پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۹۷۲۶
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۲
دکتر اعظم نژادی، جامعه شناس در مطلبی با عنوان «کرونا و تنهایی» آورده است: بعد از تحولات ساختاری عمده ای چون انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی و برنامه های توسعه ای، شاهد حرکت جامعه ایرانی از سنتی با محوریت نهاد خانواده به سمت جامعه ای مدرن و مصرفی هستیم. این تغییرات در سطوح متعدد قابل شناسایی می باشد. به طور مثال با فراگیری سازمانهای آموزشی و علمی در ایران، بر تعداد افراد با سواد و آگاهی عمومی روبرو هستیم. اگر در گذشته در یک محله با فرد درس خوانده که فقط در حد خواندن و نوشتن روبرو بودیم، در شرایط جدید با معضلی به نام “جامعه تحصیل کرده های بیکار” روبرو هستیم. تحصیل کرده هایی را داریم که دارای دانش و تخصص کافی برای انجام کارهای تخصصی هستند، ولی امکان به کار گیری آنها در جامعه وجود ندارد. بعضی از آنها به کشورهای دیگر مهاجرت کرده اند و بعضی ها هم به کارهایی که ربطی به تخصص آنها ندارد مشغول شده اند.

شعار سال: خانواده نیز در این مسیر دچار تغییرات بینادین شده است. در یک نگاه کلی خانواده در بیشتر شهرها و بخش های جامعه، از ساختار گسترده به ساختار هسته ای و شبه هسته ای تبدیل شده است. در گذشته بیشتر اعضای فامیل کنار هم یا حداقل در محلی نزدیک به هم زندگی می کردند. بیشترشان در کاری واحد مشغول به کار بودند در حالی که در شرایط جدید هر یک از اعضای خانواده با کسب مهارت، پیدا کردن شغل و انتخاب همسر و … از خانواده پدری جدا شده و زندگی خانواده هسته ای (مشتمل بر پدر و مادر و فرزندان) را سامان می دهند.

گسترش خانواده هسته ای هم بر اساس ظهور فردگرایی است و هم این که فردگرایی را اشاعه می دهد. اشاعه فردگرایی همراه با طرح نیازهای بسیاری است که در گذشته کمتر دیده می شد. رواج فردگرایی و ظهور خواسته ها و نیازهای جدید راهی در تغییر ساختارهای اجتماعی در سطح کلان هم شده است. کم رنگ شدن کنش های جمعی، سنتی و خانوادگی در خانواده امروزی به دور شدن زن و مرد از جایگاه اصلی “شریک زندگی ” به “شریک تجاری” باعث مشکلات جدیدی از جمله کمرنگ  شدن همبستگی اجتماعی و کاهش مسئولیت پذیری افراد و قطع روابط خانوادگی و اقوام از نتایج فردگرایی اشاره شده می باشند. از سویی دیگر، مداخله رسانه، آموزش و پرورش و نهادهای رسمی و غیررسمی در تربیت فرزندان و به روز رسانی آگاهی اجتماعی افراد منجر به ظهور تفاوت بین نسلی شده است.

یکی از اصلی ترین نتایج ظهور فردیت مدرن در ایران، تنهایی و انزواگرایی است. فرضی که در فهم زندگی مدرن بود در جهت توسعه فردگرایی همراه با جمع بود نه در تعارض یا جدای از جمع. فردگرایی اجتماعی می بایستی در جامعه جدید توسعه می یافت. ولی دوری از کنش های جمعی و قطع ارتباط با اقوام و فامیل و واگذاری مشکلات به نهادهای رسمی و قانونی و تفاوت بین نسلی، فرد مدرن را متوجه “تنهایی” کرده است. تنهایی که در استمرارش می تواند ضدیت با جمع را در پی داشته باشد. در نتیجه با این سوال روبرو می شویم که “آیا ماهیت جامعه جدید است که تنهایی را تولید می کند یا اینکه تنهایی از قدیم با مردم بوده است و در شرایط جدید شفاف تر و آشکارتر شده است؟”

با تأمل بر زندگی افراد در دوره قدیم متوجه خانواده ای با تعداد زیادی از افراد می شویم که با زیست جمعی قادر به حل مشکلات به واسطه کنش جمعی بودند. با هم بودن و در کنار هم زندگی کردن به دلیل همسانی و همانندی خواسته ها و برتری مرد نسبت به زن منجر به تولید مفاهیمی ماندگار در راستای معنادهی به زندگی مشترک نشد.  عملکرد خانواده در گذشته با انحراف مفاهیم از معنای اصلی خود زن از ” الهه باروری” به ” عاملی “جهت تولید مثل” با تولید کلیشه های جنسیتی”مرد نان آور، عاقل و خردمند و زن خانه دار، جاهل و ضعیفه” همراه بود. تبعیض جنسیتی منجر به فاصله گیری زن و مرد و برتری مرد نسبت به زن شده و به کاهش گفتگو کردن بین اعضای خانواده انجامیده است. جایگزین شدن ایما و اشاره به عنوان شیوه ارتباطی جدید در خانواده گسترده بیشتر از صحبت کردن مورد توجه قرار گرفت. به میزان کاهش  برقراری ارتباط کلامی و استفاده از ایما و اشاره افراد بیش از قبل احساس تنهایی کردند. زیرا زبان بدن (ایما و اشاره به تنهایی) بدون استفاده از قدرت کلام قادر به پاسخگویی همه مسائل و ابعاد زندگی و کنشی مناسب جهت ابراز احساسات و حل مشکلات خانوادگی نبوده است. ناتوانی در خلق تولید مفاهیم و معنادهی به زندگی مشترک  به ایجاد فاصله بین اعضای خانواده و ایجاد حس تنهایی کمک کرده است.

ورود به دنیای مدرن و بهره برداری از امکانات برای همه اقشار جامعه باعث شکل گیری  خانواده هسته ای و همگام سازی افراد با اطلاعات جامعه و محیط پیرامون شده است. خانواده امروزی و مصرف گرا با کاهش فرزندآوری و اولویت دهی به خواسته ها و نیازهای افراد شکل گیری شده است. در اکثریت خانواده ها زن و مرد به مانند یکدیگر برای رسیدن به زندگی مطلوب به فعالیت های اقصادی مشغول هستند. زن همراه مرد  به عنوان نیروی کار و سامان نیازهای اقتصادی جهت رفع نیازهای معیشتی خانوادگی به کم رنگ شدن تبعیض جنسیتی در جامعه کمک کرده است. خلق مفاهیمی مانند “تبعیض جنسیتی” به دلیل عدم تطابق آن با ساختارهای جامعه مدرن بعد از مرور زمان کم رنگ و بی تأثیر شد. همچنین، ایما و اشاره که نشأت گرفته از قدرت و برتری فرهنگ در خانواده گسترده بود با افزایش آگاهی اجتماعی زن و مرد  به عنصری ناکارآمد تبدیل شد. فرد مدرن به علت عدم دسترسی به الگویی مناسب از سوی  خانواده گسترده و عبور از ایما و اشاره و عدم آموزش  متناسب با ساختار جدید ناتوان تر از گذشته در برقراری ارتباط کلامی شده است. ضعف و ناتوانی در برقراری ارتباط با فاصله گیری افراد از یکدیگر و توجه به خواسته ها و نیازهای خود باعث دیده شدن  تفاوت های طرف مقابل و عدم رضایت از زندگی مشترک می شود.  زن و مرد جهت رسیدن به زندگی متعادل بهترین راهکار را اصلاح طرف مقابل مطابق با خواسته ها و نیازهای خود تعریف کرده ، ولی پس از مدتی این اقدام با شکست مواجه می شود، زیرا شرایط فرهنگی و اجتماعی متفاوت زن و مرد در زندگی خانوادگی شان منجر به تولید دو نیروی متمایز شده است. فقدان ارتباط با یکدیگر و باقی ماندن مشکلات خانوادگی و عدم رضایت از زندگی منجر به تنهایی بیشتر افراد در زندگی مشترک می شود.

افراد  برای رهایی از تنهایی و استمرار زندگی باید خویش را مورد بازبینی و بازنگری قرار داده و به تولید مفاهیمی مشترک جهت معنادهی به ابعاد مختلف زندگی اقدام کنند. افراد به مرور زمان در صورت عدم برقراری ارتباط با یکدیگر و ناتوانی در معنادهی به زندگی مشترک احساس تنهایی خواهند کرد.

با ظهور ویروس کرونا و رجوع افراد به سمت خانواده قسمتی از این تنهایی با در کنار یکدیگر قرار گرفتن از بین رفت.  گرفتن جان انسانها از طریق ویروس کرونا و اعلام رسانه مبنی برای ماندن در خانه منجر به خانه نشینی و دور شدن افراد از فضای جامعه  شده است. انتخاب خانواده در شرایط بحرانی به کاهش ترس و اضطراب کمک و زیست جمعی و با هم بودن را برای اعضای خانواده امکان پذیر کرد. اکثریت خانواده ها تا قبل از ورود کرونا از طریق واکنش فردی نسبت به حل مشکلات خانوادگی اقدام می کردند،  اکنون اعضای خانواده با ماندن در کنار یکدیگر جهت یک هدف مشترک “نابودی ویروس کرونا” فعالیت می کنند. در روزهای اولیه شیوع ویروس کرونا ماندن در خانه با کسب لذت و آرامش برای اعضای خانواده همراه بوده است. استمرار این ویروس به دلیل فقدان آموزش افراد جهت استفاده از زمان و ناتوانی در برقراری ارتباط و ضعف در معنادهی به زندگی در شرایط بحرانی بار دیگر افراد را در تنهایی خود فرو برده است.

اکثریت خانواده ها با ماندن در کنار عزیزان خود متوجه فقدان مفاهیم مشترک و عدم درک متقابل جهت برقراری ارتباط با یکدیگر شدند. به نظر می رسد، خانواده به عنوان مرکز حمایت عاطفی نتوانسته این شرایط بحرانی را به شرایطی متفاوت و بهینه تبدیل کند. به همین خاطر افراد برای باری دیگر به خاطر معنایی مبهم از با هم بودن و زندگی کردن دچار تنهایی شده و تحمل این شرایط برای آنها سخت تر از قبل می  باشد.

نکته آخر؛

تنهایی در هر دوره ای از زندگی خود را به گونه ای متفاوت نمایش می دهد. این عنصر صرفاً محصول دنیای مدرن نیست، بلکه به دلیل عدم ناتوانی در برقراری ارتباط کلامی و معنادهی به زندگی از دوره های قبل تا کنون باقی مانده است. در دوره مدرن تنهایی ظهور بیشتری یافته و بیشتر دیده می شود. افراد با شیوع ویروس کرونا  و بازگشت به خانواده و باقی ماندن، متوجه تنهایی شدند، با هم بودن و در کنار هم بودن و استمرار زندگی مشترک با تولید مفاهیم مشترک و معنادهی به زندگی میسر می شود. زندگی جمعی قادر به تلاشی مضاعف برای رسیدن به هدف مشترک است، اما نمی تواند باعث دوری افراد از تنهایی شود.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از وبسایت شفقنا، تاریخ 19 فروردین 99، کد مطلب: 921103: www.fa.shafaqna.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین