درمان مستقیم سازمان تامین اجتماعی پتاتسبل بالایی در ایجاد رضایتمندی بیمه شدگان دارد و معتقدم هم در جذب بیمه شدههای جدید و هم در خدمت به مردم میتواتد یک پشتوانه بزرگ برای مدبران عامل سازمان باشد که ظرفیت مغقول ماتده است. اگر بخواهم در مقدمه یک تیتر اصلی برای ناکارآمدی بخش درمان مستقیم بگویم، بدون هیچ تردیدی عدم وجود اراده آهنین و دانش مدیریت برای ایجاد تحول و پذیرش و اصلاح معایب است که نه بودجه میخواهد و نه قانون جدید
شعار سال: درمان مستقیم سازمان تامین اجتماعی پتاتسبل بالایی در ایجاد رضایتمندی بیمه شدگان دارد و معتقدم هم در جذب بیمه شدههای جدید و هم در خدمت به مردم میتواتد یک پشتوانه بزرگ برای مدبران عامل سازمان باشد که ظرفیت مغقول ماتده است. اگر بخواهم در مقدمه یک تیتر اصلی برای ناکارآمدی بخش درمان مستقیم بگویم، بدون هیچ تردیدی عدم وجود اراده آهنین و دانش مدیریت برای ایجاد تحول و پذیرش و اصلاح معایب است که نه بودجه میخواهد و نه قانون جدید
۹ دلیل ماژور ناکارآمدی بخش درمان تامین اجتماعی عبارتند از:
۱_ نگهداشت روسای بیمارستانی با سوابق ۲۵ سال به بالای کاری که انگیزه برای تحول ندارند و جلوس طولانی مدت روسای مراکز بر صندلی ریاست که گاها بالای ۱۰ سال یک رئیس و یا مدیر درمان در یک مرکز مدیر میماند و مشخص نیست که این فرد چه تحول جدیدی قرار است ایجاد کند.
۲_ مکانیزم پرداخت مزایای انگیزشی تبدیل به بلای جان درمان مستقیم شده است، بطوریکه چه بیمارستان فعال باشد و چه نباشد تیم مدیریتی بیمارستانها مدیر و مسئولان اداری و مالی و حراست و مترون سقف مزایای انگیزشی را از محل ۵ درصد دریافت میکنند و یک اختیار عجیب و مفسده انگیزی در این بخش با وضع بخشنامه معیوب ایجاد شده است که هیچ اشارهای به افول یا صعود شاخصهای بیمارستان در پرداخت مزایای انگیزشی به مدیران در آن نشده است به تبع آدمی باید دیوانه باشد وقتیکه با ده مراجعه در روز سقف انگیزشی وی پر میشود این تعداد را ۱۰ برابر کند که ده برابر تنش و دردسر برای وی خواهد داشت، هرچه مراجعه کمتر حاشیه کمتر، اما پول برابر، معتقدم این مکانیزم از زمان اجرای خود کمر درمان مستقیم را شکست.
۳_ برخورد با افراد متخلف ضعیف است و فرق بین دوغ و دوشاب در این سیستم صفر است و از سویی هر رئیس بیمارستانی میداند همین فرد متخلف ممکن است به دلیل عدم تعریف شرایط تخصصی و دقیق مدیریتی به لطایف الحیلی با یک رابطه فامیلی و. جای او را بگیرد و دمار از روزگار او در آورد
۴_ ستاد درمان سازمان تامین اجتماعی به جای تمرکز بر اصلاح فرآیندها درگیر انتصابات استانی و سطوح پایین است و همین امر موجب عدم توجه کامل به تکالیف قانونی و عدم تحول در سطح کشور و یکنواختی و روزمرگی شده است. داشتن یا نداشتن دانش، تجربه و در حوزه سیاست گذاری هیچ ربطی به شرایط احراز معاون درمان نداشته و عجیب نیست که فردیکه یک روز تجربه سیاست گذاری ندارد در سیستم درمان کشورمان وزیر و معاون درمان و یا در امور حساس نظارتی مرتبط با درمان گماشته شود که تامین اجتماعی هم از این عرف مجهول و مخرب مستثنی نیست، اگرچه اخیرا تفویض اختیار نیم بندی صورت گرفته، اما تا تکامل فاصله بسیاری داشته و معتقدم اگر همین پروسه انتصابات و بعضا خرید و ... از ستاد گرفته شود اگر نگویم خیلی ها، بعضیها ممکن است کلا فلسفه ادامه کارشان در ستاد را گم کنند.
۵_ مدیران درمان استانها بعضا یا به دلیل وابستگیهای سیاسی هیچ نگرانی بابت عزل خود به دلیل ناکارآمدی ندارند یا آموخته اند که چگونه در بزنگاههای تغییر دولتها به تیم جدید بپیوندند و در این فضا مدیران تحول خواه و سالم بیشترین احتمال تغییر را تجربه میکنند.
۶_ هیچ مفری برای ارتقا معنوی کادر درمان نیست و شان یک پرستار و پزشک و پیراپزشک با یک سال سابقه با یک فرد با ده سال سابقه یکی است و حتی در برخورداری از مزایای رفاهی و سیاحتی هم چنین تفاوتی احساس نمیشود.
۷_ اصول بدیهی مدیریت همچون منع تعارض منافع و صلاحیتهای حرفهای نادیده گرفته شده است و دو شغله گری و فعالیت همزمان در بخش خصوصی و دولتی تبدیل به یک ارزش شدهاست.
۸_ نظارت غیرموثر و عدم حساب کشی و استفاده از شیوههای قدیمی و رسوب چند دههای افراد در نهادهای نظارتی تبدیل به معضل اساسی شده است و هنوز نحوه بازرسی بیمارستانهای تک تخصصی و جنرال و پلی کلینیک و. از چالشهای اساسی نظارت بر بخش درمان است.
۹_ تبعیض بین بخش اداری و بخش درمان در تامین اجتماعی به حدی شدید است که نوعی بیگانگی عجیب در کادر درمان نسبت به اصل وفاداری سازمانی به چشم میخورد شاید برای خوانندگان این متن قابل باور نباشد که ساعات ارفاقی بابت اضافه کار تشویقی و یا حق کار در شرایط کووید برای کادر درمان یا وجود ندارد و یا کمتر از سیستم اداری است بطوریکه هم اکنون برای کادر اداری بابت کار در شرایط کووید ۳۶ ساعت ارفاقی و برای پرستار و پیراپزشکی که ۱۷۵ ساعت با بیمار کرونایی کار میکند ۲۶ ساعت در نظر گرفته میشود.
مهدی اسفندیار /دانشجوی کارشناسی ارشد خط مشی و سیاست گذاری
پ. نوشت: به شکل تفصیلی در مورد ۹بند خواهم نوشت و این یادداشت هرگز نافی زحمات کارشناسان و مدیران سالم و مردم دار و زحمتکش نیست.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال"نه به عوام فریبی"