پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۹۰۴۵
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۰:۲۱
کوتاهی سقف کاخ ریاست جمهوری کشورمان، یا بلندی قد برخی اعتماد به نفس ها؟ متن زیر نگاهی انتقادی به بحث ثبت نام ریاست جمهوری در ایران داشته و چنین شرایط نسبتا غیر استانداردی را زیبنده نظام اسلامی نمی داند.
شعارسال: تنور انتخابات ریاست جمهوری کشورمان هر روز شکل جدیدتری به خود می گیرد و هرکس منکر اهمیت روند این رویداد مهم سیاسی در صحنه بین الملل باشد، مسلما اطلاعات درستی از اوضاع سیاسی اجتماعی جهان ندارد. اهمیت انتخابات کشوری که دارای نقاط قوت و ضعف عدیده است. یکی از مشکلات این روزهای آن بی صاحبی یا پرصاحبی اقتصاد و مشکل معاش در سفره های مردم بوده و از نقاط قوت آن استقلال سیاسی،امنیت دفاعی، آزادی های مشروع و بسیاری از صفات دیگر می باشد و البته گل بی خار خداست.
بگذریم و به تیتر مقاله باز می گردیم. متاسفانه این روزها به کرات شاهد" ماسکا بازی "(معادل فارسی " دلقک بازی " ، واژه ای برگرفته از گویش شیرین گیلکی است که فرد دلقک را ماسکا و رفتارهای وی که منجر به لبخند، تلخند و یا پوزخند اطرافیان می شود را اصطلاحا ماسکابازی می نامند) و رفتارهایی هم جنس آن در روند ثبت نام جهت انتخابات حساسی مثل انتخابات ریاست جمهوری می باشیم که اتفاقا به شکل قانونی و در مقابل دوربین های دوست و دشمن اتفاق می افتد. افرادی که دفاتری را امضاء می کنند و قرار است از دل آن شخصی خارج شود که نامش رئیس جمهمور ایران خواهد شد. کاندیدای ریاست جمهوری کشوری که مردم عادی آن تا خرتناق در مشکلات اقتصادی و اجتماعی فرو رفته اند و دقیقا همان کشوری که بدلیل سر لوحه قرار دادن اصول اعتقادی و ارزشی دوستان و دشمنان قسم خورده ای دارد و بدلیل موقعیت خاص در صحنه های سیاسی و بین المللی، همه دنیا ناگزیرند در اتخاذ هر تصمیم مهم جهانی موقعیتش را در محاسباتشان لحاظ نمایند.

حال پرسش استراتژیک این روزهای ما و قطعا دوستان و دشمنان ما(که به دقت اخبارمان را رصد می کنند) آن است که چه اتفاقی در پروسه اجرای قانون ثبت نام جهت انتخابات ریاست جمهوری کشور رخ داده که به بعضی از رفتارهای ناشایست اجازه بروز و ظهور علنی و قانونی پیدا کرده اند. چه اتفاقی برای کشور مدعی فرهنگ 2500 ساله تاریخی و 1400 ساله اسلامی رخ داده که در سخت ترین روزهای اقتصادی و حساس ترین موقعیت تاریخی خود،مردمش وقت آن را دارند به رفتارهایی بخندند که فلان هموطن بدون دارا بودن حتی نیم نمره از میلیون ها نمره مورد نیاز پست ریاست جمهوری،در افکارش خود را در مقامی ببیند که می تواند رئیس جمهور این کشور شود؟و صد البته بعد از پرسش آغازین ، پرسش های معنا دار دیگری نیز در ذهن متبادر می گردد :

8.آیا سقف کاخ ریاست جمهوری کشور ما خیلی کوتاه شده یا آنکه قد اعتماد به نفس برخی افراد زیادی بلند شده است؟

7. آیا چنین رفتارهایی نمادی از آزادی است یا آنکه در تفهیم واژه مقدس آزادی در میان برخی افکار عمومی، دارای چالش های بسیار جدی هستیم؟

6.آیا چنین ثبت نام هایی براساس قانون انجام می شود؟ اگر قانونیست پس چرا هیچ کدام از اشخاص این چنینی هیچگاه به راند نهایی انتخاب مردم نمی رسند؟

5.آیا با توجه به ملاک رجل سیاسی، لزوم تمهید پروسه " پیش ثبت نام " آنهم به دور از هیاهوی رسانه ای احساس نمی شود؟

4.آیا پس از گذشت یازده دوره از چنین انتخاباتی هنوز اینگونه حرکات می بایست موجب مضحکه دوست و دشمن شود؟

3.آیا تماشای چنین شوهایی حکایت از آن ندارد کماکان اهمیت دیسیپلین اجتماعی را درک نکرده ایم؟

2.آیا رفتار هموطنی که کودک چند ساله خود را برای ثبت نام به وزارت کشورمان می برد، کسی با قرض گرفتن ده هزارتومان پول قصد ثبت نام دارد، شخصی برای رفع بیکاری و آن یکی قصد دارد باجناق های خود را در کابینه اش بکار گمارد و هزار درد بی درمان دیگر از این دست، وجود " پنجره های شکسته " در قوانین مدنی کشورمان را گوشزد نمی کند؟ پنجره های شکسته ای که چنانچه درهر ساختمانی موجود باشد و ترمیم نشود، نشان از متروکه بودن آن داشته و سبب می شود هر رهگذری حتی کودکان به خود اجازه دهند سنگی به طرف آن پرتاب کنند و تعداد پنجرهای شکسته را افزایش دهند.

1.آیا لازم است بدون ترمیم ضوابطمان - در این خصوص - کسانی در اوج دلقک بازی وارد چنین جریاناتی شوند، دوستان بخندیم و دنیا با تماشای همین رفتارهای منسوخ شده قرن 21 به ما " اسکـــــــار " بدهند؟ آیا می دانیم قیمت این نوع اسکارها آنست که با دست خویش، خویشتن را به هلاکت می رسانیم و با هنر خود، خودمان را زیر سوال می بریم تا اسکاردهندگان بین ملت های خود محبوب شوند، غافل از آنکه آنها ایرادات ایدئولوژیکی نسبت به ما دارند که حتی لبه ی آن را هم نشان کسی نمی دهند.

و باز هزار درد بی درمان دیگر ، همگی داستان هایی است که در این روزها ، ملتی به آن می خندیم و رسمی ترین شبکه های صدا و سیما در اوج طنازی آنها را به روی آنتنی می فرستند که در عالم قابل رصد بوده و هزینه اش از جیب آن کشاورزی پرداخت می شود که در این روزها و در باتلاق شالیکاری شمال، منتظر لقمه ای حمایت است. قالی باف کاشانی که در انتظار لحظه ای آسایش و انتهای عمر خود آهی می کشد و پاهای دردناکش را می مالد،لنج سوارهای های بندر لنگه، کولبران کرمانشاه، کودکان کار، دخترکان بی جهاز، پسران بیکار و همه و همه که در مجموع چشم شان به همین انتخاباتی دوخته شده است تا کسی بیاید که با در اختیار گرفتن دنیایی از منابع بی پایان کشور و فارغ از کشمکش های موجود ....

روزهایی در تلاطم رنج های اقتصادی مردم و جایی که پیرمرد کویر نشین روزانه کلیومترها مسافت را به تمنای خرید 20 لیتر آب شیرین،آن هم با موتور سیکلت می پیماید آنگاه مناظره تلویزیونی شبکه یک سیما موافق و مخالفی را روی دوش چپ و راست مجری می نشاند تا به یکدیگر فحاشی کنند، گویی مشکل ما آن است که اثبات کنیم آیا احمدی نژادی ها دزد و بی کفایت بوده اند یا آنکه تدبیرچی ها حقوق نجومی گرفته اند و پیر و پولدارند. گویی همه مشکل ما آن است که آیا احمدی نژاد می آید، تائید می شود، تائید نمی شود، رای می آورد، رای نمی آورد، اگر رای بیاورد یارانه مان چقدر می شود و باز افکارهای دم دستی از همین جنس و شعر زنده یاد که می فرمایند:

عمر گرانمایه در این گند شد .......... تا که شدم موی سپید ازغم یارانه ها

در پایان امیدواریم با ترمیم پنجره های شکسته موجوددر ضوابط مدنی کشورمان به درجه ای از بلوغ اجتماعی برسیم که بدانیم اگر هزار دولت و مجلس را به خود ببینیم تا به اصلاحات علمی، مطابق با مقتضیات بومی کشورمان نپردازیم باز از کوزه همان طراود که در اوست و می توان با درمان بیماری های موجود در دیسیپلین اجتماعی کشورمان به روزهای خوش آینده امیدوار بود.جایی که به فرمایش رهبر فرزانه نظام اصلاح سبک زندگی لازمه امروز ماست و لازم است بدانیم وقتی برای رفع کاستی ها، کمترکار شایسته ای انجام می دهیم چه انتظاری برای معجزه داریم و چرا نمی دانیم معجزه برای قوم جاهل رخ می دهد که ایمان بیاورند،در حالیکه ما جاهل نیستیم، ایمان نیز داریم و آنچه نداریم تنها " انظباط اجتماعی " است.

نویسنده :  قاسم خوش سیما

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از کانال تلگرامی کانون هم اندیشان توسعه گیلان، تاریخ انتشار: 25 فروردین 1396، کدخبر: - ،

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین