در عصری که علم روز مدیریت صحبت از سرمایه اطلاعاتی می کند، به نظر مى رسد این مدیران چنين استنباط كرده اند که در سیستم های اداری، سرمایه ارتباطی ، بسیار سودمندتر است!
همچنين این دسته از مدیران بعضا به عنوان واسطه سایر صاحب منصبان نيز اقدام به پادرمیانی از ديگر مدیران می نمایند!! قابل تامل است که معمولاً خواسته های این مدیران از اعضای سیستم ارتباطاتى، با ظاهری خیرخواهانه صورت می گیرد! در این حالت اولا؛ از منظر طرف های دوم سیستم ارتباطاتی، تصویر ذهنی از مدیر واسطه، به مثابه فردی خیرخواه ارتقاء می یابد. دوم اینکه از سوی صاحب منصب طرف اول، مدير فردی قدرتمند تلقی شده، در نتیجه قدرت نفوذ مدير به صورت تسلسلی افزایش می یابد! در واقع این مدیران به ظاهر خوش برخورد و متواضع، از تاکتیک تصویرپردازی مثبت از خویشتن نيز براى افزايش قدرت استفاده می کنند.
با افزايش "سرمايه ارتباطاتى" مديران، اين سرمايه از سوى مديران ساده انديش مافوق به عنوان "جهيزيه سياسى" تلقى مى گردد. بنابراين با تصور بهره بردارى سازمانى از اين جهيزيه سياسى زمينه رشد و ارتقا مدير فراهم مى گردد.
نهايتا نتيجه توسعه اپيدمى "سرمايه ارتباطاتى"، سلطه هر چه بيشتر سوداگران مدير نما بر ساختار قدرت ادارى و به تاراج رفتن بيت المال است.
** راهكارها:
-تدوين نظام جامع ترفيع و ارتقاء بر پايه شاخصهاى عملكردى قابل سنجش
-توسعه نظارت و كنترل بيرونى
-سنجش عملكرد مديران در قالب برنامه هاى استراتژيك
-توسعه دولت الكترونيك و سيستم هاى اطلاعاتى مبتنى بر فناورى اطلاعات
-ترويج شفافيت عملكردى
-ترويج پارادايم مديريت دولتى جديد (NPM)
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی حیات غرب، تاریخ انتشار: سه شنبه 2 آذر 1395، کدخبر: 510، www.hayategharb.ir