پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۴۴۱۶۹
تاریخ انتشار : ۱۳ دی ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۳

طراحي جاده در رفتار راننده موثر است

يكي از عوامل بروز تصادفات جاده‌ها هستند. در عين حال مسئله مهم اين است كه خطاها و اشتباهاتي را كه حين رانندگي اتفاق مي افتد، چگونه می‌توان به حداقل رساند و چگونه بايد محيط جاده‌ها را طوري طراحي كه با هدف‌ها و نيازهاي راننده هماهنگي داشته باشد.

شعار سال: به نقل از روابط عمومی فرماندهی انتظامی استان اصفهان، چنين تخمين زده شده كه بيش از 90 درصد سوانح رانندگي در ارتباط با خطاهاي انساني است. به اين علت كه آموزش بهتر و داشتن اطلاعات لازم و اعمال مقررات فقط می‌تواند تأثیر محدودي در كاهش صحنه‌های تصادف داشته باشد، پس لازم است جاده‌ها طوري ساخته شود تا خطاهاي انساني را به حداقل برساند.

سؤال اساسي اين است كه رعايت چه اصول و پيش بینی‌هایی می‌تواند احتمال سوانح رانندگي را كاهش بدهد و پيامدهاي نا مطلوب اشتباهات رانندگي را به حداقل برساند؟

براي اينكه طراحي جاده بتواند اثر مطلوب روي رفتار و عملكرد راننده داشته باشد ابتدا راننده بايد محيط جاده را درك كند و بداند که براي چه هدف و منظوري ساخته شده است. بايد توجه داشت كه اين درك و شناخت جاده يك فرايند فعال است. بدين معني كه اين شناخت نتيجه يك نوع تعامل فكري بين احساس اكتسابي و انتظارات اوست.

پر واضح است كه ممكن است راننده محيط جاده را متفاوت از هدف طراح جاده و مهندس سازنده تصور كند. براي مثال يك جاده چهار باند شهري ممكن است براي سرعت 50 كيلومتر در ساعت ساخته شده اما اگر يك راننده آن جاده را به عنوان اتوبان تلقي كند (با وجود اينكه منطقه شهري است) ممكن است در آن جاده سرعتي مشابه به يك اتوبان يا آزاد راه داشته باشد.

به طور كلي طبق آمار بيش از 99 در صد اطلاعاتي كه رانندگان كسب می‌کنند، از طريق چشم است به خاطر اينكه سيستم بينايي محدود است و محيط رانندگي نسبتاً پيچيده است، لذا در موقعیت‌های بسيار زيادي شناخت كامل محيط جاده متكي به اطلاعات بالا به پايين است.

به عبارت ديگر، رانندگان رويدادهايي را شناسايي می‌کنند كه همگام با انتظارات آن‌ها باشد و طبيعي است كه رويدادهايي كه با انتظارات آن‌ها مطابقت ندارد را ناديده می‌گیرند. در واقع تصادفات هنگامي رخ می‌دهند كه رانندگان انتظار برخی رويدادها را به درستي پيش بيني نمی‌کنند. مطالعاتي كه در مورد تصادفات رانندگي نقش فراواني در بروز حوادث دارند.

اولين بحث اين است كه چگونه راننده جاده را شناسايي می‌کند. البته بر حسب اينكه رانندگي او در چه سطحي از مهارت است. دومين بحث در مورد برجسته بودن و چشمگير بودن پاره‌ای از عناصر سازنده جاده است در ساخت محيط جاده نقش مؤثر دارند. سومين بحث نقش انتظارات راننده را مطرح می‌کند كه چطور روي شناخت و تعبير راننده از محيط جاده تأثیر گذار است.

شناخت جاده

به طور كلي رفتار انساني ذاتاً هدفمند است. براي اينكه متوجه شويم چگونه رانندگان از محيط جاده شناخت پيدا می‌کنند بايد دو حالت ذهني راننده را ملاحظه كنيم. اول اينكه حالت فعلي او را متوجه شويم و دوم حالتي كه راننده سعي می‌کند براي خود ايجاد كند. براي اينكه او به يك هدف خاصي دست يابد (مثلاً از نقطه الف به نقطه ب رانندگي كند) آن هدف به مراحل کوچک‌تر تقسيم بندي می‌شود.

براي رسيدن به يك هدف جزيي يا کوچک‌تر، از عمليات و مراحل مخصوصي استفاده می‌کند. مثلاً براي دستيابي يك هدف خاص مثل رسيدن به يك نقطه در زمان خاص راننده تصميم می‌گیرد از يك ماشين سبقت بگيرد و با سرعت خاصي رانندگي كند يا مقابل چراغ راهنمايي توقف كند يا توقف نكند.

براي نمونه در برخی مهارت‌های رانندگي مثلاً كنترل وسيله نقليه (نگهداري وسيله نقليه روي جاده) كه راننده در يك محدوديت زماني معين مهارت و توانايي خود را بروز می‌دهد، راننده به طور ناخود آگاه و به طور عادي حركاتي انجام می‌دهد. در اينجا متوجه می‌شویم كه شرايط جاده راننده را وادار می‌سازد در شيوه رانندگي تغييرات لازم را انجام دهد (مثلاً رانندهاي ديگر را وادار كند تغيير مسير بدهند) لذا صرفاً قرار دادن يك تابلو راهنمايي و رانندگي بدون آماده سازي علائم روي جاده براي مشخص كردن تعيين مسير حركت راننده‌ها نمونه‌ای از اطلاع رساني به شكل نادرست است و نصب علائم اشعاب و تغيير مسير جاده قبل از رسيدن به محل مورد نظر بسيار ضروري است.

وظايف راننده

مهارت و توانايي راننده در انجام يك وظيفه رانندگي بستگي به سطح دشواري آن عمل و تجربه او دارد. در اين خصوص وظايف رانندگان را می‌توان در سه سطح تقسيم بندي كرد:

1-
دانش محور 2-قانون محور 3-مهارت محور.

وظايف مهارت محور به طور اتوماتيكي (خودكار مانند يك عادت) انجام می‌شود و ناخود آگاه مانند كارهاي عادي روز مره است، مانند عوض كردن دنده ماشين و هدايت اتومبيل.

رفتار و انجام وظايف قانون محور شامل بعضي از روندهاي كنترل شده قانون يا مقرارت است كه طي زمان از طريق تمرين يا مهارت در موقعیت‌های خاصي بايد انجام شود. وقتي موقعیت‌های خاصي اتفاق مي افتد روند انجام كار يا مراحل رفتاري از ذهن گرفته می‌شود و راننده طبق آن عمل می‌کند ابتدا راننده قانون يا روشي را كه از ذهن می‌گیرد، درست مانند نمونه‌های قبلي كه به درستي ياد گرفته و با موفقيت انجام داده تكرار می‌کند.

رفتارها و وظايف دانش محور (عقل محور) در مواجهه راننده با موقعیت‌های تازه و غير آشنا اتفاق مي افتد كه پيرو قانون خاصي نيست و مشابه قبلي نداشته است رفتار انسان نياز به عكس العمل سريع ذهني و شعور عمومي دارد.

تأثیر طراحي جاده بر شیوه‌های رانندگي

اهداف سفر: چگونگي طراحي محيط جاده نقش مهم و اساسی‌ای در شيوه استراتژي جنبه‌هایی مانند هدف مسافرت را در بر می‌گیرد (مثلاً"سفر بر انجام مأموریت كاري يا تفريح و گردش) و در نتيجه مسير انتخابي سفر مهم است. مثلاً"راننده مسيري را انتخاب می‌کند كه جاه‌های ديدني بيشتري داشته باشد نه اينكه سریع‌تر به مقصد برسد.

بنابراين طراحي محيط جاده در اين شيوه روي رانندگي تأثیر خواهد داشت. بايد به خاطر داشت كه هر يك از شیوه‌های رانندگي داراي سلسله مراتب يا اولویت‌های انتخابي خود است. انتخاب درست يك مسير مورد نظر، حركات رانندگي را تحت تأثیر خواهد گذاشت.

مهارت هدايت خودرو: در اين سطح يا شيوه، محيط جاده در عملكرد رانندگي تأثیر فراوان دارد. در اين شيوه هدايت وسيله نقليه به تجارب و مهارت قبلي راننده و استفاده از تجاربي كه براي او موفق‌تر بوده بستگي دارد. اگر وضعي اتفاق بیفتد راننده شیوه‌ای از رانندگي را انتخاب می‌کند كه طبق مقررات باشد و عكس العمل هاي حساب شده و ثابتي را خواهد داشت.

حركات قانونمند راننده بر اساس قوانين و مقرراتي است كه بر اساس نوع جاده پس از تجارب مكرر زياد به ذهن خود سپرده است و جزءرفتار رانندگي او شده است. مثلاً وقتي در يك آزاد راه از وسيله نقلیه‌ای سبقت می‌گیرد، در يك زمان در مغز و حافظه‌اش فرضيات فراواني فعال می‌شود: آيا از مقابل ماشين يا وسيله ديگري در حركت است؟ سرعت او مجاز است؟ محل خروجي در مقابل خود دارد يا نه؟ آيا چراغ راهنمايي در پيش دارد؟ و تصورات ديگر هنگام سبقت گرفتن از وسيله نقليه جلويي، همه اين تصورات و تصميم گیری‌های او، در نحوه مانورها و حرکت‌های او تأثیر گذار خواهد بود.

شيوه كنترل: در شيوه كنترل هم طراحي جاده نقش با هميتي را دارد به علت اينكه مجموعه فرايند رانندگي يك امر تركيبي است و مانند يك عادت بدون كنترل يا به طور غير آگاه انجام می‌شود، واضح است كه بايد مشكل طراحي جاده با نياز راننده مطابقت داشته باشد تا اين وظيفه به طور اتوماتيك انجام شود. براي مثال كنترل مسير بستگي به تركيبي از انتخاب سرعت، موقعيت وسيله نقليه و تعيين مسير براي مقصد دارد.

گرفتن اين نوع اطلاعات، نسبتاً سریع‌تر و قبل از هر چيز به سيستم ذهني و بينايي وارد می‌شود. اگر به هر دليلي اين چنين اطلاعات كافي نباشد (مثلاً خط كشي روي جاده به خارج از جاده كشيده شده باشد يا پاك شده و يا به درستي قابل تشخيص نباشد) اين احتمال وجود دارد كه راننده كنترل وسيله نقليه را از دست بدهد.

از آنجايي كه حركات رانندگي كم و بيش به طور عادت و خودكار صورت می‌گیرد، هر نوع اطلاعات نادرست ورودي به محدوده ذهن يا سيستم بلافاصله بازده منفي خود را بروز می‌دهد. همچنين وظيفه رانندگي بر اساس سلسله مراتب يا اولویت‌ها سازمان يافته است.

اگر در مرحله اول بر اساس سلسله مراتب نقشي درست انجام نشود، در سطح يا مراحل دوم و بعدي اثرات بد و نامطلوب بروز می‌دهد. براي مثال يك راننده مبتدي كه با تعيين مسير مشكل پيدا كند، ممكن است تصميم بگيرد نه از وسايل نقليه ديگر سبقت بگيرد و نه از طريق آينه ماشين به اطراف يا عقب ماشين نگاه كند. از طرف ديگر تأثیر بالا به پايين خواهد داشت. مثلاً رانندهاي كه در فشار محدوديت زمان قرار گرفته (از نظر جنبه‌های برنامه ريزي) باعث می‌شود كه مکرراً سبقت بگيرد و طبعاً كنترل مسير مشکل‌تر می‌شود.

نقش علائم در ايمني ترافيك: در طول جاده راننده با سيلي از تابلوها و اطلاعات پر زرق و برق، در دو طرف جاده مواجه می‌شود و همه از مقابل چشم او رژه می‌روند و آیت تصاویر آن قدر فراوان است كه براي راننده مشكل آفرين می‌شود براي بهينه سازي روند اطلاع رساني، اگر اشيا و تابلوهاي نصب شده توجه راننده را بيش از حد ضروري به خود جلب كند، اين امر مشكل ساز تلقي می‌شود. البته اگر راننده از ميان آن تابلوها و اشياي رنگارنگ، نتواند پيام آن‌ها را متوجه شود به نوبه خود از وظيفه رانندگي مطلوب خود قصور خواهد كرد.

اين نيروي جازبه كه به وسيله تابلوها و اشيا می‌تواند توجه راننده را به سوي خود جذب كند، عوامل مشخصه يا متمایز آن جاده ناميده می‌شود. از اين ديدگاه همه آن عوامل مشخصه و جالب توجه كنار جاده به وسيله ويژگي ظاهري آن‌ها و زمینه‌ای كه روي آن‌ها نقش بسته است تعيين می‌شود.

طبيعي است هنگام ساخت و طراحي جاده، تابلوها و اطلاع رسانی‌های مربوط به رانندگي در يك جاده بايد مقابل ديد راننده هرچه واضح‌تر و متمایزتر باشد. براي مثال تابلوهايي از قبيل توقف و محل‌های سبقت، خطوط مقطع و ممتد و خلاصه علائم مهم‌تر در اندازه بزرگ و با رنگ قرمز طراحي می‌شود. ولي علائم داراي اهميت كمتر در اندازه كوچكتر طراحي می‌گردد.

با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، تاریخ 8 دی 95، کد مطلب: 9510-3390-5: www.isfahan.isna.ir

خبرهای مرتبط
برگزیده ها
خواندنیها و دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین