اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش نخست/ کسب و کار علوم انسانی 2: مهدی صالحی
بنظر صالحی، دانشگاه یک تله است که افراد را برای کار در جامعه تربیت نمی کند و در
بهترین حالت ،دانشجو را تبدیل به یک تکنسین میکند. باید این تفکر را تقویت کرد که فرد ضرورتا باید به یک عرصۀ جدید
وارد شد(نوآوری و کارآفرینی)، یک عرصه جدید تعریف کرد و حرف ها را پیش ببرد… .هر کسب و کاری با چالشهایی روبهروست. علوم انسانی در ایران بسیار چالش برانگیز است. هم غفلت از سوی سیاستگذار وجود دارد که گاهی دوست ندارد کاربردی از این علوم استخراج کند و دانشآموختههای این علوم همت ندارند و نمیتوانند کاری را پیش ببرند.
اصل مقاله را اینجا بخوانید.
*بخش نخست / کسب و کار علوم انسانی 3: مهدی صالحی
علوم انسانی مبنایش باید
اخلاق باشد. وقتی یک مجموعۀ فرهنگی متلاشی میشود، همه ما روضهاش را میخوانیم،
اما ببینیم در آن مجموعه فرهنگی چه قدر بیاخلاقی کردند که به اینجا رسیده است. از دیگر اهداف ایشان نجات دانشجویان علوم انسانی با ایجاد کسب و
کار از زیر یوغ اساتید علوم انسانی می باشد زیرا کسب و کار بدون اخلاق،
شکست خورده است. ما یک منبع تمام نشدنی قدرت نرم یعنی زبان فارسی را داریم. چرا که در قرن ۲۱ که همه مدعیان علوم انسانی میگویند قرن معنویت است. بحث نظریهپردازی در حوزۀ زبان، بحث راهبردسازی است. ما از این سرمایهگذاری غافلیم. اگر در پی ایجاد وفاق ملی هستیم، این راهش است. اگر دنبال کارآفرینی هستیم، این راهش است. برای تمام این حرفها میشود دلیل آورد و ایدهپردازی کرد.
*بخش دوم /دانش بنیان و دانش کاربردی در علوم انسانی 1 : دکتر آرش موسوی
در این نشست نسبت میان علوم بنیادی و علوم کاربردی در رشتههای علوم انسانی، رابطۀ بین عرضه و تقاضا، و نقش دولت در حیطۀ کاربردی سازی علوم انسانی مورد بررسی قرار گرفت. از منظر دکتر موسوی ، علوم
بنیادی، با هدف گسترش مرزهای دانش، روی موارد و موضوعاتی کار میکنند بدون اینکه
چشماندازی دربارۀ نتایج عملی و کاربردهای آن تحقیق وجود داشته باشد. درمقابل،
علوم کاربردی از اول در چشماندازشان کاربرد و مسئلهای کاربردی را در نظر دارند. در
بُعد زمانی هم این را میتوان مطرح کرد. در برههای از تاریخ ممکن است یک کارِ علمی
کاری بنیادی باشد اما ده سال بعد همان موضوع بسته به اینکه چه رویدادهایی در جهان
علم و فناوری و اقتصاد و جامعۀ بزرگتر اتفاق میافتد، بدل به دانش کاربردی بشود. یک
راه همان است که انتقال علم از دنیا به کشور صورت بگیرد و علوم بنیادی توسعه پیدا
کند. این راه اول اصطلاحاً عرضهمحور است. یعنی شما دانش را از بالای هرم برای
توسعه به سمت جامعه و اقتصاد با فشار روانه میکنید.این راه اول اصطلاحاً عرضهمحور است. یعنی شما دانش را از بالای هرم برای توسعه به سمت جامعه و اقتصاد با فشار روانه میکنید. یک راه دیگر توجه به تقاضامحوری است. یعنی شما نیازها و تقاضاهایی را در جامعه، مردم و بنگاههای اقتصادی شناسایی کرده و از این طرف مکشی ایجاد میکنید که به آن در اصطلاح مدلtechnology-pull میگویند. یعنی نیروی تقاضا جریان دانش و فناوری را به سمت خودش میکشد و این کشش و مکش با آن جریان فشار از بالا با یکدیگر بده بستانی را برقرار میکنند. نکتهای که ما درواقع در ایران با آن مشکل داریم، همین بحث تقاضامحور کردن علوم انسانی است.
*بخش دوم / بومی سازی و الگوهای توسعه ای در علوم انسانی کاربردی 2 : دکتر آرش موسوی
از
نظر دکتر موسوی، بومی سازی مسائل مصداق بومی سازی تقاضا و عرضه می شود. برای مثال حوزۀ روانشناسی در کشور ما امروزه تقاضای بسیاری
وجود دارد و روزبه روز هم
بیشتر میشود. در این حوزه روانشناسان باید
ضمن اینکه نگاهی به بنیادهای علم روانشناسی در دنیا داشته و مبانی دانش
روانشناسی را از آن جا بگیرند، به پرسشهای خاص ایرانی هم در این زمینه می بایست
نگاه کنند.
این به معنی مسیر درست بومی سازی است. اتفاقی که تا الآن برای بحث بومی سازی
افتاده است، استفاده از همان دیدگاه عرضه محور است. یک وجه مهم دیگر از
موضوع بومی سازی به نظر وی بحث قسمتهای ضمنی و پنهان دانش است. دیدگاه رایج اما نادرستی نسبت به علم وجود دارد
که وی آن را دیدگاه اطلاعاتی به علم مینامد. یک بخش مهمی از بومی سازی علم اتفاق افتاده است. بدین معنا که قسمتهای
پنهان مثل مهارتهای تحقیق، منطقی فکر کردن و… بخشهایی که هیچ جا نوشته و ثبت نشده را به داخل
کشور منتقل کنیم. انتقال این بخشها بیشتر از همه از طریق فرایند استاد و شاگردی
به دست میآید.در علوم انسانی کاربردی،
نگاه ایشان یک نگاه مبتنی بر مکانیزم بازار است. بازار جایی است که میتواند خودش
این نیاز جامعه را به علوم کاربردی و فناوری برآورده کند. دولت نباید در این فرایند دخالت مستقیم کند.
*بخش دوم / کاربردی سازی از نگاه صاحب نظران : دکتر علیرضا افشانی
دکتر افشانی خوشبینی محتاطانهای نسبت به موضوع تجاریسازی علوم انسانی دارد. ایشان با برشمردن محاسن و معایب بالقوه تجاریسازی علوم انسانی سعی میکند در فضای انتقادی همکاران، به ایضاح نتایج مثبت تجاریسازی نیز بپردازد. البته همین نقش ایضاحگر نیز باعث شده است هنوز نظر صریح خود را در این باب اعلام نکند. به نظر میرسد دکتر افشانی از طرفی دخالت دولت در عرصه علم را در برابر اخلاق حرفهای میداند؛ از طرف دیگر نیز ایشان دغدغه اقتصاد، اشتغال و تضمینهای اجرایی دارد و در نتیجه از نقش تنظیمگر و حمایتی دولت استقبال میکند. نگرانی وی از سفارشی شدن نتایج پژوهشها، ورود مستقیم دانشگاه در امر تجاریسازی را از نظر او مبهم نگاه داشته است.
در مجموع به نظر می رسد دکتر افشانی مخالفت مبنایی با تجاریسازی علوم انسانی نداشته باشد. ایشان سعی کرده همگان را به نتایج ملموس این جریان توجه دهد که مقدار زیادی از این نتایج مثبت اند. احتمالا فعال شدن بخش خصوصی (شرکت ها و موسسات) و تفکیک انواع دانشگاهها، دفاع وی را از تجاریسازی علوم انسانی تقویت کند. وی كاربردي شدن علم، برقراري ارتباط با نيازهاي جامعه، كمك به بهبود وضع اقتصادي، افزايش اميد شغلي دانشآموختگان جامعهشناسي و علوم انساني و كمك به پيشبرد علم با استفاده از نتايج پژوهشها را از جمله محاسن تجاريسازي به صورت بالقوه میداند. اما از سوی دیگر، افزايش محافظهكاري پژوهشگران و جامعهشناسان، كاهش خلاقيت، سفارشي شدن نتايج پژوهشها، وجود نداشتن هيچگونه تضمين براي اجرايي شدن ايدهها، كاهش تعهد علمي، اخلاقي و حرفهاي اصحاب علوم اجتماعي را از جمله معايب تجاريسازي به صورت بالقوه میبیند.
*بخش سوم / کاربردی سازی از نگاه صاحب نظران : دکتر نجفقلی حبیبی
دکتر حبیبی نگاهی فلسفی به موضوع کاربردیسازی دارد و بیشتر به نسبت معرفتی علوم انسانی با علوم طبیعی اشاره داشته است. وی سایر علوم را خدمتگزار علوم انسانی دانسته و علوم انسانی را جهتبخش آنها قلمداد میکند. از این نگاه کاربردی سازی علوم انسانی اهمیت پیدا میکند اما موضع ایشان درباره «تجاریسازی علوم انسانی» مشخص نمیشود.
از نگاه حبیبی «هويت انساني فردي و اجتماعي انسان، چيستي آن، نيازهاي آن وعوامل موثر در قوام آن که مي توان در مجموع به يک تعبير، آن را فرهنگ ناميد در معناي وسيع کلمه، از طريق علوم انساني مشخص ميگردد و سامان مييابد. شکلگيري هويت فرهنگي و چگونگي آن، عوامل موثر آن، چه براي يک فرد و چه براي يک جمع که از آن به خانواده، قوم، همشهري، ملت، امت، جامعه انساني و عناويني از اين قبيل تعبير ميکنيم در علوم انساني تبيين ميشود و بعد نيازهاي او و ضرورتهاي زندگي فردي و جمعي او همه از طريق علوم انساني رو به کمال ميرود و حتي نيازهاي او پس از اين تحولا ت فرهنگي متفاوت ميشود و آنگاه براي رفع اين نيازها به ساير علوم توجه ميشود. به عبارت ديگر ساير دانشها براي رفع نيازهايي پديد ميآيند که از طريق علوم انساني بررسي شدهاند و بنابراين ساير دانشها خدمتگزار و کارگزار علوم انساني هستند و نقش آنها نقش پايه و فلسفه است و ديگر علوم و فنون برخاسته از آن و خدمتگزار آن هستند.
*بخش چهارم / کاربردی سازی از نگاه صاحبنظران: دکتر غلامرضا ذاکرصالحی
دکتر ذاکرصالحی در این
زمینه مباحث خود را بیشتر از زاویه آکادمی علوم انسانی و ضعف دانشگاه پی میگیرد.
از نظر او سرمایهگذاری و توجه لازم به زیستبوم علوم انسانی در ایران نشده است.
در صورت اصلاح موارد لازم و انجام این سرمایهگذاری، علم راه خود را باز کرده و زمینه
کاربردی سازی علوم انسانی را فراهم می آورد. ایشان اساسا نگاه مثبتی نیز به «تجاری
سازی علوم انسانی» ندارند و فقط آن را به عنوان بخش کوچکی از علوم انسانی و
دانشگاه می پذیرند. اگر همت کنیم و کیفیسازی علوم انسانی را پیش ببریم و سرمایهگذاریهای
لازم روی آن انجام شود، آنوقت خودبهخود علوم انسانی کاربردی خواهد شد؛ علوم
انسانیای که رنجور است نه کاربردی میشود و نه بومی میشود و نه جهانی. برنامه و
پروژهی پیشنهادی بنده بهعنوان یک پژوهشگری که در فضای کنونی علوم انسانی تنفس میکند،
صبوری و مدارا، فرهنگسازی و سرمایهگذاری روی علوم انسانی است. علوم انسانی اکنون
دچار تورم نقش است، یعنی بیش از توان خود دارد نقش بر عهده میگیرد. در ایران
مطالبات از علوم انسانی بسیار متورم و غیرشفاف است؛ انتظارات بلندپروازانه، ناهمگون
و بعضاً متعارض از علوم انسانی وجود دارد. علوم انسانی به بحران جامعهی ایرانی
فکر میکند و اشتباهاً تصور میشود که خودش بحرانزده است. از طرفی همین علوم
انسانی ضعیف و نوپا در ایران functional
است، علوم انسانی اکنون کارکرد جالبی در خانوادهها پیدا کرده… تعداد زیادی ازجمله زنان برای ارتقای
آگاهی به دانشگاه آمدهاند؛ این benefit
است، فقط تجاریسازی benefit نیست.
*بخش پنجم /کاربردی سازی از نگاه صاحب نظران : دکتر محمد فاضلی
دکتر محمد فاضلی از معدود جامعهشناسانی است که اتفاقا بیشترین فعالیت را در زمینه کاربردی کردن دانش انسانی و اجتماعی و حتی تجاری سازی و تولید ثروت از آن داشته است. ایشان از پایه گذاران و فعالان مطالعات کاربردی «اتا» (ارزیابی تاثیرات اجتماعی) در کشور بوده و هستند. همچنین اظهارنظرهای کارشناسانه زیادی درخصوص مسائل مهم و روز کشور داشتهاند که بیشتر از جنس سیاستگذاری بوده است.
درمجموع دکتر محمد فاضلی با انواع اقدامات درزمینه کاربردی سازی و تجاری سازی علوم انسانی موافقاند و خود پیشرو این عرصهها هستند. با این وجود به دلایل فوق، با جریان و گفتمان تجاری سازی علوم انسانی مخالفت جدی دارند. دکتر محمد فاضلی میگوید: «با اين واژه کلاً مخالفم که شما علوم انساني را ازموضع تجاري سازي نگاه کنيد. من گاهی اوقات احساس میکنم يک عدهای ميخواهند علوم انسانی را کوچک جلوه بدهند، تحقيرکنند يا ناکارآمد جلوه بدهند؛ میآيند دائماً برخوردی ميکنند انگار اينها علومياند که از آنها ثروتي خلق نميشود. علوم انساني اگرچه امروز در کشور ما مهجور شده اما پيشرفت کشورهاي توسعهيافته عموما مبتني بر رشتههاي علوم انساني بوده. علوم انساني منشاء تغييرات بنيادي در جامعه است. علمي که دانش آموختگانش نه با تجاري سازي مشکلشان حل ميشود نه با محدودسازي رشتهها. براي علوم انساني بايد طرحي نو درانداخت، آن هم با تکيه بر اساتيد همان علم.
*بخش ششم / کاربردی سازی از نگاه صاحب نظران: دکتر نعمت الله فاضلی
صریح ترین و فعالترین منتقد تجاری سازی علوم انسانی در کشور، دکتر نعمت الله فاضلی است. وی از زوایای مختلف دینی، اخلاقی، سیاسی و علمی تجاری سازی علوم انسانی را نقد کرده است و از سایر فعالان علوم انسانی نیز برای رساندن صدای اعتراضشان به دولت دعوت کرده است. ایشان نه تنها با جریان تجاری سازی، بلکه با جریان کاربردی سازی علوم انسانی هم مخالف است و فقط بخش کوچکی از آن را کاربردی میداند. او بیشترین نقش علوم انسانی را در کارکردهای غیرمستقیم، فرهنگی، بلندمدت و زیرساختی میداند. با این همه دکتر نعمت الله فاضلی، با انواع اقدامات برای کاربردی سازی و تجاری سازی (تولید ثروت) مخالفتی ندارد، البته به شرطی که تبدیل به جریان اصلی نشوند. هرچند جای اقدامات تجاری سازی را در خارج از دانشگاه میداند. به نظر میرسد دلایل مخالفتهای دکتر نعمت الله فاضلی هویتی، سیاسی و نظری است. او در مجموع کارنامه علوم انسانی در ایران را مثبت و حتی قابل قبول تر از سایر گرایش ها میداند. دکتر نعمت الله فاضلی نیز به اهداف سیاسی-امنیتی-ایدئولوژیک پشت طرح تجاری سازی علوم انسانی بدبین است و آن را تا حدی ادامه بومی سازی، اسلامی سازی، محدودسازی و طرح تحول علوم انسانی میپندارد. علاوه براین گرایش ایشان به نظریات علوم انسانی تفهمی و ضدپوزیتیویستی نیز بر این مخالفت ها تاثیر داشته است.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش هفتم / مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی: دکتر محمد امین قانعی راد
وی به عنوان یک جامعه شناس علم، بر استقلال و آزادی آکادمیک تاکید فراوان دارد. او نیز هرچند با اقدامات تجاری سازی خارج دانشگاه موافق است، اما با جریان تجاری سازی علوم انسانی مخالفت میکند.
دکتر محمد امین قانعی راد ریشه این نگاه را تسلط مهندسان بر مدیریت و برنامه ریزی کشور و حاکمیت نگرش مالی و مهندسی میداند. ایشان صراحتا ترجیح میدهند دانشگاهیان "برج عاج نشین” باشند با فاصله به جامعه بنگرند تا موضع انتقادیشان حفظ شود. درنتیجه توصیه میکنند تجاری سازی علوم انسانی در نظام ملی نوآوری، در جاهایی خارج از دانشگاه تعریف شوند و دانشگاهیان نیز به جای تجاری سازی، به "اجتماعی سازی علوم انسانی” یعنی حضور فعال در جامعه و پررنگ کردن مسئولیت اجتماعی سایر بخشهای جامعه، حکومت و اقتصاد بپردازند. درمجموع دکتر محمد امین قانعی راد با انواع اقدامات کاربردی سازی و تجاری سازی علوم انسانی موافق است اما بر اساس اصل تقسیم کار، وظیفه دانشگاه را تولید دانش و مهارت بخشی به دانش آموختگان میداند و تجاری سازی را وظیفه بازار تلقی میکند. بهتر است دانشگاهها وارد فضای تجاری سازی علوم انسانی نشوند و با فاصله به شناخت، تحلیل و نقد بپردازند. اما فعالان علوم انسانی در خارج دانشگاه به کاربردی سازی، تجاری سازی و کارآفرینی بپردازند. دولت نیز در سیاستگذاریهایش به طور اساسی و محوری می باید از علوم انسانی کمک بگیرد.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش هشتم / مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی : دکتر بختیار محمدپور
دکتر بختیار محمد پور مدافع کل جریان کاربردی سازی و تجاری سازی علوم انسانی است. موضع نظری دکتر محمد پور در باب دانش و خاستگاه و مبنای آن آشکار نیست و در نتیجه در خصوص نظر وی درباره دخالت دولت در عرصه علم نمی توان نظر داد. لیکن در بقیه موارد شفاف نظراتش را بیان کرده است. او بر استفاده از همه بخش های دولتی و خصوصی برای توجه دادن به علوم انسانی و کاربردی سازی و تجاریسازی آن تاکید می کند. در نتیجه دولت، دانشگاه و بخش خصوصی را به کاربردی سازی و تجاری سازی علوم انسانی دعوت مینماید. البته به نظر می رسد وی به مبحث تبیین مدل این حمایت ها از علوم انسانی و نحوه رفع موانع آن چندان ورود نکرده است.
بسیاری نقد دارند که
نباید تجاری سازی وارد دانشگاهها شود اما دانشگاهها امروز درگیر این موضوع هستند
چون باید درآمدزایی کنند. بنابراین من تعمداً از واژه تجاری سازی استفاده کردم چون
معتقدم میتوانیم علوم انسانی را تجاری کنیم. اینکه امروز فیلمها و آثار هنری ما
تجاری میشوند ماحصل تجاری سازی علوم انسانی است ما اگر تعمداً به سمت تجاری سازی
علوم انسانی برویم میتوانیم بهرهوری بیشتری از این حوزه داشته باشیم.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش نهم / مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی: دکتر احمد گل محمدی
بیشترین دغدغه دکتر احمد
گل محمدی دخالت حوزه سیاست در علوم انسانی است. او معتقد است که اگر استقلال
دانشگاه و نهاد علم درک و رعایت شود و اداره دانشگاه، منابع انسانی و سرفصل های
آموزشی در آن به عهده خود آکادمی باشد (و نه به شکل از بالا به پایین) خود به خود
علم مفید و مرتبط با جامعه تولید میگردد که میتوان آن را تجاری سازی کرد. دکتر احمد گل محمدی به طور کلی نگرش مثبتی به
کاربردی سازی و تجاری سازی علوم انسانی دارند به شرطی که به طور طبیعی و با دادن
آزادی و استقلال به اصحاب علم حاصل شود. حوزۀ اختیارات و وظایف دولت و نهادهای سیاسی به شکلی گسترده تعریف شده که از امور غیر سیاسی از جمله «علم»
استقلال زدایی و اصالت زدایی شده است. سلطۀ فزایندۀ «شبه علم» یا «علم نما» در حوزۀ
علوم انسانی از طریق تدوین سرفصل ها و کتاب های آموزسی و تامین نیروی انسانی شکل
گرفته و در پی آن کاهش روش مندی در رشته های علوم انسانی به وجود آمده که باعث
کاهش تجاری سازی در علم می شود. گل محمدی تجاری سازی در علم را به این معنا دانست
که علم به درد جامعه بخورد و این فرآیند اتفاقی است که باید از حوزه های پژوهشی و
آموزشی آغاز شود.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش دهم /مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی : دکتر علی مرشدی زاده
دکتر مرشدی زاده نگاه محتاطانه ای به برنامه تجاری سازی علوم انسانی دارد. ایشان مفید و کاربردی شدن دانش در ارتباط با جامعه و همچنین درآمدزایی و استقلال مالی دانشگاه را از جمله فواید این برنامه برمیشمرد. اما از سوی دیگر این ارتباط با دولت و بازار، به تعبیر ایشان موجب افزایش محافظه کاری و کاهش خلاقیت میشود. درنتیجه اینکه تجاری سازی علوم انسانی درمجموع مفید است یا مضر از منظر وی به شیوه اجرای آن برمیگردد. خصوصا اینکه آیا همه مجموعه ها و دانشگاه ها میخواهند به کار تجاری سازی بپردازند یا خیر و اینکه برای کاهش آسیبها چه تدابیری در نظر گرفته خواهد شد. بحث تجاری شدن علوم انسانی در چند دهۀ اخیر به وجود آمده و بخصوص به دورۀ ریگان و تاچر در دهۀ ۱۹۸۰ باز می گردد… این جریان منافع و مضراتی برای دانشگاه خواهد داشت. منافع این ارتباط این است که علم کاربردی می شود و دانشگاه بدون توجه به نیازهای جامعه کار علمی انجام نمی دهد. به علاوه بنیۀ اقتصادی دانشگاه هم تقویت می شود. اما از طرف دیگروقتی دولت سفارش دهندۀ علم به دانشگاه باشد، در حوزۀ علم محافظه کاری به وجود آمده و خلاقیت از بین می رود.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش یازدهم / مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی: دکتر جواد میری
دکتر جواد میری نیز طرح بحث تجاری سازی را هجمه ای به علوم انسانی تلقی کرده اند. ایشان هم نگران کالایی شدن علوم انسانی و مصرف گرایی سرمایه داری هستند و هم دلواپس کاهش نقادی از قدرت توسط علوم اجتماعی می باشند. دکتر جواد میری همچنین برنامه تجاری سازی علوم انسانی را در همکاری مستقیم یا غیرمستقیم مهندسانی که بینش جامعه شناختی ندارند با مسئولین "اسلامی سازی” و "تحول علوم انسانی” در مثلا شورای عالی انقلاب فرهنگی میبیند. او درواقع مشکل کاربرد علوم انسانی و اشتغالزایی آن را در خارج از حیطه علوم انسانی و مرتبط با اقتصاد و سیاستهای رانتی و غیرکارشناسانه ارزیابی میکند. در واقع به علوم انسانیها کار داده نشده که بتوانند کاربردی و موثر باشند. در مجموع دکتر جواد میری با اقدامات کاربردی سازی و حتی تجاری سازی موافق است ولی مشکل را در سیاست و اقتصاد و فضای کسب و کار میداند که باید فضای لازم را به علوم انسانی بدهند. لذا نوک پیکان مباحث علوم انسانی را میبایست از سمت علوم انسانی، به سمت اقتصاد و سیاست برگرداند.تجاري سازي دور كردن جامعه شناسان و تحليلگران اجتماعي از هدف اصلي جامعه شناسي و نقد قدرت است، در واقع قدرت هايي كه انسان را به سمت شيء وارگي مي برد. بحث تجاري سازي به معناي اشتغال زايي نيست. اساسا به اين معناست كه جامعه بشري را به نظام سرمايه داري برساند. شما به جای تجاریسازی علوم انسانی بیایید یک فرایندی در دانشگاه درست کنید که استاد دانشگاه این نیاز را در خود بداند که ۵ زبان یاد بگیرد، مطالعات بینالمللی داشته باشد، با بزرگان علوم انسانی در جهان مرواده کند.
اصا مقاله را اینجا بخوانید
*بخش دوازدهم /مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی : دکتر محمد مالجو
دکتر محمد مالجو نیز بیشترین مشکل علوم انسانی را دخالت سیاست و دولت در تمامی جوانب آن از مدیریت و برنامه ریزی تا تامین منابع انسانی در آن میداند که با انقلاب فرهنگی آغاز شده و تاکنون نیز کم و زیاد ادامه داشته است. دکتر محمد مالجو با اقدامات کاربردی سازی برای همه اقشار کاملا موافقند اما تجاری سازی را محدود به رفع نیازهای دولت و ثروتمندان میدانند که امکان خرید خدمات را دارند. لذا مردم عادی و محرومان در تجاری سازی نادیده انگاشته می شوند. بنابراین دکتر محمد مالجو با اقدامات تجاری سازی موافقند اما با اینکه بخواهد به جریان غالب تبدیل شود مخالفت میکنند تا دانشگاه به خدمت صاحبان قدرت درنیاید. تجاریسازی علوم انسانی به چه معناست؟ به این معناست که دانشگاه خصوصا فعالیتهای پژوهشی آن، درخدمت تقاضا در جامعه باشد. تقاضا با نیاز متفاوت است. گروههایی که نیاز دارند، اما تامین مالی ندارند، یعنی نیروهای فرودست اعم از اینکه گروه و متشکل باشند یا خیر در حقیقت امکان آن را ندارند که از دانشگاه و آموزش و پژوهش بخواهند که از طریق ارایه امکانات مالی کاری برای آنها انجام دهند. بنابراین تجاریسازی در دانشگاه یعنی دانشگاه در خدمت صاحبان قدرت سیاسی (دولت) و صاحبان قدرت اقتصادی (بخش خصوصی) قرار بگیرد و لاغیر.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش سیزدهم/مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی : دکتر ابراهیم فیاض
دکتر فیاض از صاحبنظران علوم انسانی است که منتقد علوم اجتماعی تجربی اند و بیشتر به علوم انسانی تفهمی نزدیکند و لذا با تجاری سازی چندان میانه خوشی ندارند. البته وی طرفدار علوم انسانی سیاستگذار است ولی لازمه آن را بومی سازی علوم انسانی میداند. ایشان وظیفه دولت را هزینه کردن در علوم انسانی عنوان میکند تا علوم انسانی بومی برای حل مسائل ایران شکل بگیرد ولی سازوکار این هزینه کردن را چندان نمیشکافد. تجربه و کاربرد به معنای علوم تجربی در علوم انسانی وجود ندارد و این به روش تفسیر برمیگردد و روش تفسیر یک بحث جدید است که در حوزهی علوم انسانی بحث تفسیر و اقناعسازی است و نه کاربرد؛ چراکه دیدگاه کاربردی به شدت خشونت به وجود میآورد، فاشیسم نتیجهی علوم انسانی کاربردی و بهنحوی تجربی بود. پس اگر علوم انسانی تأویل شود به علوم تجربی، به شدت خشن و خشونتزا میشود؛ چراکه انسان را تا حد یک شیء تقلیل میدهد، که خود مارکس هم با آن به مخالفت میپردازد، انسان تبدیل به کالا میشود و خریدوفروش به وجود میآید؛ پس هرگونه کاربرد ما را به خشونتهای بزرگ و همین تجاریسازی که مطرح کردید (وارد شدن به فاشیسم و مارکسیسم علمی)، میرساند. این مسئله هر دوره که تکرار شد خشونت ایجاد کرد، این نشان میدهد که این دولت نیز در حال وارد شدن به این ساختار است. دانشگاههای ما که علوم انسانی ندارند، دانشگاههای ما صورتکی از علوم انسانی دارند، اما کار اصلی آنها همان علوم پزشکی و فنی است، در واقع علوم انسانی به معنای واقعی نیست.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
*بخش چهاردهم /مروری بر آراء صاحب نظران علوم انسانی در مورد تجاری سازی علوم انسانی: دکتر مقصود فراستخواه
بیشترین دغدغه دکتر فراستخواه نیز آزادی و استقلال آکادمیک است. او مدیریت دولتی و از بالا را مهمترین چالش دانشگاه میداند و انتظار مضاعف دولت و بازار را از علوم انسانی مزید بر مشکلات آن قلمداد میکند. از نظر وی تنظیم رابطه دانشگاه با دولت و بازار میبایست به عهده خود دانشگاهیان باشد و در این راه نیز نباید نقش دانشگاه را به یک سفارش گیرنده تقلیل داد تا ماهیت انتقادی آن از بین نرود و ازخودبیگانه نشود. در نتیجه دکتر فراستخواه با جریان تجاری سازی موافق نیست؛ چرا که تصور میکند این جریانی است همه گیر و تحمیل شده از خارج دانشگاه. راه حل نیز از نظر وی بازگشت به خویشتن و خودتاملی دانشگاه و عدم دخالت نهادهای حکومتی در دانشگاه است. دانشگاه در دوره معاصر ایران به تصاحب گفتمانهای مسلط درآمده است زیرا خود آن هستی نیرومندی ندارد. ابعاد مشکل وقتی است که با وجود این همه پولی که از مردم میگیرند دانشگاه زیر سیطره مدیریت دولتی است، یعنی پول از خانوادهها و تصاحب از سازمان بروکراتیک دولت. یعنی یک دیوانسالاری دستوپاگیر و یک مدیریت دولتی حتی در دانشگاههای غیردولتی.
اصل مقاله را اینجا بخوانید
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از وب سایت بردار، تاریخ انتشار : 28 خرداد www.bordar-ensani.ir، 97
www.bordar-ensani.ir