شعار سال: عبدالحسین طالعی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم و پژوهشگر، درباره سبک زندگی علوی و نهجالبلاغه به بیان مقدمهای درباره عدم بهرهگیری کافی ما از قرآن کریم و نهجالبلاغه پرداخت و گفت: متأسفانه به برخی از مناسک دینی عادت کردهایم. شب احیا و ماه رمضان و قرآن خواندن خیلی خوب است، اما تمام اینها باید در مسیر زندگی ما بهکار بیاید. قرآنی که در ماه رمضان مقید هستیم آن را ختم کنیم و در شب احیا بر سر بگیریم، خود را به عنوان کتاب زندگی معرفی میکند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ (انفال: ۲۴): ای اهل ایمان، چون خدا و رسول شما را به آنچه مایه حیات ابدی شماست (یعنی ایمان) دعوت کنند اجابت کنید».
وی اظهار کرد: قرار است این کتاب، برای ما یک کتاب زندگی باشد و اگر کتاب زندگی نبود به این معنی است که قرآن کارآیی ندارد. شاید این مثال ناقصی است، اما قرآن مانند سیبی است که گازی به آن زده و دور انداختهایم و چنان که باید و شاید از آن استفاده نکردیم. روخوانی قرآن بسیار خوب است، اما روخوانی برای ما مقدمهای است که از آن گذر کنیم و به سراغ محتوای آن برویم. به عبارت دیگر وقتی یک بیمار نسخه پزشک را میگیرد، میتواند این نسخه را با صوت عالی بخواند، میتواند آن را به خط خوش بنویسد، با آب طلا بنویسد، روی چوب یا شیشه بنویسد، این کارها بد نیست، اما احترام گذاشتن به پزشک به این کارها نیست، بلکه در این است که آن نسخه را بگیریم و به دستور پزشک عمل کنیم.
طالعی اظهار کرد: قرآن کریم آمده است دوای دردها باشد، برای این نیامده است که صرفاً با صوت و ترتیل و حفظ آن را بخوانیم. اینها باید برای ما مقدمهای باشد که بتوانیم از این مقدمات به نتیجه برسیم.
وی با اشاره به آمارهای جرایم در جامعه گفت: اگر اخلاق قرآنی بر فرد و جامعه حاکم باشد، جامعه ما چنین نخواهد بود. اگر به سراغ قرآن برویم، قرآن به ما میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ، كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ(صف: ۲-۳) ای مردم مؤمن چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟ خشم خدا در برابر اینکه حرفی بزنید و عمل نمیکنید، بزرگ است». خشم اصلی خدا اینجا است. ما برای نماز و حجاب این تعبیر را نداریم. آیا میتوانیم بگوییم امت پیغمبریم، اما مانند ایشان نباشیم؟ پیامبر(ص) اهل گذشت بودند. قرآن ما کتاب بخشش و گذشت است: «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا...»(نور: ۲۲)اگر ادعای قرآن داریم باید چنین باشیم. گذشت ما کجاست؟ پس متأسفانه مباحث دینی را نه درست فهمیدیم و نه درست عمل کردیم و تنها یک اسم بر خود گذاشتیم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه رفتار ما نسبت به کلام امیرالمؤمنین(ع) که تفسیر قرآن است، نیز همینطور است، گفت: کلام امیرالمؤمنین(ع) بهترین تفسیر قرآن است. این مطلب را رسول خدا(ص) در روز غدیر فرمودند. مضمون سخن ایشان چنین است که در قرآن تدبر کنید و کسی که گرههای قرآن را باز میکند، علی(ع) است. خطبه غدیر، وصیتنامه پیغمبر(ص) است. در جامعهای که متن مکتوب چندان رواج نداشت، بیان شفاهی آن هم در جمع دهها هزار نفر بسیار مهم است. به فرموده آیتالله جوادی، خطبه غدیر تالی تلو قرآن است و حکم وصیتنامه پیامبر را دارد؛ لذا ایشان تأکید کردند روی این خطبه کار کنید.
وی افزود: رسولالله(ص) در این خطبه فرمودند: همه این پیام را به همدیگر برسانید. پدر و مادرها به فرزندان و حاضران به غایبان برسانند. حاضران فقط کسانی نیستند که در آنجا حضور داشتند، هر کس که پیام پیامبر(ص) و این خطبه را شنیده باشد، باید آن را به گوش افرادی که خبر ندارند برساند. پس معلوم میشود پیام این خطبه فقط برای مردم حاضر در آن مکان نیست. پس فرموده رسول خدا(ص) این است که هم در قرآن تدبر کنید و هم تبیین علی بن ابیطالب(ع) را فرابگیرید و به کمک آن تبیینها به تدبر بپردازید. قرآن مطالب زیادی به ما گفته است و ما این مطالب را در بیان امیر المؤمنین(ع) پیدا میکنیم.
سردبیر مجله کتابشناسی شیعه درباره چرایی مراجعه به کلام امیرمؤمنان(ع) در فهم قرآن کریم گفت: خاصیت معصوم، این است که صدیق است. صدیق یعنی کسی که دروغ نمیگوید و عملش صد در صد مطابق کلامش است. امیرالمؤمنین(ع) صدیق است و سیره و عملش ـ جدای از بیانش ـ هم بیان کننده قرآن است. لذا نهجالبلاغه (که بخشی از سخنان امیرالمؤمنین(ع) است که سید رضی به عنوان الگوی بلاغت در کلام حضرت آن را گردآوری کرده است) تفسیر قرآن است، گرچه ادعای تفسیر نداشته باشد.
طالعی در ادامه سخنان خود درباره سبک زندگی علوی توضیح داد: اهمیت سبک زندگی در این جا است که در زیارت عاشورا میخوانیم: «اللهم اجعل محیای محیا محمد(ص) و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد(ص)»: خدایا زندگی مرا مثل زندگی اهل بیت(ع) و مردن مرا مثل مردن اهل بیت(ع) قرار بده. حال زندگی اهل بیت(ع) چگونه است؟ ما نمیتوانیم دقیقاً مانند اهل بیت(ع) باشیم، اما میتوانیم در مسیر اهل بیت(ع) حرکت کنیم. یکی از راهنماهای خوب ما در این مسیر، نهج البلاغه است. یکی از مصادیق سبک زندگی علوی که در این فرصت درباره آن سخن میگویم موضوع رفاقت و دوستی است.
این پژوهشگر ادامه داد: در دوران جوانی عمدهترین محور، محوردوستی است و شاخص دوره جوانی، دوستی است. انسان در این دوران برای دوستی و رفاقت خود اهمیت زیادی قائل است. امیرالمومنین(ع) برای دوستی چه نسخهای دارند؟ ایشان در حکمت ۱۲ فرمودند: « أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الاِخْوَانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ» ناتوان ترین مردم کسی است که از به دست آوردن برادران ایمانی ناتوان باشد و ناتوانتر از او کسی است که دوستانش را از دست بدهد و دوستی خود را تباه کند. در حکمت ۱۴۲ نیز فرمودند: «التودد نصف العقل»: تودد به معنی جلب محبت و دوستی دیگران است. این نیمی از عقل است. اگر کسی بخواهد عقل خود را امتحان کند و ببیند چه قدر عاقل است، ببیند چه قدر میتواند با دیگران دوست بشود، این به معنای منافق بودن نیست، محبت به دیگران به این معنا که مثلا در رفتار با آنها عیبپوشی کنیم، لازم نیست عیب دیگران را جار بزنیم.
وی افزود: در حکمت ۶۵ نیز فرمودند: «فَقْدُ الْأَحِبَّةِ غُرْبَةٌ» اینکه کسی دوستانش را از دست بدهد به غربت میافتد، یعنی تنها میشود. ایشان در نامه ۳۱ که خطاب به امام حسن(ع) نوشتند، فرمودند: «الغَريبُ مَن لَم يَكُن لَهُ حَبيبٌ»: غریب کسی است که دوستی ندارد.
این استاد دانشگاه در ادامه درباره اینکه چگونه دوست یابی کنیم، گفت: یکی از راههای مهم دوستیابی در سخن امام این است که: «الْبَشَاشَهُ حِبَالَهُ الْمَوَدّهِ» بشاشت به معنی خوش رو بودن است. یعنی انسان با خوشرویی با دیگران مواجه شود. همه میدانیم زندگی گرفتاری و مشکلات دارد، اما برخورد عصبی، مشکلی را برطرف نمیکند، بلکه گرهی بر گرههای دیگر میافزاید. پس با مردم با خوش رویی مواجه شویم. نکته دیگر در دوستیابی عیب پوش بودن است. در سخنی از امام رضا(ع) آمده است که خداوند صفتی به نام ستارالعیوب دارد ستارالعیوب بودن را از خدا یاد بگیرید. خدا عیوبپوش است. وقتی دوستان شما میبینند شما عیبهایی که دیدید فاش نمیکنید، با شما بیشتر رفاقت میکنند. تعبیر حضرت امیرالمؤمنین(ع) این است: «مَنْ لاَنَ عُودُهُ كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ »: کسی که چوب وجودش نرم باشد، شاخ و برگش زیاد میشود. با دیگران نرمخو باشیم.
وی درباره راههای حفظ دوستی نیز گفت: حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حکمت ۴۸۰ فرمودند: « ِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ، فَقَدْ فَارَقَهُ»: رفتاری که موجب شود برادر مومن انسان، خوار و خفیف شود، باعث جدایی میشود. حسادت نیز عامل دیگر از بین بردن دوستی است. حسادت نکنیم. در مقابل داشتههای دیگران به جای حسادتورزی، بگوییم خدایا همان همتی که به او دادی، به من همچنین همت یا نعمتی بده. خدا قدرت دارد این نعمت را به تو بدهد. حضرت در حکمت ۱۱۸ فرمودند: «حَسَدُ الصَّدِيقِ مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ ؟: حسد، محبت را آفتدار میکند». آفت دیگر سخنچینی است. ایشان در حکمت ۲۳۹ فرمودند: «مَنْ أَطَاعَ الْوَاشِيَ ضَيَّعَ الصَّدِيقَ: کسی که به حرف افراد سخنچین گوش کند، دوستانش را از دست میدهد».
طالعی ادامه داد: حضرت امیرالمؤمنین(ع) در نامه ۳۱ نهج البلاغه فرمودند: «ولا تقل ما لاتعلم بل لاتقل كلّ ماعلمت مما لاتحبّ ان یقال لك»: آنچه نمیدانی نگو. گاهی ما یک سخن را به صرف اینکه در فضای مجازی دیدیم، برای همه گروهها ارسال میکنیم. آیا از این مطلب مطمئن هستی؟ امام بالاتر از این نیز فرمودند: بلکه تمام آنچه میدانی نیز نگو. فکر کنیم آنچه میگوییم مفید است؟ یا ضرر دارد؟ در اینجا خوب است از مرحوم عبدالحسین حائری که سی سال شاگردی او را کردهام، یاد کنم. عظمت آقای حائری به سکوتش بود. آنچه از او در طول سی یاد گرفتم، یک دهم دانستههای او نبود. خیلی حرفها را نمیگفت؛ لذا بعد از فوتش یادداشتی در مجله آینه پژوهش نوشتم: نه، گفتن و نگفتن. سکوت خیلی ارزش دارد. آن را تمرین کنیم، چراکه توصیه امیرالمؤمنین(ع) است. آنچه دوست نداریم دیگران درباره ما بگویند درباره دیگران نگوییم. رسولالله(ص) فرمودند: «انصف الناس من نفسک». انصاف یعنی نصف کردن. امیرالمؤمنین(ع) در حکمت دیگری فرمودند: «بالنَّصفَةِ يَكثُرُ المُواصِلونَ: با انصاف رفتار کردن، باعث افزایش دوستان میشود». شیرینی این کلام زیبای امیرالمؤمنین(ع) این است که مثل یک باغ زیبا است و حتی اگر برای زمان کوتاهی در آن سیر کنیم، گذر زمان را متوجه نمیشویم.
وی در پایان گفت: توصیه میکنم هر جا و به هر مناسبتی در کلامتان یادی و تذکری به امام زمان(عج) بدهید. از این کار برکت و خیر میبینید. این سخن را با سخن امام زمان(عج) خاتمه میدهم که فرمودند: هر زمان خواستید به در خانه ما بیایید، با زیارت آل یس بیایید. اینکه فرمودند: «هر زمان» یعنی حتی زمانی که گناه خیلی بدی کردید و خیلی شرمندهاید، در آن نهایت شرمندگی هم سراغ ما بیایید. در این زیارت جملهای هست که میفرماید: «وَ اَن تَملَاَ قَلبِی نُورَ الیَقیِنِ... وَ مَوَّدَتِی نُورَ المُوالاهِ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ علیهم السلام» خدایا ظرف خالی دوستی مرا نورانی کن و فضای دوستی مرا با نور ولایت و محبین اهل بیت(ع) روشنی ببخش. اهل بیت(ع) دوستان خوبی برای ما هستند. بدیهای ما را به رخ ما نمیکشند. در گرفتاریها دست ما را میگیرند و در بدترین حالات میگویند از ما جدا نشوید.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایکنا، تاریخ انتشار: 24 آذر 1400، کدخبر: ، www.khouzestan.iqna.ir،4020781