شعار سال: شما هم از این تصویر باسمهای، کلیشه، یکدست و سطحی زن مسلمان و خاورمیانهای در رسانههای غربی و خیلی از تحقیقات دانشگاهی در غرب خسته و دلزده شدید؟ مایا مکداشی، انسانشناس و استاد گروه مطالعات زنان و جنسیت و مطالعات خاورمیانه در دانشگاه راتگرز آمریکا چند توصیهی مفید دارد که چطور دربارهی «جنسیت» در خاورمیانه تحقیق کنید و بنویسید. در زیر ترجمهی این توصیهها با کمی تلخیص را میتوانید بخوانید.
۱- جنسیت، مطالعهی آنچه که به ظاهر آشکار و بدیهی به نظر میرسد، نیست.
جنسیت تحلیل این مساله است که چطور چیزی که بدیهی است، تبدیل به «بدیهی» شده و مهمتر اینکه چرا «بدیهی» شمرده میشود.
۲- هدف مطالعه خود را دقیق مشخص کنید.
قبل از اینکه تصمیم بگیرید دربارهی جنسیت، سکسوالیته، سوژگی و فردیت، قدرت یا هر جنبهی دیگر زندگی در خاورمیانه بنویسید، مشخص کنید که دقیقا موضوع و هدفتان از این تحقیق چیست. دامنهی کار را مشخص و محدود تعیین کنید. کدام کشور، منطقه و دورهی زمانی خاص پسزمینهی تحقیق شماست؟ واژههایی مثل "خاورمیانه"، "جهان اسلام" و "جهان عرب" به آدمها، جغرافیا و تاریخ یکسانی ارجاع نمیدهد، اما ارتباط میان اینهاست که بسیار مهم است. به اضافهی اینکه این منطقه همیشه فراملی بوده، درحالی که پدیدهی "دولت ملی" در این منطقه نسبتا تازه است. مثلا برای اینکه دربارهی اقتصاد سیاسی و جنسیت در سوریه تحقیق کنید، باید حواستان به تاریخ منطقهای که "سوریه" امروزی را به وجود آورد باشد، در کنار آن به ظهور پدیدههایی مثل اقتصاد "ملی" یا اقتصاد سیاسی نیز باید توجه کنید.
۳- مطالعه دربارهی جنسیت باید سکسوالیته را نیز در نظر بگیرد.
به همین ترتیب، مطالعات مربوط به سکسوالیته هم نمیتواند از تجزیه و تحلیل مسالهی جنسیت به دور باشد. اگر یکی از اینها را بیتوجه به دیگری بخواهید بررسی کنید، مثل این میماند که در بررسی سیاست و تاریخ «حزب کمونیست عراق»، سراغ بررسی نهادها، باورها و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولت عراق نروید! جنسیت و سکسوالیته باهم ساخته و یکدیگر را تثبیت میکنند. برای مثال همجنسگرایی و دگرجنسگرایی هر دو یک پیشفرض جنسی دوگانهانگار را بازتولید میکنند.
۴- جنسیت یکی از جنبههای سوژگی و فاعلیت فردی و گروهی است.
جنسیت همچنین تنها یکی از تکنولوژیهای حکومتمندی (governmentality) است، ابزاری برای تعریف و تنظیم روابط بین بدن فرد، جمعیت، ساختارهای قدرت و کمیسازی. تحقیق دربارهی سیاست، تاریخ و حقوق باید جنسیت و سکسوالیته را درنظر بگیرد. همانطور که چنین تحقیقاتی باید حواسشان به طبقه، نژاد و اقتصاد سیاسی باشد و از همه مهمتر به این مسئله دقت کند که چطور همهی این عوامل با هم تعامل دارند.
۵- بدن بیجنسیت وجود ندارد، همانطور که بدن بیطبقه وجود ندارد.
جدا کردن بدن از طبقه و جنسیت، این واقعیت را پنهان میکند که جنسیت چیزی نیست که فرد بتواند خودش را از آن جدا کند. همچنین موضعگیریهای سیاسی هنجارهای مردانه را تایید کرده و به عنوان «واقعیت جهانی» به خورد مخاطب میدهد. جنسیت یک لنز تحلیلی نیست که بتواند بر مبنای دستگاه تناسلی یا اعمال جنسی افراد گروه تحقیق، استفاده شود یا کنار گذاشته بشود. وقتی توجه به جنسیت فقط به زنان/ جامعهی «الجیبیتیکیو» در خاورمیانه محدود شود، در نهایت دوباره همان نگاهی را بازتولید میکند که مردان چطور با زنان «خود» و اعضای جامعهی الجیبیتیکیو رفتار میکنند.
۶- هم از تعمیم پرهیز کنید و هم از سمبلکاری.
گاهی وقتها حجاب، فقط حجاب است و بس. بعضی وقتها هم فقط حجاب نیست.
۷- تصور نکنید که سیاست جنسیتی یا دغدغههای فمینیستی در بستهبندی مشخص و آشنا ارائه میشود.
در عوض، به روند تحقیق خود مجال دهید که دیدگاه شما نسبت به آنچه «سیاست فمینیستی» نامیده میشود را تغییر یا گسترش دهد. برای مثال، در بررسی اعتراضها علیه اقتصاد نئولیبرال در مصر، باید متوجه چارچوب سیاسی وسیعتر باشید که این چارچوب شامل مفاهیم عدالت جنسیتی هم میشود.
۸- میدانم باورش برای شما سخت است، اما وقتی دربارهی جنسیت در کشورهای با اکثریت مسلمان یا گروههای مسلمان تحقیق میکنید، ممکن است اسلام مهمترین عامل یا حتا یک عامل ویژه نباشد.
برای مثال، من سالها دربارهی نظام حقوقی لبنان با تمرکز بر حقوق فردی، کیفری و قانون مدنی تحقیق کردم. هربار که دارم دربارهی کارم بحث میکنم، بهرغم روشهای پیچیدهای که این نهادهای قانونی متصل به یکدیگر تابعیت در لبنان را میسازند، بی برو و برگرد حضار از من میخواهند که دربارهی قوانین شرع و فرض "سرکوب" زنان توضیح بیشتری بدهم. این سوالها همیشه بعد از آن است که من با دقت توضیح دادم که در لبنان برخی قوانین حقوق فردی در میان مسیحیان، در تعریف و تنظیم نقشها و هنجارهای جنسیتی بسیار سفتوسختتر از شریعت مسلمانان است. به اضافه اینکه قوانین مدنی بسیار بیشتر از قوانین مذهبی "تاثیر جنسیتی" دارند. اسلام تنها دین خاورمیانه نیست، هرچند رسانههای جریان اصلی میخواهند اینطور وانمود کنند که تنها دین منطقه است و فقط بر این دین تمرکز دارند. خواننده باید از خودش بپرسد که آیا عملی مثل کتک زدن زنان از سوی مردان به دلیل اینکه نقشهای جنسیتی "مناسب" را ایفا نمیکنند، بسته به مذهب و منطقهی متفاوت، تعریف ریشهای متفاوتی دارد یا نه. برای مثال این مساله در مناطق ارتدوکس یهودی در بیتالمقدس در مقایسه با محلههای محافظهکار در ریاض به چه شکل است. اینجاست که شما دربارهی اسلام تحقیق نمیکنید، در گفتمانی دربارهی اسلام تحقیق و بررسی میکنید.
۹- خاورمیانه تاریخ طولانی در مطرح کردن سوالهای مربوط به حقوق جنسیتی دارد.
با اینکه بسیاری از قوانین سرکوبگری که امروز بر علیه زنان یا افراد جامعهی الجیبیتیکیو در منطقه جاری است نسبتا تازه است، تلاشهایی که حالا در قالب "فمینیسم" تفسیر میکنیم، در خاورمیانه مسالهی جدیدی نیست.
۱۰- تصور نکنید که میتوانید تمام عوامل و نقشآفرینها در تعریف جنسیت در خاورمیانه را شناسایی کنید یا دقیق بدانید تحقیق شما قرار است چه نقش پویایی در این میان ایفا کند.
برای مثال، سازمانهایی مثل «صندوق بینالمللی پول» یا «دیدهبان حقوق بشر» سالها است که در تعریف و تولید این هنجارهای خانوادهی دگرجنسگرا و دگرجنسگرایی در منطقه نقش دارند. شهرکسازیهای اسرائیل یکی دیگر از عواملی است که در ساختار جنسی و جنسیتی فلسطین مداخله میکند. به همین ترتیب، حمله نظامی و اشغال عراق و افغانستان تا حدی با دستاویز قرار دادن حقوق زنان و حقوق اقلیتهای جنسی توجیه میشود. از دیگر عوامل موثر در کارکرد جنسیت و سکسوالیته در خاورمیانه میتوان به فنآوریهایی مثل لقاح مصنوعی، ویاگرا و جراحی ترمیم پرده بکارت اشاره کرد. به جز اینها فرهنگ عامه، تحولات سریع اقتصاد جهانی و جابجاییهای جهانی مردم، گفتمانهای رایج و کالایی شدن همه در تعریف جنسیت و سکسوالیته در منطقه نقش دارند.
فرناز سیفی
شعار سال، برگرفته از فضای مجازی