شعار سال: ۲۸ مرداد سالروز درگذشت مرحوم دکتر باقر آیتالله زاده شیرازی است. ۱۴ سال پیش (عصر روز ۲۸ مردادماه ۱۳۸۶) مجموعه هنرپژوه نقش جهان فرهنگستان هنر در تهران میزبان بزرگداشت دکتر باقرآیتاللهزاده شیرازی، استاد پیشکسوت معماری و مرمت بود. در این آیین پس از سخنان حاضران، نوبت به دکتر باقر آیتالله زاده شیرازی رسید، او با قرائت آیه: " انا لانضیع اجر من احسن عملا " (آیه ۳۰، سوره مبارکه کهف) به درستی که ما اجر کسی را که کار خیر انجام میدهد، ضایع نمیگردانیم" گفت: در کودکی از پدرم پرسیدم که چه کاره شوم؟ گفت: کاری که خدا را راضی کند. من هم دیدم چه کاری بهتر از تعمیر مسجد و امامزاده. پس سعی کردم این کار را به نحو احسن انجام دهم. پدر مرمت نوین ایران و عضو هیئت مؤسس و رئیس مؤسسه فرهنگی ایکوموس ایران (شورای بینالمللی بناها و محوطهها، وابسته یونسکو) در همان جلسه جان به جان آفرین تسلیم کرد و سکته به ضربان قلب تپنده یک ایران دوست متعهد فرهیخته پایان داد.
او که از پیشنهاد دهندگان طرح مطالعه، تنظیم و تدوین منشور ملی حفاظت بناها و محوطهها و همکاری در اجرای طرح بود، عمرش کفاف تهیه منشور ملی حفاظت بناها و محوطهها را نداد. عمرش کفاف نداد که ببیند از دل مناقصات مرمت چه فجایعی بیرون میآید و از دل شرکتهای پیمانکاری و پژوهشکدهها چه چیزهایی به نام مرمت رقم میخورد؛ و کسی هرگز نگفت وقتی قزوینیان و کرمانیان و مشاییون و بقاییون بر اریکه نشستند چه کسانی سردار میراث را ابتدا از سازمان و سپس از عمارت مسعودیه بیرون راندند. کسی نگفت چگونه قومی که از وزارت راه آمد از مرمتگران و باستانشناسان صاحب نظرتر شدند!
در نبود مرحوم شیرازی وقایع تلخی بر میراث فرهنگی ایران زمین گذشته است. در وصف اوضاع نابسامان میراث فرهنگی همین بس که عمارت مسعودیه، مأوا و مأمن میراثیان؛ مدعیان زیادی یافت! کسانی که هیچ وقت حاضر نشدند پیشنهادات مرحوم شیرازی درباره مرمت و کاربری عمارت مسعودیه را جامه عمل بپوشانند. مدعیانی که هر یک معتقدند از دیگری بهتر این عمارت تاریخی را نگه میدارند! هم آنهایی که یک روز چوب حراج زدند بر این ملک و آن را به مناقصه گذاشتند که ایهاالناس واردکنندگان قطعات خودرو از میراثیان فهم بیشتر دارند و خود زودتر با آنها قرارداد بستند و مشاور شدند!
هم آنهایی که اتاق مرحوم شیرازی را به دست کودکان سپردند تا با رنگ، خاطرات تلخ بیرون ریختن میراثیان به ورطه فراموشی سپرده شود! هم آنهایی که دیگر روزی صحنه به توپ بستن مجلس را عکاسی و مرمت بنای مسعودیه را موکول به امضای طرح شان کردند! هم آنهایی که کاوشهای باستانشناسی مسعودیه را با حفاری غیرمجاز اشتباه گرفتند و گناه ناکرده به گردن باستانشناسان انداختند و پیشنهاد دادند که برای بازسازی مجدد و احیا مسعودیه باید هرچه زودتر مزایده جدیدی برگزار و بهرهبردار جدیدی برای مجموعه تعیین شود!
هم آنهایی که برای گرفتن پست و منصب نان سمنانیان را خوردند، اما خواهان برگزاری همایش مرمت به نام شیرازی اند و درعین حال به هر ناراستی که خود سهم بزرگی در ویرانی این عمارت و میراث فرهنگی داشتند هم پیاله شدند و پای دولتیان نهم و دهمی که تیر خلاص بر پیشانی میراث چکاندند را به عمارت و میراث فرهنگی باز کردند باشد که گزینه آنها باشند برای گرفتن پستی در دولت جدید!
یادش گرامی باد! شاید وقتی مشغول خواندن طرح مرحوم شیرازی در خصوص مرمت و حفاظت از مسعودیه شویم بزرگترین پرسشی که در اذهان شکل میگیرد آن است که چگونه مدعیان میراث دوست تا کنون هیچ اشارهای به نظرات پدر مرمت نوین ایران درباره نحوه مرمت و کاربری تعریف شده برای عمارت مسعودیه نکردند؟!
یادش گرامی باد که ابر و باد ومه و خورشید و فلک درکارند که بنای ایکوموس را در عمارت وثوقالدوله تحویل بگیرند. اما هیچ کس سراغ نمیگیرد پس طرح موزه دکترشیرازی در این خانه چه شد؟ لابد آنها که سودای واگذاری بناهای تاریخی را به فلان ساندویچی، فلان کبابی، فلان قلیان سرا، فلان طراح و... تحت عنوان سرمایهگذار متخصص دارند برای این خانه هم طرحی نو در میاندازند در قامت مسعودیه! همانها که تمام قد با امتحان پس دادههای دولت نهم و دهم برای تکه تکه کردن میراث عهد اخوت بستند و صد شکر فعلا تیرشان به سنگ خورد.
روحش شاد و یادش گرامی
مریم اطیابی
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از میراث باشی