میکردند و بعضاً انتقادات حق یا ناحقی هم بیان میداشتند، اما وقتی یک روحانی تا زمانی که مسئولیت نداشته با مردم در ارتباط بوده و پس از اینکه مسئولیت پذیرفت، از مردم فاصله میگیرد، مردم قضاوتشان تغییر میکند و ذهنیت منفی پیدا میکنند بنابراین به نظرم همه مسئولین به خصوص مسئولین روحانی باید بین مردم باشند.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از شفقنا، تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۹، کد خبر: ۱۱۱۰۶۹۰