شعارسال: از شنبه که پیروزی دکتر مسعود پزشکیان در ماراتن چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد بحث انتخاب وزیر آموزش و پرورش داغ شده است. واقعیت این است که هر چه زمان جلوتر رفته وزرای آموزش و پرورش نچسبتر گردیده و برای معلمان غیر قابل تحملتر شده اند. تا راز این نادلخواهی را ندانیم نمیتوانیم به معیارهای وزیر مناسب دست بیابیم پس باید دید چرا وزرای این روزهای آموزش و پرورش محبوب نیستند؟
به نظرم وزیران سالهای اخیر به دلایل زیر چنگی به دل معلمان نمیزنند:
یک. هیچ وزیری از آنها که آمده اند نماد تغییر و تحولی در آموزش و پرورش نبوده اند. اگر چه هر یک در ابتدای کارشان جزوهای تحت عنوان برنامه وزارت تحویل داده اند، اما هیچ گاه خودشان هم به این بحر طویل نوشتههای شان مراجعه نکرده اند تا ببینند چه گفته اند و چه میکنند!
اگر به هر یک از آنها بعد از رفتن بگویی حاصل این یکی دو ساله چه بود؟ هم قلم فرسایی و همزبان آوری میکنند تا هیچ خود را چیز نشان دهند.
دو. از اسرار دیگر ناکامی وزرا این است که هنوز نیامده باید بروند، زیرا پس از اندی و چندی کوتاه معلوممی شود که جز گذران روزمره امور که بدون وزیر هم میگذرد کار خاصی نمیکنند و پس از مدتی یک یا حداکثر دو ساله همگان و ازجمله خودشان میدانند که وقت رفتن است. وقتی از آقای فرشیدی وزیر وقت آموزش و پرورش که مرا از ریاست آموزش و پرورش خوزستان عزل میکرد پرسیدم دلیل عزل من چیست؟ جواب داد آموزش و پرورش مشکلات زیادی دارد و شاید تعویض مدیران مایه تسلای خاطر معلمان باشد! همین دلیل که صادقانه بیان شد در مورد خود وزیران و از جمله عزل خود آقای فرشیدی هممصداق دارد. وزیری که دو سال بماند و در همچنان بر همان پاشنه بگردد باید هم برود.
سه. بین وزیر و معلم شکافی پر نشدنی است به عبارتی دیگر آنچه وزیر در اطاق وزارت خانه میکند معمولا هیچ ربطی به آنچه معلم و دبیر در کلاس درس انجام میدهند ندارد. وقت وزیر به ملاقات با نمایندگان مجلس برای شنیدن وپیگیری امور آنها و جلوگیری از اجماع آنها برای استیضاح میگذرد و در جلساتی رسمی و تشریفاتی که گرهای از کار معلمان باز نمیکند. اگر به جلسات شورای معاونان و سایر شوراهایی که وزیر در آنها شرکتمیکند توجه شود و مصوبات این جلسات طولانی از نظر گذرانده شود معلوممی شود اینجلسات برگزار شده اند تا جلساتی برگزار شده باشد و این گونه وقت گذرانی وزیر او را به کلی از ماموریت تمرکز بر کلاس درس دور میکند. دیگر نه وزیر مساله مدرسه را میفهمد و نه برای معلم وزیر و وزارت خانه محلی از اعراب دارد. بزرگترین مشکل وزیران دوری از مدرسه است در سالهای اخیر تنها وزیری که به مدرسه میرفت آقای فخرالدین احمدی دانش آشتیانی بود که او هم. چند ماهی بیشتر وزارت نکرد.
چهار. وزرا دل شان خوش است که با تعامل در دولت و مجلس و سازمان برنامه و خزانه داری کشور مساله کسری بودجه را رفع میکنند و حقوق را با کمی بالا و پایین پرداخت میکنند و این اصلا دخلی به مساله آموزش ندارد، زیرا از نظر معلمان این امر که این حقوق حداقلی پرداخت شود مسالهای بدیهی است در حالی که وزیر و وزارت خانه آن را نوعی شق القمر برای خود تلقی میکنند.
پنج. هیچ وزیری نیامده که به دلیل حل نشدن مسائل آموزش وپرورش از سمتش کنار رفته باشد وزرا آمده اند مسائل حل نشده اند بلکه کلاف آنها بیشتر سر در گم شده است و وزرا رفتهاند و تنها قاب عکسی بر قابهای موجود در اطاق جلسات دفتر وزیر اضافه کرده اند.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال، برگرفته از کانال تلگرامی اخبار فرهنگیان