پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 26
کد خبر: ۳۸۵۵۸۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۳
انجمن جامعه شناسی ایران از اخراج دکتر رضا امیدی استاد گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران خبر داد. انجمن جامعه شناسی ایران با اعلام این خبر در بیانیه‌ای نوشت: تا کی باید منتظر این بی‌عدالتی‌ها بود و پیش چه کسی باید این تظلم‌ها برده شود؟ آیا فریادرسی هست؟همچنین مهدی سلیمانیه در متنی مجزا ، اقدام به توصیف دکتر رضا امیدی در قالب سه صفت منش ،دانش ،آزادگی ، کرده است.

شعار سال: انجمن علمی جامعه شناسی ایران با صدور بیانیه ای اعتراضی ، از اخراج دکتر رضا امیدی استاد گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران خبر داد.انجمن علمی جامعه شناسی ایران با اعلام این خبر نوشت:
متاسفانه اطلاع یافتیم که قرارداد همکاری دکتر رضا امیدی استاد گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران لغو شده و ایشان عملا از دانشگاه اخراج شده‌اند.بسیاری از اساتید همکار و دانشجویان ایشان، با انجمن تماس داشته و ابراز تاسف کرده‌اند که از خدمات علمی و ارزشمند همکاری گرامی و ارجمند و استادی برجسته و توانا محروم می‌شوند. اعضای هیات مدیره انجمن علمی جامعه‌شناسی ایران نیز از این خبر بشدت متاثر شده و اینگونه مظالمی که دارد هر روز بر دانشجویان و اساتید دانشگاه وارد می‌شود و عرصه علم و دانشگاه را مکدر می‌سازد ناروا دانسته و باور دارند که این اقدامات ناعادلانه، موجب تشدید نارضایتی در میان اساتید و دانشجویان شده و بر ساحت علم و دانشگاه آثار مخربی بر جای خواهد گذاشت.تا کی باید منتظر این بی‌عدالتی‌ها بود و پیش چه کسی باید این تظلم‌ها برده شود؟ آیا فریادرسی هست؟

هیات مدیره انجمن جامعه‌شناسی ایران

شایعات اخراج دکتر رضا امیدی، جامعه شناس از دانشگاه تهران

لازم به توضیح است که در بهمن ماه 1400 نیز با اخراج دکتر رضا امیدی از دانشگاه تهران و نامه بالغ بر 750 استاد و دانشجو برای بازگرداندن ایشان به دانشگاه مواجه بودیم.

مهدی سلیمانیه ئر متنی با عنوان رستگاری ِ گران‌قیمت (برای دکتر رضا امیدی و اخراجش از دانشگاه) نوشت:

رضا را حدود ده سالی هست می‌شناسم. یادم نیست نخستین آشنایی‌مان کجا بود و کی؟ مثل خیلی دیگر از دوستی‌هایم. اما هر چه که بود و هر کجا که شروع شد، با برکت بود. چه چیزی رضا امیدی را خاص می‌کرد؟ این را از خودم می‌پرسم. واقعا چرا رضا فرق می‌کند؟

اول، مَنِش رضا. چیزی که این روزها، دُرّ نایاب است. چیزی که هر جا آدمیزاد بیابدش، باید غنیمت بداندش. رضا، آدمیزاد با مَنشی است. فهمیدنش، اصلاً سخت نیست. هر کس که با او یکساعتی دمخور شود، این را احتمالاً حس می‌کند. با منش، یعنی متواضع. یعنی افتاده. یعنی نیازی نیست سودی در کار باشد تا کاری برای کسی انجام دهد. وقتی بگذارد. کتابی بیاید. راهنمایی کند. با منش یعنی خوبی کردن بی‌هیاهو. یعنی خودت بعداً کشف کنی که چقدر دست به خیر بوده‌است. که چندین و چند کتابخانه‌ی روستایی را در زادگاهش، سال هاست با درآمد شخصی‌اش، تجهیز کرده‌است. یعنی خوبی‌هایش را به ناگهان و ناخواسته، از دیگران ِ دور و نزدیک بشنوی. منش، یعنی در حق کسی که به وضوح در حقش جفا کرده بود، به خیال خودش، خودمانی زیرابش را برای کسب موقعیتی در دانشگاه زده بود، خوبی کند. توصیه‌اش کند. منش یعنی از دهانش، غیبت نشنوی. بدگویی هیچکس، هیچکس را مطلقاً در این سال‌ها نشنیده‌باشی. از آن‌ها که بندر ریگ، شهرش و مردم زادگاهش را هیچ فراموش نکرده‌است. از آن‌ها که به ریشه‌هایش افتخار می‌کند. رضا، از آن پهلوان‌ طور هاست. از آن‌ها که نسل‌شان ورافتاده.

دوم، دانشش. رضا در حوزه‌ خودش، در رشته‌ رفاه و سیاستگذاری، با دانش‌ترین آدمیزادی است که دیده‌ام. فراوان از او آموخته‌ام. همیشه به روز است. از آن آدم‌های عاشق‌طوری که با رشته‌شان زنده‌گی می‌کنند. از آن‌ها که رشته، برایشان کسب و کار و دکان و دستگاه و نان و نام نیست. غالباً آدم‌ها، رشته‌شان را «می‌پوشند»: یعنی هشت ساعتی در روز، جامعه‌شناس‌اند. یا پنج روز در هفته، فلسفه می‌خوانند. یا فقط در دانشگاه و سر کلاس، اقتصاددان‌اند. بیرون این ساعت‌ها و روزها و جاها، دیگر لباس‌ رشته‌شان را درمی‌آورند و می‌شوند یکی مثل همه. با همان جاه‌طلبی‌ها. همان خطاها. همان دنیاها. رضا اما از آن معدود «حرفه‌ای»ها. مثل آن پدرهای ارتشی که می‌گفتند در خانه هم نظم پادگان را دارند! برای رضا، جامعه‌شناسی و رفاه و سیاستگذاری، لباس نیست. دکان و دستگاه نیست. رضا، آدم ِ ۲۴ ساعت و ۷ روز هفته و در خلوت و جلوت ِ رشته‌اش است. همانطور زندگی میکند. ساده‌زیست. در مبارزه با فقر. علیه نابرابری. همیشه انگار در کلاس است. همیشه در یادگیری و یاددادن. از آن حرفه‌ای‌هایی که نسل‌شان ورافتاده.

سوم. آزادگی‌اش. رضا می‌توانست خودش را بفروشد. خوب هم بفروشد. خریدار هم داشت. خریدارهای دست به نقد. خریدارهای مشتاق. رضا می‌توانست آدم ِ این سیستم و آن دولت و آن گروه باشد. چیز زیادی هم نمی‌خواستند. حتی انقدر قیمت داشت که «سکوت»ش را هم می‌خریدند. می‌توانست ساکت برود و ساکت بیاید و درسش را بدهد و پروژه‌اش را بگیرد و عدد ردیف کند و گزارش بنویسد و حالش را ببرد. مثل اغلب دانشگاهی‌ها. نکرد اما. خودش را، کلمه‌اش را، دانشش را، سکوتش را نفروخت. صدای مردم ماند. کم‌اند این آدم‌ها. از آن «فروشی نیست»طور آدم‌هایی که نسل‌شان ورافتاده.

باز هم هست. اما همین‌ها هم بس است. رضا را بالاخره از دانشگاه بیرون کردند از خانه‌اش. از جایی که جای او و امثال او بود. خیلی هم صبر کرد. چندین سال بی‌حقوق (بله! بی‌حقوق!) معلمی کرد و فکرهایش را زندگی کرد. پریروز که یکی از دانشجوهای درخشان و مذهبی و چادری‌اش زنگ زد و با بغض گفت: «ما دیگر چه کنیم؟ دکتر امیدی را هم که بیرون کردند!» من هم ناخودآگاه بغض کردم. اما بعد، یاد صدای آرام چند روز پیش رضا، پشت تلفن افتادم: صدایی که انگار بعد از سال‌ها، سبک شده‌بود. گفتم: دکتر امیدی کارش را کرد. شما هم کردید. سرتان را بالا بگیرید. باقی، سهم ِ تاریخ است.

رضا، این آدمیزاد ِ پهلوان ِ حرفه‌ای، این معلم ِ سخت‌گیر ِ شریف، خودش را نفروخت و رستگار شد. رستگاری، قیمت ِ کمی نیست. رستگاری، جایزه‌ی آدم‌هایی است که خودشان را به کم، به دنیای دنیاداران نمی‌فروشند. این اخراج، با همه تلخی‌اش برای دانشگاه، برای تو اما تبریک دارد. مبارک است برادر! ایده‌ عنوان، از این جمله‌ای زیبا منسوب به علی(ع):

إنّهُ لَيسَ لأنفُسِكُم ثَمَنٌ إلاّ الجنّةَ فلا تَبِيعُوها إلاَّ بِها 

قیمتِ وجود ِ شما، جز بهشت نیست؛ خودتان را جز به این قیمت نفروشید.

 

اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال،برگرفته از منابع گوناگون

اخبار مرتبط
برچسب ها: اخراج دکتر رضا امیدی ، اخراج استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران ، موضع گیری انجمن جامعه شناسی در برابر اخراج دکتر امیدی ، قطع همکاری دانشگاه تهران با رضا امیدی ، عدم تمدید قرارداد رضا امیدی دانشگاه تهران ، عدم تائید رضا امیدی توسط گزینش ، استاد گروه توسعه و سیاست‌گذاری اجتماعی دانشگاه تهران ، سیاستگذاری آموزش و سلامت ، هدفمندسازی پرداختهای انتقالی در کشورهای در حال توسعه ، ازخوانی و بازاندیشی دولت رفاه ، آثار دکتر رضا امیدی ، مقالات دکتر رضا امیدی ، توانمندی های دکتر رضا امیدی ، بررسی تطبیقی نظام های رفاه اجتماعی ، تحلیل برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران ، مبانی برنامه ریزی اجتماعی و اقتصادی ، تامین اقتصادی اجتماعی شرط کنترل زوال همبستگی اجتماعی ، آوار نیم قرن سیاست اشتباه بر سر اقتصاد ایران ، بحران اخیر تهران حباب نیست برنامه ریزی شده است ، بیراهه اموزش و پرورش ، مهذی سلیمانیه ، حمایت مهدی سلیمانیه از رضا امیدی ، رستگاری گران قیمت ، برای دکتر رضا امیدی و اخراجش از دانشگاه
خواندنیها-دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
سعید
United Kingdom of Great Britain and Northern Ireland
۱۱:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۸/۰۸
1
0
پاکسازی دانشگاه از مفسدین حتی از نون شب هم واجب تر است .
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین