: میثم اکبری، خبرنگار فرهیختگان در گزارشی میزان متوسط وام دریافتی کارکنان ۱۹ بانک دولتی و خصوصی را بررسی کرده و به نتایج قابل توجهی دست یافته است. وی بیان داشته، از گذشته بانکها یکی از گزینه های اول درخواست استخدامی برای افراد جویای کار بودند. دلایل مختلفی برای این علاقه همچون امنیت شغلی، جایگاه اجتماعی و سبک و نوع کار وجود داشته است.
بانک بعدی که دارای بیشترین تسهیلات قرض الحسنه به کارکنان خود بوده، بانک مسکن است که سهم ۱۵ درصدی تسهیلات قرض الحسنه به کارکنان دارد که آن هم مربوط به قبل سال ۹۵ بوده و در سال های اخیر هیچگونه تسهیلات قرض الحسنه ای به کارمندان خود پرداخت نکرده و در سایر بانکهای کشور نظیر بانکهای ملت و صادرات به ترتیب ۸ و ۶ درصد و در رفاه و تجارت این نسبت پنج درصد است و در سایر بانکها – بهجز بانکهای ایرانزمین، دی و پارسیان که اطلاعات مصارف تسهیلات قرض الحسنه خود را منتشر نساخته اند- زیر پنج درصد است.
خلأ قانونی با چاشنی منابع فراوانبا داشتن نگاهی کلان به تسهیلات اعطایی بانکها به کارکنان خود و سرفصل های تسهیلات اشخاص مرتبط که طیف مدیران ارشد و میانی را نیز در برمیگیرد، دو نکته برجسته میشود؛ نخست دریافت تسهیلات با نرخهایی است که با نرخهای معمول بازار فاصله زیادی دارند نظیر ۱، ۴، ۷ و ۱۰ درصد که نرخ هایی پرتکرار در تسهیلات اعطایی بانکها هستند و نکته دوم طول مدت بازپرداخت بالا که ۱۲۰، ۱۸۰، ۲۲۰ و ۳۰۰ و ۳۶۰ ماه را در بر می گیرد.
این دو نکته یعنی نرخ بهره کم و طولانیبودن مدت بازپرداخت که عملا بازپرداخت وام برای دریافت کنندگان را بهنهایت سهولت ممکن می سازد نشان میدهد تمام لوازم دریافت تسهیلات ارزانقیمت برای کارکنان و مدیران ارشد توسط بانک فراهم شده است.
نبود قوانین و ضوابط مشخص در زمینه
اعطای تسهیلات به کارکنان بانکها یکی از عوامل ایجاد این پدیده است. قانون گذار و نهاد ناظر هیچگاه به شبکه بانکی کشور آیین نامه و ضوابطی را برای اعطای تسهیلات به کارکنان خود چه از لحاظ سقف کلی تسهیلات اعطایی، سقف تسهیلات اعطایی به هر کارمند و مدیر یا محدودیت در استفاده از منابع قرض الحسنه مشخص نساخته که این خلأ قانونی و بهتبع آن نظارت کارآمد، زمینه استفاده آسان و بهره مندی دست اندرکاران شبکه بانکی از تسهیلات را فراهم آورده است.

در همین زمینه
پویا ناظران، اقتصاددان و پژوهشگر با تکیه بر این نکته که پرداخت تسهیلات ارزانقیمت و قرض الحسنه به کارکنان بانکها در هر حالتی که باشد چه از منابع بانک و چه از منابع قرض الحسنه، محل اشکال است، معتقد است اگر پرداخت این تسهیلات از منابع بانک باشد به معنی زیرسوال بردن فلسفه وجودی منابع بانکی است. زیرا «منابع بانک» نقش سپر محافظ سپرده گذار را دارد و اعطای تسهیلات از محل سرمایه بانک اگرچه موجب رضایت دریافت کنندگان و عزیزشدن اعطاکنندگان می شود، اما نتیجه ای جز افزودن به ریسک بانکها ندارد.
حال آنکه مسئولیت مدیران بانک، مدیریت بهینه و عاقلانه سرمایه بانک است تا درمواقع بحران و در برخورد با تلاطمات اقتصادی از حق سپرده گذاران دفاع کرده و سپرده گذاران نیز حق آن را دارند تا از عملکرد مدیریت در نظارت بر پرتفوی سرمایهای بانک اطمینان داشته باشند.
اعطای تسهیلات بانکی به مدیران و کارکنان اگر از محل منابع قرض الحسنه نیز باشد با روح این وجوه ناسازگار است؛ چراکه براساس
نیت و قصد سپرده گذاران این منابع دراختیار بانک است تا در مسیر درست و خداپسندانه و رفع احتیاجات ضروری متقاضیان هزینه شود، اما اعطای تسهیلات ارزانقیمت و بلندمدت به کارکنان و مدیران خود بانک، علاوهبر ایجاد انحراف در گیرندگان و نیازمندان اصلی تسهیلات به
افزایش شکاف های اجتماعی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم دامن میزند.
۱-برای محاسبه میزان پرداخت تسهیلات به کارکنان ، باید مجموع کارکنان شاغل و بازنشسته را در نظر گرفت و محاسبه کرد . اما در خبر مذکور صرفا به کارکنان شاغل این بانک بدون در نظر گرفتن آمار همکاران بازنشسته پرداخته شده است .
2 - مجموع تسهیلات پرداخت شده به کارکنان بانک رفاه در طول سالیان و به صورت تدریجی بوده و. اگر این مبلغ پرداختی به تعداد کارکنان بانک یعنی 9554 نفر و 4015 نفر از کارکنان بازنشسته آن ( و در مجموع 13569 نفر ) تقسیم شود، میانگین دریافت تسهیلات کارکنان بانک رفاه کارگران 6 میلیارد و 190 میلیون ریال می شود (که این میزان کمتر از سقف تعیین شده برای کارکنان سیستم بانکی وطی ادوار خدمت است ) و نه 11 میلیارد و 800 میلیون ریالی که در گزارش به اشتباه آمده است .
3 - میزان تسهیلات پرداختی به کارکنان بانک ها تابع قوانین و مقرراتی است که توسط مراجع قانونی ذیربط تعیین شده و این بانک همواره خود را ملزم به رعایت سقف تسهیلات تعیین شده در دستورالعمل ها و آئین نامه های مربوط دانسته و می داند .