شعار سال: حدود دو سال از انتشار کتاب انقلاب تمدنی و نظریه پردازی های علمی به قلم سید حسین حسینی گذشت . حسینی در مقدمه کتابش می گوید که «انقلاب تمدنی و نظریه پردازی های علمی» در حقیقت از دو حوزه معنایی «انقلاب دینی و ساختارهای اجتماعی» سرزده و قصد بر آن است که از انقلاب دینی به انقلاب تمدنی، و از ساختارهای اجتماعی، به نظریههای علمی دست مییابیم.
این سخن بدین معنا است که چنانچه آموزههای دینی در عرصه تمدنی، نمود و ظهور جهانی نیابد، بایستی آن دین را محدود و محصول به دروازه های فردی و اجتماعی و سلیقه محوری سنت گرایانه دانست و از این رو، توسعه انقلاب دینی به انقلاب تمدنی، یک بایسته تاریخی تمدن قلمداد میشود.
از سوی دیگر، جریان منطقی انقلاب دینی در ساختارهای چندین و چند گانه اجتماعی نیز وابسته به نظریهپردازی های علمی است که در غیر این صورت؛ در شکل و صورت، برخورداری از انقلاب دینی و جامعه دینی هستیم؛ اما در باطن و محتوا ناهمخوان و ناسازگار با آن خواهد بود و توان تحول آفرینی ندارد.
دو سال از انتشار این کتاب و تم اصلی تشریح شده در آن گذشت. باید از نویسنده پرسید که چند نسخه فروش رفته است؟ چرا در کشور، دغدغه برنامه ریزی تمدنی و تلاش برای حرکت با محوریت علمی وجود ندارد؟ پس این حجم از شعار و آرزو و تاکید، در کجای جامعه باید عینیت حضور و ظهور پیدا کند؟
نظریه پردازی گام دوم انقلاب چرا نباید حول این مفهوم اجرا شود؟ چرا ساخت و بافت سنت گرای جامعه در برابر تحولات علمی موضع گرفته و مقاومت می کنند؟ چرا اندیشمندان علمی رغبت چندانی به فهم دینی منجر به توسعه تمدنی نداشته و حداکثر به دنبال بسط نظرات توسعه ای متعارف و کلاسیک هستند؟
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال