پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 17
کد خبر: ۲۹۸۳۶۷
تاریخ انتشار : ۱۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۱
مصحبه با دکتر ایمانی جاجرمی در خصوص وضعیت آموزش در دوران کرونا را می‌خوانید.

شعار سال: در مورد بازگشایی مدارس شاهد نوعی بلاتکلیفی هستیم. در این مورد چه روشی مناسب تر است؟ کمرنگ شدن مسایل آموزشی طی یکی دو سال چه تاثیری بر مقاطع بالاتر دارد؟

این غافلگیری در تمام کشورها ایجاد شد و عملکرد برخی از کشورها خوب و برخی دیگر ضعیف بود. دولت ما متمرکز است و وزارتخانه ها و کارها در تهران تمرکز دارد و حالت دولت های محلی وجود ندارد تا بنا بر شرایط تصمیمات بهتری بگیرند و از کمک و همکاری های مردم استفاده کنند. از این رو تصمیم گیری ها کند است و نمی توان به موقع تصمیم گرفت و معمولا فرصت ها می سوزد و تصمیمات مناسب همه جا نیست و برای تمام نقاط کشور مثل مدل تهران تصمیم گرفته می شود. درحالیکه کشور بزرگ است و شرایط اقلیمی متفاوتی در ایران وجود دارد. ما حتی در شرایط عادی نیز این مشکل را داشتیم و در بحران کرونا مساله نبود انعطاف و واکنش به موقع خود را بیشتر نشان می دهد. چیزی که ارزش خود را بیشتر نشان داد مساله زیرساخت های ارتباطی بود. بخصوص شبکه اینترنت اهمیت خود را اینجا نشان داد و کشورهایی که سرمایه گذاری کرده بودند و متوجه آینده خوب فن آوری بودند از این امکان استفاده می کنند و مدارس و دانشگاهها مجهز شده اند و این بحران باعث شده زودتر به سمت استفاده از این فن آوری ها بروند. فکر می کنم در سال ۲۰۰۳ در اجلاس جامعه اطلاعاتی در ژنو در مورد شکاف دیجیتال هشدار می دادند یعنی در حدود ۱۷ سال پیش بحث از این بود که کشور ها باید مراقب مساله شکاف دیجیتال باشند ولی کشورها عقب افتاده بودند وبرخی اصلا درک نمی کردند این مساله جدی است. امروز می بینیم خیلی از مدارس و محلات و بسیاری از خانواده ها آمادگی این مساله را ندارند چون حداقل یک لپ تاپ و یک تلفن هوشمند لازم است. از منظر کارشناسان بهداشت و درمان باید فاصله اجتماعی همچنان برقرار باشد و ما باید خود را با این شرایط تطبیق بدهیم. چون درونمایی این وضعیت مشخص نیست و باید برنامه مشخصی برای ادامه دار بودن این وضعیت وجود داشته باشد. بسیاری از کشور ها این مساله را قبول کرده اند و برنامه دارند و پلن های مختلفی تنظیم کرده اند. ولی محرومیت وجود دارد، خود من در دانشگاه متوجه هستم که بدون حضور دانشجویان و بدون مراجعات و گفتگو هایی که وجود داشت و بحث های سر کلاس گویی ما به بعد مجازی تقلیل پیدا کرده ایم و از زندگی دانشجویی و دانشگاهی و آموزش های محیط دانشگاه محروم شده ایم. در مورد دانشگاه نیز ترم پاییز صدردصد مجازی خواهد بود.

_ تفاوتی که ایران با کشور های پیشرفته دارد بحث اینترنت و زیرساخت ها است. ما در بسیاری از شهرها و مناطق محروم دسترسی به اینترنت نداریم. همچنین خانواده های محروم زیادی وجود دارند که قادر به گرفتن تبلت و شارژ ماهیانه اینترنت نیستند. از طرف دیگر بسیاری از کشورها بحث سواد رسانه ای را جدی گرفته اند ولی ما در ایران تا اینجا چنین مساله ای نداشتیم و این نگرانی وجود دارد که بچه ها از فضای اینترنت استفاده های دیگری ببرند و آسیب دیگری بوجود بیاید. این مساله را چطور باید کنترل کرد؟

من گزارشی دیدم که مربوط به اقدامات شهرداری های اروپا بود که در این بحران نقش مهمی ایفا کردند. در این مرحله اهمیت شهرداری ها خود را نشان می دهد چون این نهاد نزدیکترین سطح حکومت به مردم است. اتکا به دولت نقطه ضعف ما است و شهرداری های ما خدمات محدودی ارائه می دهند و ضعیف هستند و گرفتار مسائل زیادی شده اند و از ابعاد اجتماعی دور مانده اند در حالیکه شهرداری ها در کشور ما قدمت زیادی دارند، در برخورد با تکنولوژی های جدید اجازه داده نمی شود و یا خود ما نیز کمتر جرات و شجاعت داریم تا به سرعت و با شفافیت صحبت کنیم. این موارد پیامد هایی منفی و یا مثبت به همراه دارد اگر سبک سنگین کنید مزایای تکنولوژی های جدید بیش از معایب آنها است و شما اتفاقا با آموزش، گفتگو و صحبت با خانواده ها و آموزش به آنها و با مسئولیت پذیر کردن کسانی که محتوا تولید می کنند، می توان مسئولیت پذیری را در آنها ایجاد کرد و کنترل داشت. ما در مورد تلفن نیز همین مسائل را داشتیم، در مورد ویدئو نیز این مراحل را گذرانده ایم. ما زمانی خود را با این امکان جدید تطبیق نداده ایم و امروز مجبوریم از آن استفاده کنیم و چون تجربه نداریم امکان دارد آسیب بیشتری ببینیم. ما چاره ای نداریم چون فهمیده ایم که با محدود کردن بیشتر ضربه خورده ایم و به سیاست هایی احتیاج داریم که معایب را کمتر کند.

_ شاید چون این تکنولوژی ها وارداتی است بعد از واردات فورا مورد استفاده قرار می گیرد. ولی کشورهای تولید کننده ابتدا فرهنگ سازی می کنند و سپس ابزار را تولید و تکثیر می کنند ولی در ایران فرهنگ سازی قبل و بعد از ورود تکنولوژی وجود ندارد. ما نحوه استفاده درست از فضای مجازی را چه در سطح بزرگسالان و چه کودکانمان داریم؟

بستر اجتماعی بسیار مهم است. سرعت انتشار این تکنولوژی ها بسیار بالاست و نه تنها ایرانی ها بلکه خود آمریکایی ها نیز غافلگیر می شوند. ما نیز در مساله تکنولوژی های ارتباطی جهش داشتیم با یک نوآوری و یا پدیده ای جدید چطور برخورد می کنید؟ آیا می ترسید و مساله را زیر خاک پنهان می کنید؟ با منع کردن مساله از بین نمی رود به طور مثال روز به روز بر تعداد افرادی که سگ نگهداری می کنند زیاد می شود و از طرفی از نظر قانونی کسی نباید این کار را بکند ولی آدم های زیادی این کار را می کنند، در این بین خلایی بوجود آمده است درحالیکه در سایر جاها مقررات گذاشته شده است. در مورد اینترنت و فضای مجازی نیز ما نمی توانیم منع و کنترل داشته باشیم. بحث جامعه مجازی با برگزاری کلاس حل نمی شود. این مسائل درگیری می خواهد، باید آدم ها را درگیر کنیم تا مجبور شوند و فکر کنند و راهی پیدا کنند، خانواده باید درگیر این مساله شود. باید راجع به این موضوع فکر کند و طرح سوال کند و در مورد این موضوع تبادل تجربه بکنند. ما نمی توانیم همه چیز را به صورت رسمی و بخشنامه ای انتقال بدهیم. نوعی حرکت اجتماعی بزرگ نیاز است، ما نمی توانیم همه چیز را به سیستم بسپاریم چون او کار خود را راحت می کند و صورت مساله را پاک خواهد کرد و می گوید منع کردیم و نباشد ولی هست پس باید با واقعیت ها روبرو شد و آدم ها را درگیر کرد تا فکر کنند و راه چاره های متفاوت ایجاد شود. یک راه چاره وجود ندارد با توجه به سلایق آدم ها انواع راه ها وجود دارد. به این صورت می توان ضرر ها را کمتر کرد باید تا جاییکه می توانیم پیامد های منفی را کم کنیم.

_ آیا می توان خانواده ها را درگیر آموزش فرزندان کرد و آنها بخش هایی از آموزش را تقبل و کنترل کنند؟

سهراب در شعرش می گوید: چشمها را باید شست و جور دیگر باید دید. افرادی هستند که در حوزه آموزش صاحب نظر هستند. افرادی مثل پائولو فیریده منتقد آموزش های رسمی هستند و بحث می کنند که مدرسه به تنهایی نمی تواند افراد را آموزش بدهد و اتفاقا خانواده ها و تشکل ها باید درگیر آموزش باشند، شاید بحران کرونا و تعطیلی مدارس نوعی تهدید باشد ولی در دل همین تهدید با نوع نگاه دیگری فرصتی نهفته است. اینکه اعضای خانواده قبول مسئولیت کنند و یا افرادی در سطح محلات به آموزش کمک کنند. باید مرزها را باز کنیم، آموزش فقط به مدارس محدود نمی شود. این مساله ای اجتماعی است و اجتماع محله باید درگیر شود و باید این آموزش را به فرصتی تبدیل کرد به نظر من در هر واحد همسایگی افرادی پیدا می شوند که چیزهایی برای آموزش به بچه ها دارند. حتی مساله قصه گویی می تواند ما را به سراغ سالمندانی ببرد که ما امروز آنها را فراموش کرده ایم و این افراد امروز می توانند به درد بخورند. این گروه می توانند از تاریخ بگویند و یا تجاربی در اختیار بچه ها قرار بدهند.

_ بهترین روش آموزش در دوران کرونا چیست و چگونه می توان بحران آموزشی را مدیریت کرد؟

اگر شما از جامعه محلی کمک بخواهید و قبول کنید که ابتکارات را می پذیرید و سیاست شما خشک و غیر قابل انعطاف نیست، می توان کاری کرد. ما امروز نسل جوانی داریم که سرشار از ایده و ابتکار است و می تواند در این زمینه ها کمک کند، خانواده هایی هستند که فرزند دانشجو دارند و در همه جا هستند امروز می توان از جماعیت دانشجوی کشور برای آموزش های محلی و خانوادگی کمک گرفت. می توان و مشکلی نیست ولی مساله به نوع نگاه و رویکرد شما بر می گردد اینکه بخواهید امور را متمرکز و بخشنامه ای و از بالا اداره کنید و یا تنوع و انعطاف را بپذیرید و به نوع مساله بحرانی را به اشتراک بگذارید، استفاده از دانشجو ها ایده خوبی است. دانشجویان می توانند قبول مسئولیت کنند و حتی با هم شبکه ای درست کنند و در کنار معلمان مسئولیت را بپذیرند و تقسیم کار کنند این ابتکار خوب می تواند کمک کننده باشد. کامیونیتی ها نیز مهم هستند باید تلفیقی بدهیم و از گزینه های مختلف استفاده کنیم و تغییراتی ایجاد کنیم و با توجه به شرایط اجازه بدهیم مناطق استفاده کنند و در جاهایی حتی کلاس های حضوری برقرار شود و در جاهایی که قرمز است از روش های دیگری استفاده کنیم و همه جا به یک صورت و یک شکل نباشد، باید اجازه بدهیم هر منطقه متناسب با شرایط خود آموزش را جلو ببرد. مهم این است که بچه ها یاد بگیرند مهم این نیست که سر ساعتی بروند و سر ساعتی دیگر بیایند. همه این ها برای تنظیم بود و حالا که شرایط ما فرق کرده است باید تنظیماتمان را متفاوت کنیم، باید منعطف و تاب آور باشیم.

_ اما دولت معتقد است اولویت با حضوری بودن مدارس است..

چه کسی گفته است در این شرایط اولویت این است؟! شرایط ما عادی نیست. باید دید شرایط در جاهای مختلف به چه صورت است و سپس متناسب با شرایط تصمیم گرفت. اصل بر سلامت است، امروز دوره فرماندهی پزشکان و متخصصان بهداشتی است ما باید امروز به حرف فرمانده گوش کنیم. اصل چیزی است که آنها می گویند اولویت با سلامت است و باید به حرف متخصصین این بخش گوش کرد.

 

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری شفقنا، تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۹۹، کد خبر: 1006008 ، shafaqna.com

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین