معاون اول رییس جمهور به دنبال اعتراضات رسانهها و مدیران پتروشیمی در جریان افزایش بیش از ۵ برابری قیمت گاز، اعلام کرد که نرخ خوراک گاز کما فی سابق به قیمت پیشین یعنی ۵ هزار تومان محاسبه خواهد شد، به رغم این وعده، بررسیها نشان میدهد که شرکت گاز بهای گاز مصرفی پتروشیمیها و مابه التفاوت آن را با همان قیمت پیشین یعنی ۸ هزار تومان محاسبه کرده است.
شعار سال: معاون اول رییس جمهور به دنبال اعتراضات رسانهها و مدیران پتروشیمی در جریان افزایش بیش از ۵ برابری قیمت گاز، اعلام کرد که نرخ خوراک گاز کما فی سابق به قیمت پیشین یعنی ۵ هزار تومان محاسبه خواهد شد، به رغم این وعده، بررسیها نشان میدهد که شرکت گاز بهای گاز مصرفی پتروشیمیها و مابه التفاوت آن را با همان قیمت پیشین یعنی ۸ هزار تومان محاسبه کرده است. به عنوان مثال بهای گاز مصرفی متانول «کاوه» هزار و چهارصد میلیارد تومان محاسبه شده است.
به نظر میآید دولت با اعلام خبر بازگشت نرخ قیمت خوراک به ۵ هزار تومان، در صدد بود رسانهها را ساکت کرده و التهابی که در پی افزایش قیمت خوراک در فضای پتروشیمی کشور ایجاد شد بود را فرو نشاند، در عمل، اما بی آنکه التزامی به گفته خود داشته باشد، نرخ خوراک گاز پتروشیمیها را با قیمت ۸ هزار تومان محاسبه کرده است! این فریب آشکار که اتفاقا هم زمان با قطع گاز پتروشیمیها به دلیل سردی هوا انجام شده، ضمن بی انگیزه کردن مدیران این صنعت، اثرات دیرپاتری نیز دارد به عنوان مثال متانول کاوه بیش از دو هفته است که از ادامه کار بازمانده و نزدیک به ۳۰۰ نفر از نیروهایش را به مرخصی فرستاده است.
با تداوم این وضعیت، یعنی کمبود گاز و کاهش سهمیه پتروشیمیها مشخص نیست این خاموشی تا چه زمان ادامه یابد. اگر مساله کمبود گاز را در سطح کلانتر بررسی کنیم، به تلخی در خواهیم یافت که یکی از مهمترین دلایل عدم توسعه صنعت پتروشیمی و بر زمین ماندن نزدیک به ۷۰ پروژه در این حوزه، سهم کم پتروشیمیها از منابع گاز کشور و ناتوانی در استفاده از میادین گازی به رغم وجود فراوانی آن است. بسیار عجیب و تاسف برانگیز است که چطور کشوری که دارای دومین ذخایر گازی جهان است، حتی قادر به تامین گاز خانگی مورد نیاز شهروندان خود نیست و برای تامین آن مجبور است گاز پتروشیمیها را قطع و این صنعت کارآمدِ ثروت ساز را فلج کند!
این وضعیت نگران کننده و اسفناکِ تامین خوراک گاز پتروشیمیها در حالی است که کشورهایی مانند روسیه و قطر در جهان رقابتی امروز به بهترین شکل در حال استفاده از منابع گازی خود و کسب ثروت و سرمایه از طریق فروش و انتقال گاز هستند. به عنوان مثال، صادرات انرژی از روسیه به چین به بالاترین رقم خود رسیده است. بر اساس قراردادهای جدید دو کشور، مقرر است حجم گاز انتقالی از روسیه به چین از مسیر خاور دور که شامل صادرات از طریق خط لوله گاز "قدرت سیبری" است تا سال ۲۰۳۰ به سطح ۴۸ میلیارد متر مکعب در سال برسد. کشور قطر نیز درصدد انتقال گاز خود به اروپا و فروش آن است. این در حالی است که ما خفته در خوابی گرانِ بی خبری و بی تدبیری، کماکان با مساله افت فشار گاز در پارس جنوبی و عدم تامین تجهیزات مدرن برای جبران آن در شرایط تحریم مواجه ایم. مسئولین حوزه نفت و گاز نیز به نظر نمیآید برنامه بلند مدت یا عزمی جدی برای تغییر شرایط فعلی و حرکت به سمت توسعه میادین گازی داشته باشند، هر آنچه هست، وعدههای سرخرمن و بزک نمیر بهار میاد است!
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی، تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰، کدخبر: ۱۴۳۷۱۳، www.naftema.com