شعار سال: کابینه امنیتی اسرائیل پیشنهادی را که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر در جلسه یکشنبه گذشته، ۹ جولای (۱۸ تیر) ارائه کرده بود، برای اتخاذ تصمیمی که هدف آن جلوگیری از فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین بود، تصویب کرد.
این پیشنهاد موافقت هشت وزیر را دریافت کرد، در حالی که ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، با آن مخالفت بود و وزیر دارایی، بزالل اسموتریچ، از رأی دادن خودداری کرد.
در پیشنویس این طرح که توسط وب سایت i ۲۴ news منتشر شده، آمده است: در صورت عدم تغییر در ارزیابی داخلی، اسرائیل برای جلوگیری از فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین اقدام خواهد کرد و در عین حال خواستار توقف فعالیت ضد اسرائیلی (اقدام به تحریک در سیستم رسانهای و آموزشی، پرداخت پول به خانوادههای مبارزان فلسطینی و ساخت و سازهای غیرقانونی در منطقه) با توجه به قوانین بینالمللی خواهد شد.
در پاسخ رسمی تشکیلات خودگردان فلسطین که از سوی محمد اشتیه، نخستوزیر این کشور منتشر شد، آمده است: بیانیه اسرائیل تلاشی برای باج خواهی از حقوق مردم فلسطین است. بنابراین، فلسطین شرایط اشغالگران برای آزادسازی وجوه مالیاتی فلسطین را رد میکند.
اشتیه در جلسه هفتگی کابینه در رام الله اظهار کرد: «آنچه از اسرائیل خواسته میشود این است که تجاوز به مردم فلسطین، کشتار و شهرکسازی را متوقف کند، از مصادره سرمایههای ما دست بردارد و به مسیر مبتنی بر مشروعیت بینالمللی بازگردد که مستلزم پایان دادن به اشغال است. صحبتی در مورد بازگشت مشروط درآمدهای مالیاتی فلسطین با تعلیق اقدامات ما در سازمانهای بینالمللی یا قطع کمکهزینه به خانوادههای شهدا و اسیران انجام نخواهد شد. ما در مسیر خود ادامه خواهیم داد.»
اشتیه به یک جنبه مهم بیانیه اسرائیل در رابطه با تلاشهای تلآویو برای جلوگیری از فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین اشاره نکرد. این موضوع بحثهایی را در مورد تلاش نتانیاهو برای احیای نقش تشکیلات خودگردان فلسطین و جستجوی هماهنگی امنیتی با آن برای تأمین منافع اسرائیل ایجاد و رسشهایی را در مورد پیامدهای بالقوه این تلاشهای اسرائیل ایجاد میکند: آیا تشکیلات خودگردان فلسطین خود را در برابر گزینه پذیرش بدون مخالفت قرار خواهد داد؟ پیامدهای این امر بر مقاومت و آینده آن چیست؟
تشکیلات خودگردان، ضعیف به نفع اسرائیل
طارق فهمی (Tarek Fahmy)، استاد علوم سیاسی در دانشگاه قاهره و کارشناس مسائل اسرائیل و فلسطین، معتقد است که نیات نتانیاهو فراتر از احیای نقش تشکیلات خودگردان فلسطین است.
فهمی پیشنهاد میکند که نتانیاهو در واقع با ارائه تسهیلات مستقیم، مانند مزایای اقتصادی در قالب ایجاد یک منطقه صنعتی در جنوب کرانه باختری، و همچنین طرحهای مالی شامل تضمین وام، تسویه بدهی، تخفیف سوخت، مالیات، پرداختها و افزایش ساعات کاری طولانیتر در پل النبی (پل النبی کرانه باختری را به اردن متصل میکند. این پل در حال حاضر تنها نقطه خروج و ورود تعیین شده برای فلسطینیان کرانه باختری است که به خارج از کشور سفر میکنند) بازسازی قدرت در فلسطین اشغالی را انجام میدهد.
فهمی تأکید میکند که پروژه احیاء و تقویت اقتدار همچنان پابرجاست، اما چالش اصلی در فقدان توافق جمعی در دولت (اسرائیل) در مورد این اقدامات است. دستگاه امنیتی شاباک (شین بت)، علیرغم مخالفت شدید سایر نهادهای امنیتی اسرائیل مانند امان (اداره اطلاعات نظامی) و ستاد کل، در این زمان خاص این دیدگاه و برداشت را تحمیل میکند.
به گفته فهمی، اسرائیل به ارائه مشوقها و همکاری با تشکیلات خودگردان فلسطین به ویژه در زمینه هماهنگی امنیتی ادامه خواهد داد.
او بر این باور است که این هماهنگی امنیتی به نوعی ادامه خواهد داشت، زیرا دولت اسرائیل در صورت پایان دادن به چنین هماهنگیها به میزان قابل توجهی ضرر خواهد کرد. آنچه در جنین رخ داد ممکن است در قدس اشغالی و سایر مناطق تکرار شود که اسرائیل به دنبال اجتناب از آن است، بنابراین پایان هماهنگی امنیتی منجر به هرج و مرج خواهد شد.
این محقق همچنین به شرطبندی نتانیاهو بر روی «ابومازن» (محمود عباس) برای ایفای این نقش، علیرغم مخالفتهایی که از درون دستگاه، چه در دولت اسرائیل و چه در درون برخی از اعضای خود تشکیلات وجود دارد اشاره کرد و گفت: اسرائیل اذعان دارد که تضعیف تشکیلات خودگردان فلسطین منجر به فروپاشی ثبات در فلسطین اشغالی خواهد شد. آنها در حال بررسی سناریویی به نام جهنم هستند که پس از مرگ محمود عباس، ابومازن در آن هرج و مرج مستقیماً میتواند به برنامههای حساب شده تبدیل شود.
اسرائیل و ادعای ناجی بودن برای تشکیلات خودگردان
در روزهای اخیر، در محافل و رسانههای عبریزبان بحثهای زیادی در مورد تمایل دولت نتانیاهو برای افزایش هماهنگی امنیتی با تشکیلات خودگردان برای جلوگیری از هرج و مرج مطرح شده است. این نکته جدیدی نیست، زیرا این موضوع یکی از مفاد قرارداد اسلو بود.
همپوشانی مناطق کرانه باختری (A, B, C) نیاز به هماهنگی بین اشغالگران و مقامات صهیونیستی داشت. علیرغم توافق و کاهش نقش فلسطین در طول زمان، طرف صهیونیستی به طور مداوم در صورت بروز یک وضعیت اضطراری امنیتی، تشکیلات خودگردان فلسطین را متهم میکند. در نتیجه، دولت خودگردان به طور دورهای حق اعمال کنترل امنیتی و مدنی بر مناطق کرانه باختری را مطالبه میکند.
به گفته جهاد الحرازین، استاد حقوق و نظامهای سیاسی و کارشناس مسائل اسرائیل و فلسطین، با تشدید رویاروییها میان اشغالگران و برخی از گروههای مقاومت، به نظر میرسد که وضعیت، رژیم صهیونیستی را وادار کرده است تا به بهانه تقویت و جلوگیری از فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین، در حفاظت از خود تجدید نظر کند و احتمالاً آنچه را که میتوان نجات داد، نجات دهد.
الحرازین میگوید: تحولات سیاسی و امنیتی اخیر باعث شده است که اسرائیل خود را به عنوان ناجی حکومت (تشکیلات خودگردان) معرفی کند، علیرغم اینکه عامل مستقیم تضعیف آن است. توقیف غیرقانونی وجوه فلسطین توسط اسرائیل، تشکیلات خودگردان را با بحرانهای مالی بزرگ درگیر کرده است.
وی تصریح کرد: علاوه بر این، اسرائیل مانع از حضور پروژههای سرمایهگذاری میشود، غرامتهایی را برای دادن به صهیونیستها مصادره میکند و حقوق خانوادههای شهدا و زندانیان را کسر میکند که همه اینها باعث شده است که تشکیلات خودگردان با بحرانهای مالی شدیدی مواجه شود.
الحرازین گفت: اسرائیل همچنین از پروژههای سرمایهگذاری و توسعه تأسیسات خدماتی جلوگیری، اتصال و ارتباط بین شهرها، روستاها و اردوگاههای پناهندگان فلسطینی را مختل میکند، پسران اعضای آژانسهای امنیتی را بازداشت کرده و به شهرکنشینان اجازه میدهد در میان تحریک مستمر وزرایی مانند بن گویر و اسموتریچ علیه تشکیلات خودگردان، نهادهای آن و جنبش فتح، در تخریب و آتشسوزی شرکت کنند.
الحرازین میگوید: نتانیاهو، علیرغم محکومیت بینالمللی، حتی از سوی نزدیکترین متحدانش، با اعلام تلاشها برای جلوگیری از فروپاشی تشکیلات خودگردان فلسطین، قصد دارد با از سرگیری هماهنگی امنیتی و تأکید بر اهمیت ادامه عملکرد این مقام وجهه دولت فاشیستی خود را بهبود بخشد.
وی تصریح کرد: سؤال واقعی این است که آیا نتانیاهو اجازه خواهد داد که مقامات تشکیلات خودگردان نقش خود را ایفا کنند؟ نتانیاهو به راحتی اقداماتی مانند بازداشتها، حملات شبانهروزی، کشتار و اعدامهای سرخود، تحریف حقایق تاریخی و حقایق ثابت شده، محاصره مداوم، ایستهای بازرسی، محدودیتهای تردد و دزدی دریایی را نادیده میگیرد. به جای اصلاح این اقدامات، او مدعی است که در حال نجات تشکیلات از سقوط بوده و این در حالی است؛ که درگیر تلاشی بیهوده برای بازاریابی سیاستی است که ریشه در فاشیسم نژادپرستانه دارد.
این استاد حقوق این پرسش را مطرح کرد که آیا نتانیاهو از به رسمیت شناختن هرگونه همکاری امنیتی با توجه به اقدامات افراطی بن گویر، مانند هدف قرار دادن اسرای فلسطینی، مسلح کردن شهرکنشینان، هدایت یورش به مسجدالاقصی و تلاش برای هتک حرمت آگاه است؟ درحالیکه وزیر افراطی دیگر، اسموتریچ از گسترش شهرکها حمایت، مجوز ساخت شهرکهای جدید را صادر کرده، زمینها را مصادره و خانههای فلسطینیها را تخریب میکند.
الحرازین نتیجه میگیرد: تلاشهای نتانیاهو هیچ کس، از جمله رهبران بزرگ جهان را که به خوبی از عدم علاقه او به صلح و پایان اشغالگری آگاه هستند، فریب نمیدهد. بنابراین، نتانیاهو از ماهیت واقعی هماهنگی امنیتی دور شده و اکنون در تلاش است تا با ظاهرسازی خشم بینالمللی را علیه جنایات فجیع خود علیه مردم فلسطین منحرف کند.
بیارزش کردن تشکیلات خودگردان
دیمیتری دیلیانی (Dimitri Diliani)، یکی از اعضای شورای انقلابی و سخنگوی جریان اصلاحطلب دموکراتیک در جنبش فتح، در ایت باره معتقد است در دوره تصدی عرفات، جنبه امنیتی با دستور کار سیاسی در هم آمیخته بود.
دیلیانی افزود: با این حال، با درک اهمیت امنیت بر دستاوردها و دستور کار سیاسی در تعاملات خود با فلسطینیان، پویایی در دوران رهبری عباس تغییر کرد و بنابراین، هماهنگی امنیتی غیرقابل تنظیم شد.
به گفته دیلیانی، همانطور که ملاقاتهای متعدد او با مقامات امنیتی اسرائیل نشان میدهد عباس موضوع امنیتی را بر موضوع سیاسی اولویت داد، و دستور کار سیاسی در حاشیه بود. این تغییر تمرکز اشغالگران را بر یک رابطه کاملاً امنیتی با تشکیلات خودگردان فلسطین برجسته میکند، که در امتناع نتانیاهو از ملاقات با ابومازن برای مذاکره و عدم تمایل او به پرداختن به جنبههای سیاسی مشهود است. از سال ۲۰۱۴، سالی که مذاکرات متوقف شد، نتانیاهو در تلاش است تا نقش تشکیلات خودگردان فلسطین را به حاشیه رانده و آن را بیاثر و بدون ارزش و نفوذ جلوه دهد.
وی گفت: نتانیاهو بارها یک ایده بیاساس را که برای اولین بار در کنفرانس هرتزلیا توسط زیو ژابوتینسکی (زیو ژابوتینسکی ۱۸۸۰-۱۹۴۰ از رهبران صهیونیست و مؤسس سازمان دفاع از خود یهودی) ارائه شد، تبلیغ کرده که میگوید صلح با جمعیت بومی، یعنی فلسطینیها در این مورد، امکانپذیر نیست. در عوض، رژیم اسرائیل به دنبال توافق صلح با کشورهای همسایه است، به این امید که تشکیلات خودگردان فلسطین را ناکام و مجبور به پذیرش شرایط تحمیلی تلآویو کند.
ایمن الرقاب، استاد علوم سیاسی، از رهبران فتح و کارشناس امور رژیم صهیونیستی توضیح میدهد که این فلسفه زیربنایی نتانیاهو بوده است، با هدف تضعیف و تضعیف طرف فلسطینی.
الرقاب تأکید میکند که در یک دهه گذشته برنامه نتانیاهو شکستن اقتدار تشکیلات خودگردان فلسطین بوده و متأسفانه او هم از طریق سیاسی و هم از طریق مالی در این کار موفق شده است. نتانیاهو حکومت خودگردان را غرق کرده است. مشکلات تشکیلات خودگردان به بحران مالی تبدیل شد و به اختلافات داخلی بین کرانه باختری و غزه دامن زد. نتانیاهو امتیازات جزئی را برای جذب کارگران فلسطینی با دستمزدهای بالا ارائه کرده است. علاوه بر این، او ذهنیت و احساسات مردم فلسطین را بهطور استراتژیک تخریب کرده در نتیجه، تمرکز آنها از مسائل ملی به دغدغههای بقای روزمره تغییر کرده است.
وی تصریح کرد: متأسفانه جنبش فتح نتوانسته نقش بهینه خود را در مقابله با این دستور کار ایفا کند.
الرقاب تأکید میکند: تصمیم برای ادامه یا تعلیق هماهنگیهای امنیتی، علیرغم اعلامیههای مکرر تشکیلات خودگردان فلسطین، تنها بر عهده تشکیلات خودگردان نیست. اگر این تشکیلات واقعاً هماهنگی امنیتی را متوقف کند، منجر به فروپاشی آن میشود. این به این دلیل است که عباس آمادگی یا تمایلی برای جدا شدن از اشغالگران یا کنار گذاشتن مسئولیتهای امنیتی مقامات تشکیلات خودگران در کرانه باختری ندارد. بنابراین، نمیتوانیم به طور قطع ادعا کنیم که هماهنگیهای امنیتی در هیچ نقطهای متوقف شده است. تلآویو مایل به حفظ حضور این سازمان در کرانه باختری است، اگرچه باید تضعیف شده و قادر به مقابله مؤثر با اقدامات اسرائیل نباشد. در نهایت، حمایت از تشکیلات خودگردان فلسطین در خدمت منافع اسرائیل است. حمایت و جلوگیری از فروپاشی حکومت در حقیقت چیزی جز یک نقشه بزرگ نیست که در خدمت دستور کار اشغالگران است.
ترجمه: محمدحسن گودرزی
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایلنا، تاریخ انتشار:13مرداد 1402، کدخبر: 4156327، www.ilna.ir