شعار سال: نگاهی گذرا به کشورهایی که روزگاری نه چندان دور از نظر علمی، اقتصادی، رفاه اجتماعی و ... همسطح کشور ما و یا بعضا در جایگاهی پایینتر از کشور ما قرار داشتند و امروز جزو کشورهای پیشرو در زمینههای مختلف هستند ما را به فکر وا میدارد که آنها چه کردند و چه برنامهای در پیش گرفتند که توانستند به این جایگاه برسند. چرا ما در برنامه ریزیها یمان و نوشتن سندهای چشمانداز همیشه رشد بالای علمی، رشد بالای اقتصادی و... را هدفگذاری میکنیم اما در عمل به بسیاری از اهدافمان نمیرسیم.
شاید نرسیدن ما به این اهداف دلایل و جنبههای مختلفی داشته باشد ولی راز پیشرفت کشورهایی همچون چین، کره جنوبی، سنگاپور و مالزی و کشورهایی مانند آنها بیشک در آموزش و پرورش آنها نهفته است. این کشورها دریافتند که مسیر توسعه پایدار از آموزش و پرورش میگذرد و تربیت نسلی کارا، نیروی انسانی توانمند برای بازار کار، شهروند آشنا به مهارتهای زندگی و آموزش مسئولیتپذیری جز از طریق آموزش و پرورشی پویا امکانپذیر نیست.
بنابراین با نگاهی متفاوت دست به تحول در آموزش و پرورش خود زدند، تحولی که در آن نقش دانشآموز را از ایستایی و شنونده بودن به رکن اصلی آموزش بدل میکرد. آموزش و پروشی که به جای حافظهمحوری بر خلاقیت، ایدهپردازی، کار گروهی، همیاری و همکاری تاکید دارد. در این تحول نقش معلم هم عوض شد دیگر معلم یک سخنران نیست و محور تمام فعالیتها نیست بلکه او جریان آموزش را هدایت میکند و سعی برآن دارد از روشهایی استفاده کند تا همه دانش آموران را با همه انواع هوش هایشان درگیر یادگیری نماید. همه اینها نیاز به امکانات و زیرساختهایی داشت، مدارس جدید، ابزارهای جدید آموزشی، آموزش معلمان و... همه ابن کارها نه با نگاه هزینهای بلکه با نگاه سرمایهگذاری برای توسعه کشور آغاز شد و نتیجه آن تغییرات شگرفی در اوضاع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی شد که امروز مشاهده میکنیم.
نقشه راه پیشرفت این کشورها از چند سال پیش در کشور ما نیز زمزمه میشد وسرانجام با عنوان خیرهکننده طرح تحول آموزش و پرورش رونمایی شد و به دنبال آن سند تحول بنیادین تدوین گردید. سندی که همه چیز در آن آمده است، از تغییر کتاب و مواد آموزشی تا جایگاه معلم و توانمندسازی او، طرحی که دانشآموز را پس از پایان تحصیلاتش در آموزش و پرورش به عنوان یک فرد مسئولیتپذیر، متدین، متعهد و آشنا به فنون و مهارتهای زندگی وارد جامعه میکند.
این طرح از حدود شش سال پیش با تولد دوباره پایه ششم ابتدایی به مرحله اجرا گذاشته شد و انتظار می رفت پیرو تغییر نظام آموزشی و تغییر کتاب های درسی سایر بندهای سند هم به اجرا در آید اما هرچه گذشت جز هرج و مرج و سرگشتگی دانش آموزان و معلمان چیزی به همراه نداشت و باز هم تحول در همان حد تغییر کتب درسی بدون توجه به زیرساخت ها و امکانات باقی ماند.
هم زمان با اجرای این طرح نه تنها به جایگاه معلم و آموزش صحیح او هیچ توجهی نشد بلکه ورود فله ای معلمانی با عنواین مختلف بدون توجه به مهارت حرفه ای آنان و استفاده از معلمینی با عنواین مختلف و با هدف پر کردن کلاس های فاقد معلم در کنار سایر کاستی ها ضربه مهلکی را بر دانش آموزان خصوصا در مناطق محروم زد و عملا ثابت کرد که فرادستان هنوز به این باور نرسیده اند که توسعه واقعی و همه جانبه مسیری جز آموزش و پرورش ندارد و یا با وجود علم به آن به دلیل زود بازده نبودن سرمایه گذاری در آموزش و پرورش قید آن را زده و همیشه خود را درگیر طرح های زود بازده اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کرده اند. طرح هایی که هیچ گاه توسعه ای همه جانبه و پایدار به دنبال نخواهد داشت.
سایت شعار سال، با اندكي تلخيص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه همدلی، تاریخ انتشار: 27 تیر 1394، کد مطلب: 342690:www.hamdelidaily.ir