شعار سال: البته ممکن است در اين حادثه تعصب مذهبي تأثير داشته باشد اما اين قضيه، يک قضيهي سياسي است، زيرا مجري آن، دولت ميانمار است و در رأس آن دولت نيز زني بيرحم قرار دارد که برندهي جايزهي صلح نوبل بوده و با اين اتفاقات، در واقع، مرگِ جايزهي صلح نوبل رقم خورد.
تصويري که در سالهاي اخير از آنگ سان سوچي، سياستمدار برمهاي در رسانههاي غربي به نمايش در آمده، تصوير زني مدافع حقوق بشر است که براي همين هم توانسته است جايزه نوبل را در سال 2013 دريافت کند. حتي بازداشت خانگي او نيز، به همين موضوع حقوق بشري ربط داده شده است. اما آيا واقعا مسئله حقوق بشري بود؟ به هيچ وجه. او به اين دليل بازداشت شد که بعد از انتخابات 1990 با فشار نظاميان در تشکيل دولتي بر اساس اميال حزب متبوعش يعني اتحاد ملي براي دموکراسي ناکام مانده بود. سوچي نه به واسطه پاسداري از حقوق مردم ميانمار، که بخاطر اهداف حزبي و سياسي خود، در تضييقات نظاميان قرار گرفته بود. چه اينکه وقتي سروصداي بينالمللي عليه حکومت نظاميان و اقداماتشان نسبت به خانم سوچي بالا گرفت و وي توانست دوباره به صحنه سياسي کشورش بازگردد، نه تنها هيچ سخني از حقوق بشر نگفت، که سريعا هم به دنبال در دست گرفتن قدرت و بازگشت حزب متبوعش به ارکان قدرت رفت. در حقيقت او نه يک فعال حقوق بشر، بلکه يک رهبر سياسي بود. وقتي هم به دليل همنوا کردن مردم با سياستهاي خود در سال 2012 در انتخابات پارلماني پيروز شد هيچ سخني از حقوق بشر به ميان نيامد که هيچ، در دوران زعامت او با جنايتي بزرگ عليه مسلمانان و آنگونه که سازمان ملل متحد گفته با پاک سازي نژادي در ميانمار مواجه هستيم.
حالا يک عضو پارلمان اروپا روز دوشنبه از رئيس پارلمان خواسته در مورد صلاحيت آنگ سان سوچي براي دريافت جايزه صلح نوبل که در سال 2013 دريافت کرده، بازبيني جدي صورت بگيرد. موضوعي که نشان ميدهد يا آکادمي صلح نوبل در اعطاي جايزهاش به سوچي دچار اشتباه شده، يا سوچي به خوبي نقش اپوزيسيون سياسي را تبديل به فعال مظلوم حقوق بشر کرده، يا غرب به دنبال بزرگنمايي از غربگرايان سياسي است.
موضوع فراتر از يک مسئله مذهبي است
وبسايت «کانورسيشن» در يادداشتي دربارهي وقايع اخير ميانمار مينويسد: «تفاوتهاي مذهبي و قومي بهطور گستردهاي معيار آزار و اذيت قرار گرفتهاند. اما دشوار است که باور کنيم که عوامل ديگر در اين مسئله نقش بازي نميکنند. به خصوص اينکه ميانمار داراي 135 گروه رسمي نژادي به رسميت شناخته شده است... اما مسائلي وجود دارد که بررسي نمي شوند. همچنين مهم است که فراتر از تفاوت هاي مذهبي و قومي با ساير علل ريشه اي آزار و شکنجه، آسيبپذيري و جابجايي مواجه هستيم.»
نويسنده اين يادداشت ادامه ميدهد: «ما بايد منافع سياسي و اقتصادي را بهعنوان عوامل مؤثر در جابجايي اجباري در ميانمار، نه فقط از مردم روهينگيا، بلکه اقليتهاي ديگر مانند کچين، شان، کارن، چين و مون، در نظر بگيريم. گرفتن زمين و مصادره در ميانمار گسترده شده است. اين يک پديده جديد نيست. از دهه 1990، خونتونهاي نظامي سرزمين خردهمالکان را در سراسر کشور بدون جبران خسارت و صرفنظر از قوميت و يا وضعيت مذهبي از بين بردند. اغلب زمين براي پروژههاي توسعه، از جمله توسعه پايههاي نظامي، بهرهبرداري و استخراج منابع طبيعي، پروژههاي بزرگ کشاورزي، زيرساختها و گردشگري، گرفته شده است. بهعنوان مثال، در کچين، ارتش بيش از 500 هکتار زمين روستاييان را براي حمايت از استخراج طلا گسترده استخراج کرد.»
چند سال پيش نيز که فاجعهاي مشابه همين اتفاقات امروز در مورد مسلمانان ميانمار اتفاق افتاده بود، روزنامه نيويورک تايمز در اينباره چنين نوشته بود: «شوراي نظامي که در سال 1962 به قدرت رسيد، دائما به دنبال اين بوده است که با تحريک خشونت عليه گروههاي اقليت، حمايت عمومي کسب کند. اين شورا قوم روهينگيا را از حق شهروندي، آموزش و تملک زمين خلع کرد. شوراي مزبور حتي يک "سياست دو بچه" بر خانوادههاي روهينگيا تحميل کرد تا جمعيتشان را محدود کند... آنگ سان سو چي، رهبر جنبش دموکراسي خواه و برنده جايزه نوبل، به شکل شرمآوري سکوت پيشه کرده است، و تنها مايل است خشونت را بهطور کلي محکوم کند. اعضاي حزب او يعني "اتحاد ملي براي دموکراسي" آشکارا در سازمانهاي تندروي ضد روهينگيا دخيل هستند. چنين نيست که اصول مکتب بوديسم در اين قتل عام ها مقصر باشد، بلکه کساني که مصمم به ايجاد درگيري هستند، رداي دين را براي کسب مقبوليت و توجيه اعمالشان به تن کردهاند... بي شک، مذهب در چنين درگيريهايي نقش دارد، اما اشتباه است اگر اين درگيريها را کاملا ديني بدانيم. وقتي گروهها براي کسب قدرت سياسي از دين بهره ميگيرند، نقش دين غالبا ايجاد هويتهاي متعصبانه است که با آن ميتوان ديگر گروهها را غير انساني جلوه داد و اعمال گروه خود را توجيه کرد.»
البته اينکه آيا اين موضوع، آنچنانکه نيويورک تايمز اذعان کرده، صرفا مسئلهاي داخلي است يا پاي موضوعات ديگري همچون دخالت بيگانگان (نظير کشورهايي چون عربستان يا رژيم صهيونيستي) به دليل اهميت اقتصادي- سياسي اين کشور در ميان است نيز موضوعي است که ميبايست کارشناسان به آن توجه کرده و تحليلهاي درست و جامعي درباره آن ارائه کنند.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری آریا، تاریخ انتشار 23 شهریور 96، کدمطلب: 120170914132428767، www. aryanews.com