پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 25
کد خبر: ۳۷۱۶۴۱
تاریخ انتشار : ۱۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۳:۳۵
در بین معلم‌ها گرایش‌های مختلف وجود دارد، ولی جو غالب بر جامعه معلمان، اصلاح‌طلبی است. اعتراضات معلمان عموما همراه با آرامش است؛ چراکه نگاه‌شان، نگاهی اصلاح‌طلبانه و خشونت‌پرهیز است.
شعار سال: اعتراضات معلمان در سال ۱۴۰۰ یادآور اعتراضات معلمان در سال ۸۵ است. زمانی که دولت احمدی‌نژاد در ابتدای راه بود و فرهنگیان در حالی نسبت ‌به وضعیت معیشتی خود معترض بودند که حالا در روزهای ابتدایی دولت ابراهیم رییسی، بار دیگر آنها دست به اعتراض زده‌اند. هادی عظیمی، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت و فعال صنفی فرهنگیان، در این گفت‌وگو از چالش‌های فرهنگیان در مسیر مطالبه‌گری مدنی و اعتراضات خیابانی معلمان می‌گوید که به باور او، اصلاح‌طلبانه و خشونت‌پرهیز و البته لازم است اما هدف نیست؛ بلکه راهکاری است که می‌تواند جامعه فرهنگیان را به سوی مطالبه‌گری مدنی و نهادمند هدایت کند؛ البته در صورت تحقق شروط و فراهم آوردن الزامات آن.

آقای عظیمی! باتوجه به تجمع‌های گسترده معلمان که از مدتی پیش از این، هر هفته در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک برگزار شده، به نظر شما این اعتراضات چقدر به اهداف اولیه پیش‌بینی شده رسیده است؟
اعتراضات معلمان به نتیجه مورد نظر معلمان نرسیده است. این اولین مرتبه نیست که معلمان به نتیجه مطلوب خود نمی‌رسند و این مساله ایجاد سرخوردگی می‌کند و پس از مدتی، فضای آموزش و پرورش ساکت و آرام شده و همه‌ چیز رها می‌شود. این وضع را مثلا در سال ۸۶ هم شاهد بودیم؛ یعنی فضا به‌ سمت بسته شدن رفت و در عین حال حقوق معلمان اندکی افزایش یافت و البته برای بخشی از فعالان نیز پرونده‌هایی در محاکم قضایی و اداری باز شد. این روند یک دلیل اصلی دارد و آن، غیرشفاف بودن درخواست‌های معلمان است. مثلا اینکه حقوق معلمان ۸۰ درصد فلان قشر باشد، به خودی خود ایجاد ابهام می‌کند. معلمان در ۱۵ سال گذشته نتوانسته‌اند اجرای تمام آنچه قانون مدیریت خدمات کشوری در ارتباط با آنان درنظر گرفته، درخواست و مطالبه کنند و در حال حاضر خواهان اجرای لایحه رتبه‌بندی هستند. معلمان در اعتراض‌شان صاحب‌حق هستند و‌ می‌دانیم که به‌ واقع شرایط مناسبی ندارند. در حال حاضر یک معلم تازه‌کار به‌طور متوسط ۴ میلیون تومان حقوق دارد و این میزان حقوق نسبت‌ به دیگر کارکنان دولت، ظلم آشکار است. ولی باید مطالبات را شفاف کرد و به شکل خواست همگانی درآورد. اما متاسفانه این مطالبه‌گری و اعتراضات مانند رعد و برق است که می‌آید و می‌خروشد و می‌رود. حال آنکه برخی نقد را برنمی‌تابند.

مخاطب اعتراضات دولت و مجلس جدید هستند یا در زمان دولت روحانی یا مجلس دهم هم، این مشکلات وجود داشت؟
به نظرم باید در مورد مطالبات و اعتراضات معلمان را با دیدگاه کلان‌تری مورد نظر قرار داد. نکته اول این است که معلمان قشری تحصیلکرده هستند و درک درستی از شرایط اجتماعی و اوضاع کلی جامعه دارند و به‌ دلیل گستردگی ارتباطات و نوع این ارتباط که به‌طور مستقیم با نوجوانان، جوانان و خانواده‌ها در ارتباط هستند، شرایط را به‌طور شفاف درک می‌کنند. شما دقت کنید اعتراضات گسترده قبلی معلمان در همان سال‌های ۸۵ و ۸۶ رخ داد؛ یعنی ۲ سال پیش از حوادث سال ۸۸! منظورم این است که معلمان میزان‌الحراره تحولات فرهنگی و‌ اجتماعی هستند. اما این دیدگاه کلان مورد توجه قرار نمی‌گیرد و اعتراضات فقط در قالب مطالبات معیشتی درک می‌شود و به همین دلیل هم اغلب تحلیل‌ها ناقص هستند. اعتراضات معلمان را باید در سایه این تحلیل کلان مورد نظر داشته باشیم ولی در نگاه خرد و با رویکرد جزیی‌نگر، اینکه چرا هم‌اکنون این اعتراضات به اوج خود رسیده و فوران کرده نیز قابل بحث و ارزیابی است. از این منظر اعتراضات معلمان، چند عامل اصلی دارد؛ اول اینکه وضعیت اقتصادی وخیم است و‌ در طول ۳، ۴ سال گذشته مرتب رو به‌ وخامت می‌‌رود و اقشار آسیب‌پذیر را بیش از پیش تحت ‌فشار قرار داده و این وضع، فشار سنگینی به معلمان وارد می‌آورد. از سوی دیگر برخی نمایندگان مجلس هم در ایجاد انتظارات فرهنگیان نقش داشته و دارند. حتی دولت جدید در زمان انتخابات، قول حل مساله رتبه‌بندی را مطرح کرد. اما اولین کاری که انجام داد، این بود که جلوی افزایش حقوق معلمان را گرفت و حتی احکام صادر شده را بازگرداند. همزمان افزایش حقوق برخی دیگر از کارکنان دولت نیز بر شدت اعتراضات معلمان افزود. به نظر می‌رسد همه اینها باعث شده معلم‌ها به ‌شدت ناراحت هستند. این ناراحتی را به تدریج روی هم انباشت شده و دولت و مجلس کنونی با ناشی‌گری بر آتش زیر خاکستر نارضایتی معلمان، نفت ریخته و باعث فوران آن شدند؛ به عنوان نمونه همین چند نوبتی که لایحه رتبه‌بندی در مجلس رفت و آمد داشت، از عواملی بود که شدت اعتراضات را تشدید کرد.

شما به روابط گسترده معلمان و جامعه فرهنگیان اشاره کردید. برخی با همین پیش‌فرض ادعا می‌کنند که معلمان از آنجا که با جمعیت بزرگی در ارتباطند، در مجلس و دستگاه‌های تاثیرگذار نیز نفوذ داشته و موثرند و به همین دلیل بیش از حق‌شان مطالبه می‌کنند؛ این نگرش را تا چه میزان درست می‌دانید؟
یکی از مهم‌ترین موارد اعتراض معلمان به تبعیض است. شما کارکرد یک معلم را با سایر کارکنان بخش خصوصی و دولتی مقایسه کنید و دریافت‌های‌شان را هم ببینید؛ معلمان چه‌ چیزی بیش از حق‌شان می‌خواهند؟! متاسفانه برخی اظهارنظرها از اساس بدون مطالعه و پشتوانه و بدون درک مساله آموزش و پرورش مطرح می‌شود. مثلا اینکه گفته می‌شود معلمان تمام طول سال را مشغول خدمت نیستند اما اگر معلمان تابستان کار نمی‌کنند، به اقلیم ایران و عدم امکان برگزاری کلاس درس در فصل تابستان در سراسر کشور مربوط است. در حالی که در یک کشور استوایی، همین میزان تعطیلی در طول سال تقسیم می‌شود. یک معلم باید در هفته ساعاتی مشخصی کار کرده و همان مقدار را نیز در طول هفته صرف مطالعه و امور مرتبط کند. متاسفانه اشکال از جای دیگری است. دولت‌ها وظیفه خودشان در مورد آموزش و پرورش را رها کرده‌اند. امروز مدارس دولتی به حال خود رها شده و هیچ طرح کارآمدی برای ارتقای کیفیت آموزشی اجرا نمی‌شود. هیچ پول و اعتباراتی در اختیار مدارس قرار نمی‌گیرد و‌ این مدرسه‌ها مجبورند از مردم کمک بگیرند. آموزش و‌ پرورش به حال خود رها شده و همین باعث می‌شود نگاه به معلمان اینچنین نادرست باشد. اگر هدف توسعه و رشد کشور باشد، توسعه آموزش و پرورش به عنوان یک مساله بسیار مهم مورد توجه قرار گرفته و دیده می‌شود. در این شرایط، معلم سکاندار توسعه خواهد بود، در حالی که امروز معلمان درگیر مسائل اولیه بوده و آموزش و پرورش نیز به‌طور کلی به حال خود رها شده است. در این شرایط، معلمان به مواردی متهم می‌شوند که‌ منصفانه نیست!

در مدت اخیر در حالی شاهد مطالبه‌گری معلمان از طریق تجمعات اعتراضی در سطح شهرها بودیم که پیش از آن، این نوع کنشگری اعتراضی را در اعتراضات کشاورزان اصفهانی دیدیم و البته می‌توان به نمونه‌های دیگری نیز اشاره کرد. آیا شما این نوع مطالبه‌گری و کنش اعتراضی را راهبردی اصلاح‌طلبانه می‌دانید؟
واقعیت این است که شخصا خیابان را یک راهکار می‌بینم که لازم است، اما کافی نیست. معلمان نیازمند نهادی فراگیر همچون سازمان نظام معلمان هستند که به‌ صورت قانونی نمایندگی مطالبات معلمان را برعهده گرفته و‌ پیگیری کند. معلمان به ‌دلیل گستردگی جمعیتی، از سیاسی‌ترین اقشارند و ‌در بسیاری از شهرستان‌ها این معلمانند که لکوموتیو تحولات سیاسی هستند. در بین‌ معلم‌ها گرایش‌های مختلف وجود دارد ولی جو غالب بر جامعه معلمان، اصلاح‌طلبی است؛ البته این اصلاح‌طلبی الزاما ربطی به جریان اصلاح‌طلب موجود ندارد؛ بلکه به این معناست که معلمان خواهان اصلاحات هستند و برای همین هم می‌بینیم که عموما اعتراضات معلمان، همراه با آرامش است؛ چراکه نگاه‌شان، نگاهی اصلاح‌طلبانه و خشونت‌پرهیز است. به نظر من خیابان هدف نیست؛ بلکه ابزار است و نباید در آن ماند. باید اجازه بدهند معلمان مسیر مدنی مطالبه‌گری‌شان را طی کنند تا این اعتراض مدنی از خیابان به نهادها برسد و نهادمند شود. به نظرم، این رویکرد اصلاح‌طلبانه است ولی اجازه رشد داده نمی‌شود تا نهادمند شود. مثلا گفت‌وگو بین تشکل‌های سیاسی و صنفی معلمان با هم، با معلمان و با دولت و البته با نهادهای سیاسی و مدنی دیگر برای حضور مسوولانه در عرصه آموزش و پرورش از مهم‌ترین لوازم شکل‌گیری حرکت مدنی هستند که فعلا در خیابان است ولی ظرفیت آن را دارد که نمونه یک نهاد مدنی واقعی باشد؛ در واقع این راهبرد، راهبردی اصلاح‌طلبانه ولی ناقص است؛ بنابراین هم نهادهای تاثیرگذار و هم برخی تشکل‌ها باید این فرصت را به اعتراضات بدهند تا تکمیل شود.

شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از امتداد، تاریخ انتشار: 10بهمن ۱۴۰۰، کد خبر: 5947 emtedad.news
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین