شائول موفاز در این کنفرانس که متشکل از تعدادی از مقامات سابق ارتش اسرائیل بوده است، بیان کرده: من از زمانی که جان بولتون سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد بود با او آشنایی دارم. او تلاش کرد در آن زمان من را متقاعد کند که اسرائیل باید به ایران حمله کند.

اما موفاز که در آن زمان وزیر دفاع اسرائیل بوده است تلاش کرده است تا این سیاستمدار تندروی آمریکایی را از حمله به ایران پرهیز دهد و به او بیان کرده است که حمله به ایران به هیچ عنوان به نفع تلاویو یا واشنگتن نیست و این تصمیم تصمیمی خردمندانه نخواهد بود.

جان بولتون قرار است در تاریخ 19 آوریل سال جاری به عنوان جانشین ژنرال هربرت مک مستر در مقام مشاور امنیت ملی آمریکا قرار بگیرد. این در حالی است که قبل از آن مایک پامپئو یکی دیگر از سیاستمداران تندرو و ضد ایران در آمریکا جایگزین رکس تیلرسون وزیر امور خارجه ترامپ شده است. بسیاری از تحلیلگران این تغییرات کلیدی را نشانه های جدی از آمادگی ترامپ برای ورود به یک جنگ میدانند که احتمالا هدف اصلی آن ایران است.

به شکلی جالب توجه «پیتر لرنر» ستون نویس نشریه سیاست خارجی «فوروارد» در مطلبی در این نشریه به خواسته اصلی اسرائیل از جان بولتون اشاره کرده است که بخشی از این خواسته ها در رابطه با ایران است.

وی در این مقاله با متهم کردن ایران به منبع اصلی بی ثباتی در خاورمیانه و حامی جدی تروریسم و اسلام رادیکال اشاره کرده است که هر کجا که در خاورمیانه ایران را میبینیم روسیه پشت سر ایران است. وی اولین ماموریت جان بولتون در خاورمیانه را این میداند که اقدام به موسع کردن و جامع تر کردن برجام کرده و با سفت و سخت تر کردن آن جلوی دسترسی ایران به سلاح هسته ای را بگیرد. در این راه به عقیده لرنر تهدید جدی به استفاده از زور باید وجود داشته باشد.

با این حال لرنر از جان بولتون درخواستی جدی تر دارد: به این خاطر که اسرائیل به هیچ وجه خواهان جنگ نیست، وی باید توازنی جدی میان گزینه های مختلف ایجاد کرده و از گسترده سازی چالش پرهیز کند.

دومین خواسته لرنر از جان بولتون مربوط به حزب الله لبنان است. وی با معرفی حزب الله به عنوان بازوی تروریستی نفوذ ایران در منطقه، که اکنون بالغ بر 120 هزار موشک در اختیار دارد، از بولتون میخواهد با خلع سلاح کامل حزب الله و تغییر ماهیت این گروه، این جنبش را در درون لبنان ادغام کرده و خاصیت های نظامی آن را خنثی کند.

یکی دیگر از خواسته های لرنر از جان بولتون مربوط به سوریه میشود. وی با بیان این که جنگ در سوریه همچنان ادامه خواهد داشت و این کشور صحنه شطرنج بازی قدرت های بزرگ منطقه ای و خارج از منطقه طی هفت سال گذشته بوده است، بیان کرده که در سوریه، اسد باید به این نکته واقف شود که بمباران شهرهای سوریه برای او هزینه های جدی در بر خواهد داشت و در عین حال روسیه باید در این کشور به شدت محدود شود.

وی در ادامه با اشاره به موقعیت مرزهای جنوبی و شرقی سارائیل یعنی مصر و اردن، و همچنین وضعیت چالش با فلسطینیان سه پیشنهاد جدی به بولتون میکند تا سه نکته را در دستور کار خود در خصوص خاورمیانه قرار دهد:

افتخار: وی بیان میکند که مهمترین نکته در خاورمیانه افتخار است و هرچند همیشه تهاجم راحت است اما اغلب ارزشش را ندارد. وی تلاش برای حفظ وجهه در خاورمیانه را نکته اساسی در حفظ ثبات در این منطقه میداند.

نیرو و قدرت: وی اشاره میکند که قدرت نقش مهمی در خاورمیانه دارد، اما قدرتی که ناشی از اعتبار باشد. وی به بولتون پیشنهاد میکند که از متحدان خود در منطقه حمایت کند، این حمایت را به شکلی با ثبات صورت دهد و دوستان خود را در دقاع همواره تقویت نماید.

حمایت از نیروهای متعادل: به شکلی جالب توجه سومین نکته ای که لرنر به بولتون پیشنهاد میکند این است که در منطقه از نیروهای متعادل در مقابل نیروهای تندرو حمایت کند هرچند این حمیات اندک و مختصر باشد. وی بیان میکند که نیروهای متعادل خاموش باید فرصت سخن پیدا کنند و فضایی برای مشارکت با آنها در امور منطقه فراهم شود.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری تحلیلی تابناک، تاریخ انتشار: 6فروردین 1397، کدخبر:   785329،www.tabnak.ir