به تیتر مقاله باز می گردیم و زنان جامعه که اتفاقا در سنوات اخیر به سبب رشد فضای اجتماعی کشور، همجنسان زیادی از آنان وارد مراتب مدنی کشورمان شده اند که بدون تردید بخشی از سرنوشت جامعه با نظر آنان رقم می خورد. جامعه زنان و مشکلات و معظلات مختص آنان که با آنکه جدا از مشکلات مردان نیست اما به سبب الزامات فرهنگی کشورمان تنها یک زن می تواند برخی از مشکلات زنان را در بعضی از کردارهای اجتماعی درک و برای آنها برنامه ریزی کند. به علاوه آنکه به دلیل وجود یک حیای ذاتی در میان زنان ایرانی و نوعی خود سانسوری رفتاری در این گروه، بانوانی وجود دارند که برخی نیازهای خود را تنها براساس اصل انطباق با جنس طرف مقابل پیگیری می نمایند در غیر این صورت چنانچه برای حل مطالبات خاصی، گذرشان به یک مرد بیافتد ممکن است هرگز پیگیر حقوق شهروندی خود نباشند به طوری که آن مشکل مانند غمباد در گلویشان بماند و البته چنین موضوعی در مقیاسی بزرگتر در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز صادق است. توجه به مصادیق زیر تا حد زیادی، باعث سهولت فهم مسئله و درک ابعاد آن می گردد:
6.تنها یک زن می فهمد که زنان جهت اجرای درست قانونی و شرعی، حجاب و عفاف در محیط کار و فضاهای اجتماعی با چه مشکلاتی روبه رو هستند(خصوصا اگر محیط کاری آنها مختلط بوده و یا فضاهای شهری مناسب برای زنان تدارک دیده نشده باشد).
5.تنها یک زن می فهمد که در قسمت تامین کالای سلامت زنان، جامعه دارای چه محدودیت هایی می باشد.
4.تنها یک زن می فهمد در بخش افزایش جمعیت و موضوع تهدید نسل، الزامات مادران جامعه امروزی چیست.
3. تنها یک زن می فهمد مشکلات زنان در جامعه عمدتا مرد سالار امروزی چیست.
2. تنها یک زن می فهمد اشتغال یا عدم اشتغال و اثرات مخرب اجتماعی در هر دو بخش بر زنان سرپرست به چه میزان است.
1. تنها یک زن می فهمد مشکلات پسا طلاق زنان جامعه به چه میزان است.
و باز هزار درد بی درمان دیگر از همین جنس ها که ممکن است برخی هایشان از حدود اختیارات اعضای شورای یک شهر فراتر باشند و به نمایندگان زن شاغل در مجلس شورای اسلامی یا به معاونین و دستیاران ریاست جمهوری، وزرای زن یا دیگر مدیران مونث کشور برگردد.
اما سوی دیگر داستان آن است که شورا در ذات خود می بایست انبانی از سلایق متعدد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی سیاسی و غیره را در خود داشته باشد و در حقیقت انتخاب هوشمندی توسط مردم صورت پذیرد یا آنکه لیست های حرفه ای توسط احزاب و گروه ها معرفی گردد. لیست هایی متشکل از همه رسته ها که وارد مراکز تصمیم گیری شوند و از دلایل عدم موفقیت اینگونه نهادها در بسیاری از نقاط کشور همین عدم وجود سلایق مختلف در مجمع تصمیم گیری هاست. به شکلی که یکی از لازمه های وجودی شوراها ، حضور جنس زن در میان اعضای گروهی است که در کنار افکار اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و غیره بتواند علاوه بر تخصص آکادمیک، نقش خود را در ردای یک زن و به عنوان عضو ارائه کننده ایده های زیبایی شناختی، تولید عاطفه، رواج نجابت و ظرافت های زنانه و مواردی از این دست ایفاد نماید که بی شک زنان می توانند در چنین زمینه هایی تبحر بیشتری نسبت به مردان از خود بروز دهند. در کنار آن به رفع مشکلاتی که در بالا برشمردیم نیز اهتمام ویژه ای داشته باشند و همه این موارد محقق نمی شود مگر آنکه جامعه زنان ایرانی در اقصی نقاط کشورمان حمایت های ویژه و جانانه ای از همجنسان خود داشته باشند . به گونه ای که لااقل هیچ مجمعی از شورا های شهر و روستای کشور بدون وجود زنان تشکیل نگردد.
اما آنچه در این میان ممکن است ابهاماتی را نیز در ذهن جامعه و مهمتر از آن ذهن زنان متبادر کند آن است که آیا مدیران زن و در راس آنان نسوان وکیل مجلس، توانسته اند وظایف خود را در قبال مشکلات مختص زنان رفع یا لااقل تعدیل بخشند؟ واقعیت داستان آن است که پاسخ چنین پرسشی کمی تا قسمتی منفی است و حتی بانوان نماینده مجلس نیز نتوانسته اند به شکل شاید و باید از ظرفیت های فراوان یکی از مهمترین مراکز تصمیم گیری کشور به نفع زنان، به شکل شایسته استفاده نمایند . بر این قاعده و در شرایط پایین بودن عملکرد حمایتی وکلای زن مجلس و مدیران ارشد زن در دستگاه های اجرایی از حقوق شهروندان زن ، دسته مرجع سومی وجود ندارد که زنان برای رتق و فتق امور خود به آنان مراجعه کنند لذا ناگزیرند جهت نیل به مطالبات خاص خود، انتخاب اصلح زنان صلاحب صلاحیت از میان کاندیداهای شورای شهر و روستا را در اولویت قرار دهند.
در پایان ، همانگونه که ملاحظه گردید، قصد از نوشتن چنین مقاله ای کانالیزه کردن مشکلات زنان و مردان جامعه نبوده و جمله تاکیدی متن آن است که ، مادامی که بنیه مدیران زن جامعه با رای حداکثری همجنسانشان تقویت نگردد ،کمتر مردی برای رفع تنگناهای خاص این گروه از شهروندان - که در بالابرشمردیم - قدم معناداری برخواهد داشت و مرتفع نمودن امور خاص و حل نشده گروه زنان ،کماکان در حد شعار باقی خواهد ماند.
نویسنده : قاسم خوش سیما
با اندکی اضافات و تلخیص ، مقاله اختصاصی ارسال شده برای سایت