پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 29
کد خبر: ۳۴۹۷۰۷
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۲
عملکرد ضعیف قطب‌های علمی در کشور موجب شد تا با مدیر قطب علمی اتوماسیون و بهره‌برداری دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت به گفتگو بپردازیم و از چالش‌هایی که قطب‌های علمی با آن رو به رو بوده‌اند، آگاه شویم.

شعار سال: با نگاهی به سایت دانشگاه‌های برتر شاهد واژه‌ای با عنوان قطب علمی هستیم. اصطلاحی که وزارت علوم برای اولین بار به منظور ایجاد پایگاه‌های اصلی علوم در هر دانشگاه با توجه به تعدادی اعضای هیئت علمی مورد تایید آیین‌نامه تشکیل قطب‌های علمی و برخی شرایط دیگر همچون برخورداری از آزمایشگاه و تجهیزات به کار برد.
 
هدف از تشکیل این قطب‌ها، رجوع جامعه به آن‌ها برای حل مشکلات بنیادین بود؛ همان مقصودی که  پس از گذشت ۲۰ و چند سال از تشکیل اولین قطب علمی در کشور، تقریبا در بسیاری از قطب‌های علمی هیچگاه تحقق نیافت.
 
دانشگاه علم و صنعت ایران نیز با بیش از ۱۲ هزار دانشجو و ۴۰۰ عضو هیئت علمی یکی دانشگاه های برتری محسوب می شود که  که در رتبه‌بندی دانشگاه‌های ایران جزو سه دانشگاه برتر فنی ومهندسی کشور شناخته می‌شود. به همین منظور به گفتگو با محمد شهرتاش مدیر قطب علمی اتوماسیون و بهره برداری دانشکده برق دانشگاه علم و صنعت پرداختیم تا از چالش‌هایی که قطب‌های علمی با آن رو به رو هستند، آگاه شویم.
 
مهمترین چالشی که قطب‌‎های علمی با آن مواجه هستند، چیست؟
 
ریشه‌ای‌ترین مسئله این است که ما نتوانسته‌ایم انگیزه‌های لازم را برای فعالیت تحقیقاتی مشترک و بالاتر از آن بین رشته ­ای در افرادی که در طول زندگی تحصیلی خود خیلی به کار گروهی و مشترک نپرداخته‌اند؛ به وجود آوریم. زیرا در این زمینه آموزش ندیده‌اند و از طرفی همواره در جامعه به فعالیت انفرادی تشویق شده‌اند. در نتیجه زمانی که این افراد بزرگ شده و به استاد و اعضای هیئت علمی تبدیل می‌شوند، نمی‌توانند فعالیت تیمی داشته باشند.

اکنون در دانشگاه‌ها به دانشجویان و اساتید گفته می‌شود که کار گروهی انجام دهند، اما زمانی که مقاله مشترک یا کتاب مشترکی تالیف می‌کنند، امتیاز کمتری نسبت به کار‌هایی که به صورت انفرادی انجام شده است، دریافت می‌کنند؛ گویی آن فعالیت نسبت به فعالیت انفرادی ضعیف‌تر بوده است. همین امر سبب می‌شود تا افراد بیش‌تر به انجام فعالیت‌های انفرادی ترغیب شوند.
 
هدف اصلی تشکیل قطب‌ها نیز این بوده است تا افراد مختلف را بتواند حتی از دانشگاه‌های داخل و خارج کشور برای انجام فعالیت‌های پژوهشی با یک دیگر مرتبط سازد. اما از آنجایی که ما نیروی انسانی خود را در این زمینه پرورش نداده‌ایم تا بتوانند به کار گروهی بپردازند و از طرفی انگیزه‌ای برای فعالیت آن‌ها ایجاد نکرده‌ایم، در نتیجه مانند سنگ‌هایی که در کنار سواحل برای تزیین به کار گرفته می‌شوند عمل خواهند کرد. به طوری که اکنون اعضای هیئت علمی در برخی قطب‌های علمی در کنار یک‌دیگر قرار گرفته‌اند، اما با یک دیگر فعالیت مشترکی ندارند.
 
قطب‌های علمی با هدف تبدیل شدن به مرجعیت علمی ایجاد شده‌اند؛ چه عاملی سبب شده است تا این هدف تحقق نیابد؟

قطب‌های علمی با این هدف که مرجعیت علمی باشند تشکیل شده‌اند که ایده بسیار خوبی بوده است. طبیعتا مرجعیت علمی نیازمند آن است که اگر به عنوان مثال در کردستان یک نفر، در سیستان دو نفر، در دانشگاه‌های تهران چند نفر و در دانشگاه‌های خارج از کشور که در یک حوزه‌ای مسلط هستند، چند عضو هیئت علمی متخصص وجود دارد به یک دیگر متصل شوند و ما از این طریق در پایان یک مرجعیت علمی داشته باشیم، به طوری که اگر قرار بود در آن بخش فعالیتی در کشور رخ دهد به آن قطب علمی مراجعه کنند. اما متاسفانه به دلیل این که به ابزار‌ها و روش‌های کار توجه‌ای نشده است و از طرفی با این دیدگاه که اعضای هیئت علمی خود ساختارسازی خواهند کرد، چهارچوبی را ایجاد نکرده‌اند؛ اکنون شاهد این مرجعیت و اقبال یا تقاضای جامعه برای مراجعه به چنین مرجعیتی در وضعیت قطب‌های علمی نیستیم.
 
با توجه به بند ۶ راهکارهاى اجرایى قانون برنامه سوم توسعه، وزارت علوم باید قطب‌های علمی را تحت حمایت قرار می‌داد؟ آیا این حمایت‌ها اتفاق افتاد؟
 
متاسفانه پس از اعلام برنامه های چهارساله از سوی قطب‌های علمی حمایتی منطبق با آن برنامه ها صورت نمی­ گیرد. البته بنده می‌پذیرم که ایده‌ای خوبی است که قطب‌های علمی خود به سراغ کسب درآمد بروند، اما به هر حال یک حمایت حداقلی لازم است که متاسفانه آن نیز وجود ندارد.

بودجه‌ای که قرار بود به قطب‌های علمی تخصیص یابد خیلی فراتر از آن می بود که اکنون به قطب‌های علمی تعلق گرفته است. وزارت علوم نیز چند سال پیش صحبت از حذف این قطب‌ها می­کرد، زیرا بودجه‌ای برای آن‌ها وجود نداشت. پس از آن تصمیم گرفته شد تا تعداد آن‌ها را کاهش دهند تا بودجه‌ای در حد چند میلیون به قطب‌های علمی دهند.
 
البته بنده از شرایط بودجه آموزش عالی نیز باخبر هستم، اما حرف بنده این است که اگر مبنا بر بازدهی قطب‌های علمی است لوازمی دارد که باید محقق شود و تا آن‌ها نباشند، آن انتظاری که از قطب‌های علمی داریم محقق نخواهد شد، قبل از هر چیز نیز این مسئله باید فرهنگ سازی شود. به عنوان مثال می‌توانستیم در آیین‌نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی فضای تشویقی را برای فعالیت مشترک اساتید باز می‌کردیم؛ در صورتی که برای ارتقاء اعلام شده است که شخص باید حتما سه مقاله انفرادی داشته باشد!
 
جنبه‌های حقوقی نیز یک طرف دیگر ماجرا است، زیرا زمانی که گفته می‌شود کار مشترک انجام شود، به حوزه فناوری که غایت موفقیت فعالیت تحقیقاتی است می رسیم، از آنجایی که قوانین لازم برای تعیین سهم هر شخص از این محصولی که ممکن است ایجاد شود، نداریم و برای آن برنامه‌ای نداریم افراد به سمت کار گروهی نمی‌آیند. به نظر بنده اینکه از سال ۷۹ قطب‌های علمی تاسیس شده‌اند و تا سه، چهار سال بعد نتوانسته‌اند به اهداف خود دست یابند اشکالی ندارد، اما اینکه اکنون در سال ۱۴۰۰ هستیم، اما هنوز برای فعالیت مشترک اساتید بستر حقوقی، فرهنگی و بودجه وجود ندارد، سبب می‌شود تا به اساتید به انجام کار‌های گروهی نپردازند و وضعیت تغییری نیابد.
 
متاسفانه فضایی نیز توسط رسانه‌ها ایجاد می‌شود به طوری که سال‌ها است به مقاله های مستخرج از پایان‌نامه‌های دانشجویی که توسط اساتید و دانشجویان نوشته می‌شود ایراد میگیرند که اساتید در این مقالات نام خود را هم می‌گذارند و از این طریق پروژه را برای خود بر می‌دارند. این مسئله یکی از عوامل جدی است که سبب می‌شود اساتید باز هم به سمت کار مشترک نروند، زیرا زمانی که با یک دانشجو به فعالیت می‌پردازند و مورد اتهام قرار می‌گیرند به این موضوع فکر می‌کنند که حتما در ارتباط با استاد دیگر مشکلات بیشتری خواهد داشت و در نهایت به طور کامل دست از فعالیت گروهی بر می‌دارند.
 
آیا بودجه فعالیت‌هایی که در قطب علمی شما انجام شده است را خودتان تامین می‌کنید؟
 
بله مهم‌ترین فعالیتی که ما در قطب علمی اتوماسیون و بهره برداری سامانه قدرت انجام می‌دهیم انجام فعالیت‌های مشترک همراه با جلب حمایت مالی از صنعت است. در این خصوص، فعالیت­ هایی از جمله ترجمه و تالیف مشترک کتاب، انجام قراردادهای تحقیقاتی مشترک، طراحی و ساخت دستگاه ­های مورد نیاز صنعت در قالب کار مشترک میان اعضاء هیئت علمی در گروه و دانشکده و با اعضاء هیئت علمی سایر دانشگاه ها و اخیرا با جهاد دانشگاهی و پژوهشگاه نیرو که همه از سوی صنعت تامین مالی شده است به اتمام رسیده و یا در دست انجام است.
 
نظرتان درباره آیین‌نامه تشکیل قطب‌های علمی چیست. آیا این آیین‌نامه نیاز به بازنگری دارد؟ در ادامه پیشنهاد خود را برای اصلاح این آیین‌نامه بفرمایید؟
 
بحث از آنجایی آغاز می‌شود که ما در نظام دانشگاهی خود یک ایراد اساسی داریم که افراد زمانی که تازه به استخدام دانشگاه در می‌آیند نقش مستقلی دارند. به نظر بنده برای انجام یک کار مشترک مانند برخی از کشور‌ها قبل از هر چیزی باید یک آزمایشگاهی را ایجاد کنیم که در راس آن یک استاد قرار گیرد در ذیل آن یک یا چند دانشیار و استادیار قرار بگیرند و دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیز در این آزمایشگاهها در قالب گروههای پژوهشی کار کنند.
 
در استخدام اعضاء هیئت علمی جدید، روسای این آزمایشگاه‌ها تصمیم گیرنده باشند. یعنی استخدام استادیار توسط استاد انجام شود، زیرا قرار است به استاد کمک کند. متاسفانه ما به استادیار نقش مستقلی می‌دهیم و این سبب می‌شود تا ارتباط و کار گروهی شکل نگیرد.
 
این نقطه شروع است زمانی که استادیار توسط استاد انتخاب شد هم باید استادی که استادیار را برای کار پژوهشی انتخاب می‌کند مورد تشویق قرار گیرد و هم باید استادیار ناگزیر از ارتباط با استاد باشد. اکنون اساتید باید شش ماه در صنعت فعالیت کنند تا بتوانند وارد دانشگاه شوند. ما می‌توانستیم این کار را برای کار مشترک نیز انجام دهیم به طوری که استادیاران ملزم شوند تا در آزمایشگاه‌ها به همکاری با استادان بپردازند.
 
برای رفع مشکلات به صورت عمیق در حقیقت باید استادان جایگاه واقعی خود را داشته باشند و بر اساس آن بتوانند به هدایت کارهای علمی مشترک در قالب آن آزمایشگاهها بپردازند و همین امر سبب می‌شود تا آرام آرام هسته‌های علمی و قطب‌های علمی شکل گیرند.
 
 
اکنون شرط تشکیل قطب علمی وجود افراد با سابقه است، یعنی استادان و دانشیاران با امتیازات علمی باید باشند تا قطب علمی بتواند مجوز دریافت کند. اما تشکیل قطب علمی دارای نقص "فرهنگی"، "حقوقی" و "تشویقی" است؛ و برای رفع نقص فرهنگی باید از شروع استخدام افراد آغاز کرد.
 
با نگاهی به سایت دانشگاه علم و صنعت و قطب علمی اتوماسیون و بهره برداری دانشکده برق شاهد فعالیتی نبوده‌ایم، آیا دلیل این عدم نمایش فعالیت‌ها، انجام نشدن فعالیتی در این قطب علمی است؟
 
خیر؛ اما زمانی شما می‌توانید از قطب علمی انتظار داشته باشید تا فعالیت‌های زیادی انجام دهد که زیرساخت‌های فعالیت آن ایجاد شده باشد. بله اکنون سایت قطب علمی ما فعال نیست و علت آن این است که احساس نیاز نکرده ایم تا مطالب را در سایت بارگزاری کنیم ولی اشاره ای به سرفصل های کارهای انجام شده و در دست انجام داشتم که تازه آنها به غیر از فعالیت هایی مانند تالیف کتاب یا اجرای فعالیت های تحقیقاتی، هدایت پایان نامه ها و رساله ها، و انتشار مقالات و فعالیت های مشترک اعضاء با محققین برجسته خارجی است که صورت گرفته و در گزارش های سالانه عملکرد قطب به وزارت علوم گزارش شده است.
 
و نکته پایانی؛
 
برای انجام کار مشترک افرادی در وزارت علوم باید کمر همت ببندند تا بتواند زیرساخت‌های کار گروهی را ایجاد کنند. زیرساخت هایی که اشاره کردم شامل زیرساخت های فرهنگی، حقوقی و تشویقی که برای هر کدام می شود مفصل تر صحبت کرد و راه کار پیشنهاد نمود.
 
به هر حال تعداد نیرو‌های ما در کشور انقدر زیاد نیست که شاخه شاخه شویم. در حقیقت افراد در سراسر کشور باید با یک دیگر ارتباط برقرار کنند تا شبکه های علمی را تشکیل دهند. متاسفانه افراد را به هم دیگر وصل نمی‌کنیم تا به صورت مشترک به کار علمی بپردازند و از تجربه‌های یکدیگر استفاده کنند. در نتیجه به اهدافی که می‌خواهیم نمی‌رسیم.
 
 
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری  دانشجو ، تاریخ انتشار: 16  تیر   1400، کدخبر: ، www.snn.ir،947343

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین