پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۴۴۶۵۹
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۸ - ۰۰:۳۸
وقتی یک شهروند بیکار می شود؛ خانواده ای در آستانه تنش و فروپاشی قرار می گیرد. اما هنگامی که یک حافظ جنگل از کار برکنار می شود، جنگل ها در معرض آسیب، دست اندازی بیشتر و نابودی قرار می گیرند. مخصوصا اگر اخراج و بیکاری این حافظ جنگل، نه به دلیل انجام تخلف یا کم کاری که به علت مشارکت او در حرکتی مدنی برای حفظ جنگل بوده باشد. جنگل بانی که بیش از یکسال است در حالت تعلیق است؛ اما همچنان بدون دریافت حقوق و دستمزد به سر کار می رود و از جنگل های هیرکانی همچون چشمانش مراقبت می کند در گفت وگو با اسکان، درباره این رویداد سخن گفته است.

شعارسال: وقتی یک شهروند بیکار می شود؛ خانواده ای در آستانه تنش و فروپاشی قرار می گیرد. اما هنگامی که یک حافظ جنگل از کار برکنار می شود، جنگل ها در معرض آسیب، دست اندازی بیشتر و نابودی قرار می گیرند. مخصوصا اگر اخراج و بیکاری این حافظ جنگل، نه به دلیل انجام تخلف یا کم کاری که به علت مشارکت او در حرکتی مدنی برای حفظ جنگل بوده باشد. جنگل بانی که بیش از یکسال است در حالت تعلیق است؛ اما همچنان بدون دریافت حقوق و دستمزد به سر کار می رود و از جنگل های هیرکانی همچون چشمانش مراقبت می کند در گفت وگو با اسکان، درباره این رویداد سخن گفته است.
 
 یک قرق بان که به مجوز معدن در کوه پوشیده از درختان جنگلی "چهل دختر" گلستان اعتراض کرده بود، بیش از یک سال است که به طور شفاهی از کار خود اخراج شده است و حقوقی دریافت نمی کند؛ بدون اینکه حتی یک کاغذ برای این اخراج به او داده باشند.
 
 این قرق بان که سرپرست یک خانواده و پدر یک فرزند است و به دلیل قطع حقوقش در چند ماه اخیر با مشکلات متعددی روبه رو شده به اسکان می گوید تاکنون حتی یک گزارش تخلف در پرونده پرسنلی اش وجود ندارد و به رغم درخواست او، بازرسی استان نیز تاکنون، جریان شکایت او از مدیران منابع طبیعی وآبخیزداری گلستان را رسیدگی نکرده اند؛ اما مدیرکل منابع طبیعی استان، ضمن رد گفته های این قرق بان، علت اخراج او را کمبود مجوز جذب نیرو به دلیل کمی بودجه برای استخدام نیروهای حفاظتی ذکر می کند. این در حالی است که هم اکنون نیروهای جدیدی در برخی شهرهای استان برای قرق بانی در حال جذب هستند و پس از اخراج این قرق بان نیز جذب کار شده اند. او حالا دست استمداد به سوی آیت الله رییسی رییس قوه قضایی و دیگر دست اندرکاران دراز کرده و درخواست دارد که درباره او احقاق حق شود.
 
قصه تلخ جنگلبان ها در ایران اگر چه سال هاست آغاز شده اما حالا می رود تا به یک تراژدی تمام عیار تبدیل شود. قصه ای پر رنج و بلند که مسوولان نه آن را می خوانند و نه می شنوند؛ بلکه تنها سالی چند بار بر طبل می کوبند و جشنی و همایشی و نمایشی برپا می کنند و دیگر هیچ!
 
معضل بیکاری برخی نیروهای حفاظتی طرح های ایران، به روزهایی برمی گردد که "طرح استراحت 10 ساله جنگل های ایران" موسوم به تنفس در حال تصویب بود. آنزمان یکی از دغدغه های جدی قرق بانان که جزو نیروهای طرح های بهره برداری از جنگل و از نیروهای شرکت های چوب وکاغذ بودند بیکار شدن آنها در صورت تصویب طرح استراحت جنگل بود.
 
اما مسوولان سازمان جنگل ها، مراتع وآبخیزداری به آنها قول می دادند که در صورت توقف طرح های بهره برداری چوب از جنگل، آنها بیکار نخواهند شد و در طرح های "حفاظت جنگل" و به عنوان نیروهای حفاظتی از آنان استفاده خواهد شد.
 
این وعده اما در دولت دوازدهم عملی نشد؛ دولتی که برای سدسازی های بی مطالعه و بی ارزیابی گاه تا یکهزار میلیارد تومان (سد لاسک) خرج کرد اما برای حفاظت از جنگل و محیط زیست بودجه و اعتبار ندارد.
 
موضوع تا آنجا ادامه یافت که چندی پیش قرق بان ها و نیروهای شرکتی طرح های سابق، در چندین شهر شمالی تحصن کردند و مطالبات معوقه خود را از مسوولان طلب کردند. آنها مدعی بودند نه وضعیت کار وبارشان معلوم است و نه حقوق و دستمزد و بیمه های شان به درستی پرداخت می شود. طبیعی است در شرایط کنونی اقتصادی، برای آنها که زن و بچه دار و عائله مند هستند، گرداندن اوضاع حتی با گرفتن حقوق پایین قرق بانی چقدر دشوار است؛ چه رسد به اینکه اخراج شده بیکار باشند و حقوقی هم نداشته باشند!
 
وضعیت آنهایی که به کار گمارده شدند نیز هنوز عادی نبوده و وخیم است؛ برخی حقوق خود را چند ماهی است دریافت نکرده اند و عده ای نیز با دستمزدهای پایین و پا درهوا مشغول کار هستند.
 

فیش حقوقی مهرماه سال97  رمضانعلی مسعودی به شماره پرسنلی 7 و گروه شغلی5
 
 
رمضانعلی مسعودی قرق بان گلستانی درست در روز جنگلبان به طور نامعلومی تعلیق وضعیت شد؛ بدون اینکه حتی یک کاغذ درباره اخراج شدن از کار و یا تخلف هایش، به دست او داده باشند و یا در پرونده اش درج شود.
 
او به اسکان می گوید:« ماجرا از آنجا شروع شد که من به عنوان عضو شورای روستای "سیاه رودبار" در کنار مردمی که به من رای داده اند و از من انتظار همراهی داشتند ایستادم و به مجوز "معدن چهل دختر" که از سوی منابع طبیعی وقت داده شده بود اعتراض کردم. از همان زمان مدیران اداره کل منابع طبیعی گلستان بدون هیچ دلیل دیگری و بدون حتی یک تذکر در پرونده ام مرا با بهانه های مختلف از ادامه کار منع کردند. مجوز دادن به این معدن که سراسر آنرا جنگل های طبیعی و گونه های ارزشمند آزاد و بلوط و راش و حتی سرخدار پوشانده مصداق بارز، کوه خواری و واگذاری نادرست بود که مردم، روحانیان و شوراهای روستاهای اطراف را به واکنش واداشت.
 
کوه خواری در چهل دختر گلستان
 
مسعودی تاکید می کند که این مشارکت و اعتراض، از جایگاه یک جنگل بان نبوده؛ بلکه این قرق بان، همزمان عضو شورای روستای خود نیز بود و به همین دلیل ناگزیر بود برای پاسداشتن از رای مردم در این جایگاه، در حرکت آنها مشارکت کرده و واکنش و همیاری داشته باشد.
 
به گفته این قرق بان، این مشارکت و مخالفت با کوهخواری، به جای تقدیر و تشویق، اما باعث شد او از کار خود اخراج شود. اما این اخراجی بدون صراحت، بدون نامه اداری و طی ماه های متمادی صورت گرفت و در این مدت، چند ماه حقوق او پرداخت نشد و در مدت چند ماه نیز مدام به او پاسخ های سربالا و غیرصریح و نیز غیرشفاف داده اند.
 
او خود با تاکید بر اینکه حتی یک تخلف انضباطی درج در پرونده ندارد در اینباره می گوید:« همین الان که به من گفته اند روزیت را جای دیگر جست وجو کن نه یک خط درباره ایراد کار من چیزی نوشته اند و نه پاسخ درستی داده اند و در چنین شرایطی، در حال جذب نیرو با سفارش و پارتی هستند؛ منتها نیروها نباید در برابر تخلف ها و قانون شکنی مدیران واکنشی نشان دهند و یا اعتراضی کنند؛ وگرنه به روز من دچار می شوند.»
 
مسعودی در ادامه می گوید:« هم اکنون نیروهایی هستند با ده ها گزارش حراستی و حفاظتی و انضباطی که در پرونده شان درج شده و کسی کاری به کارشان ندارد. گناه بنده فقط شرکت در "کمپین نه به برداشت کوه چهل دختر" است که بنا به قانون، به عنوان نماینده مردم روستا وظیفه ام بوده؛ اما به مذاق برخی خوش نیامده است. درحالی که اگر قرار بود من به وظیفه ام درست عمل کنم باید حتی به عنوان قرق بان نیز با این واگذاری مخالفت می کردم و مدیران من باید از من قدردانی می کردند نه اینکه اخراجم کنند.»
 
مسعودی تاکید می کند که از یکسو به دلیل جنگلبان بودن باید مقابل واگذاری کوهی که پوشش گیاهی ارزشمند آزاد، سرخدار وبلوط دارد می ایستادم و از سوی دیگر به خاطر اینکه عضو شورای روستا هستم باید با مردمی که به من رای داده اند در این امر هم صدا می شدم چون خواسته مردم کاملا به حق بود.»
 
این قرق بان گلستانی با اشاره به اینکه همیشه مافوق هایش از او راضی بوده اند می گوید:« گزارش سال قبل بازرس بازرسی استانداری گلستان درباره بنده موجود است که مدیر شرکت در جواب بازرس هم از اخلاق و هم عملکرد من اظهار رضایت کرد.»
 
او با تاکید بر اینکه مسوولان دولتی در اداره کل منابع طبیعی گلستان گاهی خود بر تخلفات سرپوش می گذارند می گوید:« متاسفانه با اینکه مقام معظم رهبری این همه بر حفاظت جنگل تاکید کردند اما برخی شرکت هایی که هیچ تخصصی در امر حفاظت جنگل ندارند و انگیزه حفظ جنگل را در قرق بان ها و جنگل بان ها نیز ضعیف می کنند اکنون مسوول حفاظت از جنگل شده اند و قرارداد حفاظتی بسته اند. این شرکت ها نه وسایل گشت زنی از جمله موتورسیکلت را در اختیار قرق بان ها قرار نمی دهند؛ بلکه هزینه بنزن و تعمیرات موتورها نیز بر عهده قرق بان هاست.»
 
مسعودی تاکید کرد:« تا الان چندین بار، از سازمان جنگل ها گفته اند معذرت خواهی کن و به کارت ادامه بده؛ اما با وجود اینکه بارها معذرت خواهی کرده ام اما از سوی مسوولان بخش های مختلف اداره کل مورد تحقیر و تمسخر قرار گرفته و در آخر هم گفته اند نمی توانی اینجا کار کنی و به تو احتیاجی نداریم. حتی یکبار از سازمان جنگل ها پادرمیانی کردند و گفتند معاون یگان حفاظت استان گفته درصورتی می تواند سر کار بیاید که تعهد کتبی بدهد. بنده هم چون وظیفه ام را درست انجام می دهم باکی از دادن هر تعهدی نداشته و ندارم. اما در آخر کار، این را هم قبول نکردند و تنها وعده دادند.»
 
این قرق بان دردمند در ادامه گفت:« دوسال است برای حق از دست رفته ام به سازمان بازرسی استان شکایت کرده ام؛ اما شکایتم را فقط تلفنی پیگیری کردند و پاسخ واضحی ندادند. تا اینکه دو هفته قبل، معاون بازرسی استان به بازرس پرونده دستور رسیدگی جدی داد؛ اما متاسفانه از ان تاریخ به بعد ادلره کل منابع طبیعی هیچ جواب کتبی به بازرسی نداده است.» 
 
این قرق بان در انتها از نهادهای نظارتی و ریاست قوه قضایی آیت الله رییسی استمداد کرد که به پرونده اش رسیدگی شود و نگذارند حقوق شهروندی و پرسنلی اش زیرپا گذارده شود.

 
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری اسکان نیوز    ،تاریخ انتشار:   20 آبان 1398،کدخبر:    23766،www.eskannews.com
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین