پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۶۷۹۶۱
تاریخ انتشار : ۲۶ آذر ۱۴۰۰ - ۰۰:۴۱
معروف است که دایناسور‌ها به این دلیل منقرض شدند که نتوانستند خودشان را با شرایطِ تغییریافته محیط تطبیق بدهند، چه این شرایطِ تغییریافته سقوط یک شهاب‌سنگ باشد، چه تغییرات ناگهانی اقلیمی و چه چیزی شبیه به این‌ها. دایناسورها، از این نظر، نمونه‌ای هستند از عدم تطبیق و نابودی.

شعار سال:معروف است که دایناسورها به این دلیل منقرض شدند که نتوانستند خودشان را با شرایطِ تغییریافته محیط تطبیق بدهند، چه این شرایطِ تغییریافته سقوط یک شهاب‌سنگ باشد، چه تغییرات ناگهانی اقلیمی و چه چیزی شبیه به این‌ها. دایناسورها، از این نظر، نمونه‌ای هستند از عدم تطبیق و نابودی.
 
 اما اگر نظریه تکامل داروین را بپذیریم، این موضوع تقریبا در همه شرایط صادق است: شرکتی که نتواند خودش را با نیازهای مشتریانش تطبیق بدهد، از گردونه بازار حذف می‌شود و آن‌دسته از عادت‌های اجتماعی که مربوط به گذشته‌ای دور باشند و کاری با جهان امروز نداشته باشند هم دیر یا زود فراموش می‌شوند.

کرونا: شهاب‌سنگی که در جهان ما سقوط کرد
 
نکته اما اینجا است که عمده سیکل‌های نابودی-نوسازی، در جریان رخدادهای فاجعه‌بار به وقوع می‌پیوندند: سقوط یک شهاب‌سنگ (نابودی دایناسورها)؛ ظهور فناوری دیجیتال (ورشکستگی شرکت‌های سازنده دوربین‌های آنالوگ) و بروز همه‌گیری کرونا (تغییراتی بی‌بازگشت در همه حوزه‌ها).
 
این آخری (همه‌گیری کرونا)، برای آدمیزاد واقعا شبیه سقوط شهاب‌سنگ برای دایناسورها بود و این طبلی است که صدایش بعدها در خواهد آمد. بسیاری از دید و بازدیدهای فیزیکی حالا منسوخ شده‌اند، شکل و شمایل کار کردن تغییر کرده و حتی برخی اقتصادهای جهان (مانند ترکیه) از مسیر شتابان توسعه کنار افتاده‌اند.

دایناسورها نمادی هستند از نابودی به دلیل عدم توانایی تطبیق با شرایط جدید
 
در این میان، یک تغییر قابل توجه دیگر هم هست که بسیار آهسته به زندگی ما وارد شده، اما قطعا پر سر و صداتر از آن خواهد بود که گمان می‌کنیم: «پایان عصر ساخت‌وساز.» اما ماجرا از چه قرار است؟

پیش به سوی جهان مجازی
 
کرونا خیلی چیزها را مجازی کرده که شاید پیش از آن فکرش را هم نمی‌کردیم. شواهد آماری بسیاری نشان می‌دهد که تمایل مردم در عمده کشورهای جهان به خرید کالاها به صورت آنلاین به شدت افزایش پیدا کرده است. علاوه بر این، «دورکاری» حالا به شرطی تبدیل شده که کارگران برای کارفرما تعیین می‌کنند و نه برعکس.
 
از طرفی، با ظهور فناوری‌های نوینی مانند «متاورس»، به نظر می‌رسد تا چند سال دیگر بسیاری از فعالیت‌های اجتماعی انسان (نظیر جلسات کاری، کلاس‌های درس و دانشگاه و حتی دید و بازدیدهای خانوادگی)، کاملا مجازی شوند و دیگر حضور فیزیکی معنایی نداشته باشد.


«متاورس» مرز میان جهان فیزیکی و جهان مجازی را کمرنگ‌تر از همیشه خواهد کرد.
 
اما اینکه آدم‌ها کمتر نیاز دارند یکدیگر را به صورت حضوری ببینند، نمی‌تواند برای کلیت اقتصاد تبعاتی نداشته باشد. در واقع، حالا نیاز به حضور فیزیکی در دفاتر اداری بسیار کمتر از گذشته شده است.

خداحافظی با آسمان‌خراش‌ها
 
همین چندی پیش، بی‌بی‌سی جهانی در گزارشی به این موضوع پرداخته بود که سرنوشت ساخت آسمان‌خراش‌ها، حالا با تبعات همه‌گیری کرونا گره خورده است. بر اساس این گزارش، احداث ساختمان‌های هر چه بلندتر و بلندتر در جهان، گاهی تابعی از ویژگی‌های زمانه است. مثلا، پس از حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۱۱ در آمریکا، تمایل به ساخت آسمان‌خراش‌ها کمتر شد، اما اوضاع به تدریج به حال عادی بازگشت.
 
در این گزارش همچنین آمده بود که شکستن رکورد بلندترین برج یا آسمان‌خراش در جهان، گاهی توانسته اعتبار یک شهر یا یک کشور را دگرگون کند: «کوالالامپور» در مالزی با برج‌های دوقلوی «پتروناس» شهرتی جهانی پیدا کرد و «برج خلیفه» در دوبی هم حالا به یک نماد جهانی از شکوه این شهر بدل شده است. به همین دلیل، کشورها سر و دست می‌شکستند که بلندترین ساختمان‌ها را بسازند.

«ج برجخلیفه» در دوبی، اکنون بلندترین ساختمان در جهان است.
 
اما ظاهرا این روند معکوس شده است. دولت چین، به تازگی محدودیت‌های سخت‌گیرانه‌ای برای ساخت آسمان‌خراش‌ها در نظر گرفته و ساخت برج‌هایی با ارتفاع بیش از ۵۰۰ متر را به طور کلی ممنوع کرده است.

از این هم عجیب‌تر اینکه ساخت بناهای بلندتر از ۱۵۰ متر در آن دسته از شهرهای چین که کمتر از ۳ میلیون نفر جمعیت دارند، ممنوع شده است. این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که بدانیم از مجموع ۱۱۵ ساختمان بسیار بلند با ارتفاع بالای ۳۰۰ متر که در سراسر جهان ساخته شده، ۸۵ مورد در چین واقع شده‌اند.
 
اما چرا باید این موضوع را جدی گرفت؟ ماجرا از این قرار است که تمایل به دورکاری آن‌قدر زیاد شده که به نظر می‌رسد به زودی این روند به هنجار اصلی در حوزه کار کردن بدل شود. مجله «فوربس»، چندی پیش به آمار یک نظرسنجی اشاره کرده بود که بر اساس آن، حدود ۷۵ درصد از شرکت‌کنندگان می‌گفتند به اعتقاد آنها، دورکاری و انعطاف‌پذیری ساعت‌های کاری، در سه سال آینده بخشی از شرایط کاری آنها را تشکیل خواهد داد.
«برج‌های پتروناس» در مالزی که زمانی بلندترین ساختمان‌های جهان بودند، به شهر «کوالالامپور» شهرت بخشیدند.


آسمان‌خراش‌ها در شهرهای بزرگ جهان، دقیقا با یک هدف ساخته می‌شوند و حالا آن هدف کمرنگ شده است: جا دادن دفاتر کاری و واحدهای مسکونی در مراکز شهر، یعنی جایی که قیمت زمین بسیار بالا است. در واقع، کرونا موجب شده که ساخت دفاتر کاری در برج‌های بلند در مراکز شهرها، به امری تاریخ‌گذشته بدل شود.

عاقبت چینی در انتظار ایران؟
 
چین هم به دلیلی مشابه جلوی ساخت آسمان‌خراش‌ها و برج‌ها را گرفته است. آمارها نشان می‌دهند که بخش ساخت‌و‌ساز در اقتصاد چین (که یکی از ارکان توسعه اقتصادی این کشور در دهه‌های گذشته بوده است)، مدتی است به رکودی بی‌همتا در تاریخ اقتصاد جهان گرفتار شده است.
 
بر اساس این آمارها، اکنون حدود ۶۵ میلیون واحد مسکونی خالی از سکنه در چین وجود دارد که از مجموع کل واحدهای مسکونی در ایران بیشتر است. از طرفی، این میزان برابر با حدود ۲۰ درصد از موجودی مسکن چین است که باز هم این نسبت، بسیار بالا است. (در اقتصادهای توسعه‌یافته، حداکثر ۱۰ درصد از واحدهای مسکونی خالی از سکنه هستند.)


چین هم با بحرانی شبیه به بحران «مسکن مهر» در ایران مواجه شده: خانه‌هایی ساخته شده در بیابان که مشتری ندارند.
 
به عبارت ساده، دولت چین مانع از آن شده که شرکت‌های ساخت‌وسازِ غول پیکر در این کشور، با برج‌سازی و انبوه‌سازی، بیش از این به بارِ خانه‌های خالی در این کشور اضافه کنند. این در حالی است که همین سیاست، در کنار کاهش چشم‌گیر تقاضا، موجب شده غول‌های ساختمانی نظیر شرکت «اورگراند» (Evergrande Group)، با نزدیک به ۳۰۰ میلیارد دلار بدهی، به مرز ورشکستگی برسند.
 
ورشکستگی شرکت‌های بزرگ در حوزه ساخت‌و‌ساز اما برای چین به معنی قفل شدن سرمایه‌ها در بخش مسکن خواهد بود که به نوبه خود به رکود اقتصادی در این کشور ختم می‌شود. این می‌تواند عاقبت ایران هم باشد.
 
بر این اساس، در حالی تخمین زده می‌شود بین ۲٫۵ تا ۳ میلیون واحد مسکونی خالی از سکنه در ایران وجود داشته باشد، دولت سیزدهم عزم خود را جزم کرده که ۴ میلیون واحد مسکونی جدید را تا پایان سال ۱۴۰۴ به این موجودی اضافه کند.

از پاساژهای خالی تا خانه‌های خالی و دفترهای خالی
 
برخی ویژگی‌های جمعیتی ایران (از جمله کاهش شدید نرخ زاد و ولد و کاهش آمار ازدواج) حاکی از آن است که ایران در آینده، به میزانی کمتر از امروز گرفتار بحران مسکن خواهد بود. علاوه بر این، آیا تضمینی وجود دارد که واحدهای مسکونی ساخته شده در بیابان‌های بدون آب و برق حتما مشتری خواهند داشت؟
 
در واقع، نبود نیازسنجی و دیدنِ بحران‌ها در قالب پروژه‌هایی که باید صرفا به اتمام برسند، آفتی است که ظاهرا پس از بحران پاساژسازی در دهه‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ خورشیدی، حالا به بحران ساخت خانه‌های بی‌مشتری ختم خواهد شد.


«فضای کار اشتراکی»، نیاز به ساخت دفاتر اداری گران‌قیمت را از میان برده است.
 
علاوه بر این، در حالی که دفاتر کاری ممکن است به زودی از رده خارج شوند، عجیب است که همچنان صرفا بر ساخت واحدهای جدید تاکید می‌شود، بدون آنکه گفته شود مشاغل آینده عمدتا نیازی به حضور فیزیکی کارمندان نخواهند داشت. ظاهرا، تاریخ باید دوباره باید با هزینه‌ای بیشتر تکرار شود.

 
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تجارت نیوز ، تاریخ انتشار:  24 آذر 1400، کدخبر: ،www.tejaratnews.com

اخبار مرتبط
خواندنیها -دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین