شعار سال: ایجاد محدودیت
در دسترسی به بخشهایی از شبکه اینترنت یا همان فیلترینگ موضوع تازهای نیست با
این همه فیلترینگ در ایران به هزار و یک دلیل سیاسی و غیرسیاسی همواره با چالشهای
جدی مواجه شده است، چالشهایی نه در سطح خرد که اکثراً در سطح ملی و حاکمیتی. در
خلال چالشهای فیلترینگ در ایران از شانتاژها و جوسازیهای خارجیها که بگذریم به
مشکلات ملموس و واقعی داخلی میرسیم که در پی هر بار فیلتر یکی از شبکههای
اجتماعی نمود بیشتری مییابد، اگر در سال های گذشته مردم براحتی پس از فیلترینگ
شبکهای به شبکه دیگر کوچ میکردند این بار این کوچ به دلایل مختلف که مهمترین آن
موضوع کسب و کار و اشتغالزایی دو شبکه پیام رسان تلگرام و اینستاگرام است با مقاومت
اکثریت جامعه مواجه شده است. اینگونه است که علی حسنلو مدیر یکی از کسب و کارهای
تلگرامی به میگوید: فیلترینگ تلگرام اگرچه در روزهای اول کمی ما را به
مشکل انداخت اما حالا اکثریت مردم فیلترینگ را دور زدهاند و این دور زدن را میتوان
از تعداد بازدیدهایی که به روال سابق بازگشته است، فهمید. از سوی دیگر نشانه دیگر
سخت شدن ماجرا در موضوع فیلترینگ تلگرام را از زبان امید عرب کارشناس فناوری میشنویم
که میگوید: کسی
از این شبکههای اجتماعی جایی نمیرود چراکه این بار بدنه جامعه جوان متضرر شده
است و هزینه این ضرر باید از سوی مدیران پرداخته شود.
دهها هزار کسب وکار در تلگرام و اینستاگرام وجود دارد
امید عرب ، کارشناس فناوری اطلاعات و لیدر استارتاپ آموزشی- اجتماعی میگوید: محدودسازی
اگر با برنامه کارشناسی باشد به این اندازه که الان میبینیم مشکل آفرین نخواهد
بود از طرفی فیلترینگ شبکههای اجتماعی را باید از جنبههای مختلف اقتصادی،
فرهنگی، کسب و کار و اجتماعی مورد بررسی قرار داد نه اینکه ناگهانی تصمیم گرفت.
تصمیمات یک شبه سیاسی دلایل کافی و قانعکنندهای برای فیلترینگ ندارند. فیلترینگ
یک شبه مثل این میماند که بگوییم چون مزاحمتهای خیابانی برای زنان زیاد است یا
آسیبهای اجتماعی زنان را تهدید میکند از خانه بیرون نیایند، محدودیت راه حل نیست
اینکه چگونه مشکلات را مدیریت کنیم راه حل است اما ایجاد محدودیت یعنی شما نتوانستید
مشکلات را مدیریت کنید. بهعنوان مثال دهها هزار کسب وکار در تلگرام و اینستاگرام
وجود دارد که صاحبان آنها اکثراً جوان هستند که برنامهریزی و نیروی انسانی جذب
کردهاند. حالا شما فکر کردید که اگر ابزار و محیط کار این افراد را فیلتر کنید
جای کار این افراد چه خواهد شد؟ خسارت و زیان آنها را چه کسی خواهد داد و چند
خانواده وابسته آسیب خواهد دید؟
چرا بخشهای حاکمیتینباید
اپلیکیشنها را بومیسازی کنند؟
بهنظر میرسد هزینه ناکارآمدی برخی نهادهای فرهنگی و رسانهای که
بودجههای کلانی هم دارند اما در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی مردم به آنها اعتماد نمیکنند
را نباید مردم با رکود و استرس در کسب و کارهایشان بپردازند، با این حال به جای
صرف هزینه از مدیران ناکارآمد، جوانها و استارتاپها قربانی میشوند. از طرف دیگر
توجه کنیم که ناامیدی نسل جوان و کسب و کارهایی که در بستر شبکههای اجتماعی به
وجود میآیند و یک شبه همه چیز را از دست میدهند باعث بیکاری مقطعی و خروج آنها
از کشور شده و در کنارش اعتراض ها و نارضایتیهایی را در جامعه به وجود خواهد
آورد. در این میان البته بومیسازی میتواند راهگشا باشد اما باید بدانیم که
گفتمان بومیسازی را باید بخش خصوصی انجام دهد. وقتی بومیسازی را بخش غیردولتی
انجام داد یک سری نهادهای نظارتی آن هم نه دولتی بلکه غیردولتی کار را بررسی کنند
و نظر دهند که آیا این مورد بومیسازی شده رضایتبخش هست یا نه؟ یک مثال ساده همین
خودروی ملی سمند است، چه هزینه و تبلیغی برایش شد اما کدام مدیر یا مسئولی سمند
سوار میشود مگر این خودروی ملی همانی نیست که شما آن را تولید کردید؟ این بیاعتمادی
باعث شکست میشود.
بومیسازی دستوری و اجباری شکست خورده است
بومیسازی به هیچ عنوان دستوری نمیشود، این پروژه باید در
فضای رقابت با نمونههای خارجی صورت بگیرد. این کاربر است که تشخیص میدهد محصولی
که در داخل تولید شده خوب است یا محصول خارجی. وقتی شما محدودیت ایجاد و ضعیف عمل
میکنید خب طبیعتاً با این راه نمیتوان به سمت بومیسازی رفت بلکه به بومیسازی
ضربه میزنید. درباره کسب و کارها باید بگویم اگر فیلترینگ به بدنه جوان جامعه ضربه
بزند ضررش به مراتب بیشتر از بستن ایران خودرو و تعطیلی شغلهای وابسته به آن است.
ما ضربه به این بزرگی به بدنه جوان و کسب و کارهای نوپا زدهایم و انگار نه انگار
و صحبت از بومیسازی میکنیم در این شرایط حرف بومیسازی یک شوخی بیمزه بیشتر
نیست.
محدودیت در فضای مجازی استراتژی خاص خودش را دارد و باید مقطعی باشد
وقتی محدودیت را بدون در نظر گرفتن جوانب اعمال میکنیم نمیتوانیم با برنامهریزی
شرایط پیش آمده را جلو ببریم و مدیریتش کنیم چراکه در غیر این صورت مردم راه خروج
از محدودیتها را پیدا خواهند کرد و اگر خروج از محدودیت را یاد بگیرند اساساً
نظارتی وجود نخواهد داشت و فضایی برای مذاکره برای ما ایجاد نخواهد شد و در گفتمان
با مردم به مشکل خواهیم خورد و چه بسا در محدودیتهای مقطعی بعدی از سوی جامعه
ممانعت ایجاد شود چرا که مردم میدانند برنامه مقطعی وجود ندارد و این آخرین راه
است. پشت محدودیت باید دانش، علم و دلایل کارشناسی باشد در غیر این صورت چیزی جز
شکست انتظار ما را نخواهد کشید.
برندهای نوپا و قدیمی بسادگی تسلیم فیلترینگ نخواهند شد
علی حسنلو - ادمین کانال خبری: تصور میکنم که حتی اگر ما
بتوانیم اپلیکیشنها - آن
هم اپلیکیشنهایی که میلیونها آدم در آنجا فعالیت دارند و کسب و کارهایی هم به
این واسطه شکل گرفته - فیلتر کنیم باز آن نیازی که آن اپ به آن پاسخ میداد قابل
فیلتر نیست. امروز تلگرام برای مخاطب ایرانی جذاب است و جا افتاده و مجموعه و
ملغمهای از قابلیتها، آن را به شتر گاو پلنگ اپلیکیشنها بدل کرده است. این شبکه
اجتماعی ترکیبی از تمام نیازهایی است که مخاطب ایرانی برای دسترسی به دنیای
اطلاعات به آن نیاز دارد اما در دنیا هر یک از این نیازها توسط یک اپلیکیشن، شبکه
اجتماعی یا رسانه پاسخ داده میشود. بهطور مثال توئیتر یک نوع ابزار اطلاعرسانی
است، فیس بوک نوع دیگری از خدمات را برای مخاطب عرضه میکند و پیام رسانهای دیگر
هر کدام تیپهای مختلفی از تولید محتوا و مدیا را پوشش میدهند اما در ایران ما
همه اینها را فیلتر کردهایم و تمام بار را بر دوش یک شبکه گذاشتهایم و این پیام
رسان هم با توجه به نیاز مخاطب قابلیتهایش را افزایش داده و به نوعی مخاطب ایرانی
را از دیگر پیام رسانها بینیاز کرده است. به همین دلیل عده زیادی از مردم در این
اپلیکیشن حاضرند.
خب اتفاق معنیداری است که یک پیرمرد و پیرزن که به سختی موبایل به دست
میشد حالا مثل آب خوردن از تلگرام استفاده میکند. شما در این اپ بیزینس میکنید،
گروه خانوادگی دارید، اخبار چک میکنید، اطلاعات عمومی دارید، سرگرم هستید و از
طرفی این شبکه اجتماعی به خاطر امکان جابهجایی فایلهای مکتوب، تصویری و ویدئویی
در شرکتها و سازمانها نیز بهعنوان یک ابزار مهم اشتراکگذاری در تسریع کارها
محسوب میشود، حالا میخواهید به آن اپ بگویید نه، آن اتفاقات با نه گفتن شما جمع
میشوند؟ طبیعی است استارتاپها، برندهای نوپا و دیگران دنبال راهی میگردند که
کسب و کار و ارتباط شان تداوم پیدا کند و بازار و مشتری را براحتی از دست ندهند.
از طرفی تا زمانی که فضای دور زدن وجود داشته باشد محدودسازی دسترسی به شبکههای
اجتماعی و اینترنت - فیلترینگ - بیفایده
خواهد بود، همین حالا باوجود فیلترینگ، بسیاری از افراد عادی که حتی در تلفظ
فیلترشکن هم مشکل دارند از ابزار دور زدن فیلترینگ بهره میبرند و اتفاقاً با این
روش به همه جا دسترسی آزاد دارند. میخواهم بگویم شما برای یک موضوع پیچیده نمیتوانید
راهکار ساده ارائه کنید؛ البته نمونههای مشابهی در دنیا وجود دارد که توانستهاند
از طریق محدودسازی به اهداف امنیتی برسند اما استراتژی درست در این باره برنامهریزی
بلندمدت و هدفمند است نه اینکه بگذاریم ظرفیت پر شود و حالا به فکر جایگزین باشیم.
در حال حاضر جایگزینهای داخلی وجود دارد اما مردم نه اعتماد دارند و نه استقبال
میکنند چون ذهنیت جامعه نسبت به جایگزینهای ایرانی مخدوش است بنابراین کسب و
کارها هم به تبع تصمیم مردم جایی نمیروند. شما نگاه کنید هفته اول فیلترینگ
بازدید آنلاین کم شده بود اما حالا به روال سابق برگشتهایم و اگر بازدید کانالها
را نگاه کنید متوجه میشوید که اکثراً تلگرام دارند حتی دو کانالی که تمام دعوا به
خاطر آنها بود نیز مخاطب سابق را حتی بیشتر از قبل جذب کرده و به رقم یک میلیون و
300 هزار نفر رسیدهاند طوری که بازدید کانال بیشتر از قبل شده پس تا اینجا میبینیم
که اتفاقی که مد نظر کمیته فیلترینگ بود محقق نشده است.
برندسازی کار یک شب و دو روز نیست
کسب و کارهای نوپا و استارتاپها و حتی برندهای قدیمی در تلگرام هستند
چون مردم به این اپ اقبال دارند از طرفی بخش زیادی از اقبال مردم به تلگرام در بخش
اخبار است. خب رسانههای رسمی حتی از کنار برخی اخبار هم رد نمیشوند و مخاطب تشنه
را به سمت خوراکهای مختلف سوق میدهند. پس به نظر من اگر تلگرام فیلتر هم باشد
همچنان در اولویت پیام رسانها خواهد بود چون اخبار تلگرام به پشت پردهها و
افشاگریها میپردازد موضوعاتی که درست یا غلط برای همه مردم دنیا جذاب است. پس
مخاطبان ما حتی اگر از تلگرام بهجای دیگر کوچ کنند تلگرام را برای دنبال کردن
همین تیپ اخبار نگه خواهند داشت، فکر میکنم مسئولان فیلترینگ نتوانند مشکل
کنجکاوی مردم به اخبار مگو را حل کنند چرا که باز هم مردم میتوانند در پیام رسان
دیگری دورهم جمع شوند و اطلاعات جابهجا کنند برای همین نتیجه دلخواه از طریق
فیلترینگ محقق نشود. در
چنین فضایی فیلترینگ به کسب و کارها میگوید بروید جای دیگر بساط بچینید. خب این
شدنی نیست مثل اینکه به یک برند بگویند برو از اول برند خودت را در جای دیگری بساز
آیا به نظر شما این شدنی است؟ خب این همه هزینه کردیم، مخاطب جذب کردیم آن هم
مخاطبی که جذب آن بسادگی نبوده و دردسرها و استراتژیهای خاص خودش را داشته است.
رسانههای رسمی به اندازهای مخاطب دارند و بعد هم شاید بتوانند همین مقدار مخاطب
را بگیرند اما در کانالهای دیگر این مهم بسختی اتفاق میافتد. همین حالا ما در
کانال خودمان فراخوان میگذاریم که به صفحه اینستاگرام ما بپیوندید از 250 هزار
نفر مخاطب سه هزار نفر عضو میشوند همچنین برای کوچ از تلگرام به پیام رسان دیگر بهدلیل
نبود توجیه منطقی دافعه وجود دارد از همین رو انتقال مخاطب از یک محیط به محیط
دیگر ساده نخواهد بود، تا وقتی هم که مخاطب جایی نرود کسب و کار از جایش تکان
نخواهد خورد چون این کار مستلزم هزینه گزافی است که شاید هرگز به نقطه آرمانی
اکنون هم نرسد. خیلی از کسب و کارها هم مثل خود من، قید از صفر شروع کردن را میزنند
چون در فضای بیثبات اکنون شروع دوباره با این سؤال که چرا باید برای سرنوشتی مبهم
دوباره هزینه کنم
کار غیرعاقلانهای است.
سایه سنگین بیاعتمادی بر سر «اپ»های
ایرانی
من اطمینان دارم اپلیکیشن ایرانی با جو و فضای منفی به وجود آمده هرگز
مقبول نخواهد شد. در طول این سالها دیدهایم هر وقت سیستم به یک چیزی اصرار کرده است
جامعه بیشتر از در انکار وارد شده و بازخورد عکس نشان داده است، بنابراین من فکر
میکنم فیلتر ماندن تلگرام بیشتر تأثیر منفی دارد تا اثر مثبت، مثل برخوردی که با
وی چت شد به محض رفع فیلتر مردم به جای اقبال به وی چت آن را مسخره کردند. بهنظر
میرسد هیچ کدام از اهدافی که از فیلتر تلگرام پیگیری میشود محقق نشود و چه بسا
ناامیدی که از قبل وجود داشته بیشتر خواهد شد، چون کسانی که اعتراض کرده بودند
دنبال راه حل مشکلات بودند اما الان میبینند راه بیان مشکل هم از بین رفته است.
من فکر میکنم اگر فیلترینگ از قبل با زمینهسازی بود شاید
اتفاقات خوبی میافتاد اما با فیلترینگ قهری و ناگهانی قطعاً تبعات منفی خواهیم
گرفت مخصوصاً برای دولت، چرا که آقای روحانی روی این موضوع خیلی تأکید داشتند که
انگشت دولت ایشان روی فیلترینگ نخواهد رفت بنابراین هیچ اما و اگر و بهانهای برای
مردم پذیرفتنی نیست. بومیسازی قاعده و قانون خودش را دارد مثل جَوی که برای خودروهای
داخلی وجود دارد در صورتی که مردم از خودروهای داخلی استفاده میکنند و فحش هایشان
را هم میدهند اما شبکههای اجتماعی داخلی حتی در همین حد هم نتوانستند کار کنند
که جذب داشته باشند و بعد فحش بخورند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار -، شماره: 453997