شعار سال: حالا کمتر ادبیات میخوانیم و بهجای آن چشم بر توئیتها و استاتوسهای دوستانمان در توئیتر و فیسبوک یا مقالات آنلاین میگردانیم؛ اما اصلاً اهمیتی هم دارد که مطالعه ادبی ما کمتر شده است؟ در گزارشی که مؤسسه «موقوفات ملی هنر» امریکا همین چند روز پیش منتشر کرده، آمده است که آمار مطالعه کتابهای حوزه ادبیات، فرهنگ و هنر طی سالهای گذشته به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده و یکی از دلایل آن حضور در توئیتر و فیسبوک و دیگر رسانههای مجازی بوده است. گویا افرادی که پیشتر نیازهای اطلاعاتی و بینشی خود را از کتابها برآورده میکردند حالا این نیازشان را از بستههای سریع، کوتاه و در دسترس فضای مجازی پی میگیرند. در پیمایشی که این مؤسسه برگزار کرده از افراد پرسیده نمیشود که آن ها چقدر توئیتها یا نظرات مندرج در فضای مجازی را میخوانند، اما واضح است که وقتی مردم ادبیات نمیخوانند، تجربهای منحصر به فرد از «خواندن» را از دست میدهند. تجربهای که هیچگونه دیگری از نوشتار جای آن را نمیگیرد. با این همه شماری از پژوهشهای جدید نشان داده است که داستان – بویژه داستان ادبی- کیفیت همدلی را در بین افرادی که آن را خواندهاند افزایش میدهد و توانایی آنها را در دیدن دنیا از منظر دیگران، بالا میبرد. آثار خوب ادبی، بویژه رمانها، میتوانند ذهن یک فرد دیگر را در دسترس خواننده قرار دهند - چه ذهن نویسنده و چه ذهن شخصیتهای داستان- بهشکلی که فقط آثار معدود هنری توان انجام چنین کاری را دارند. پس اگر کمتر آثار ادبی میخوانیم، به این دلیل است که جامعه ما کمتر از گذشته از حس همدلی برخوردار است. اگر تغییر عادات کتابخوانی توان ما را در دیدن دنیای پیرامون از منظر دیگران کاهش داده، پیامدهای آن گریبان همگی ما را خواهد گرفت.
آمار این مؤسسه نشان میدهد زنان (50 درصد) بیشتر از مردان (36 درصد) به خواندن آثار ادبی تمایل دارند. سفیدپوستان (50 درصد) نیز بیشتر از سیاهپوستان (29 درصد) و اسپانیایی تبارها (27 درصد) به خواندن آثار ادبی تمایل نشان میدهند. اصلیترین موتور محرکه برای مطالعه ادبی، آموزش و پرورش است. بهعنوان مثال در سال 2015 حدود 68 درصد از دارندگان مدرک دانشگاهی فوق لیسانس و بالاتر مطالعه ادبی داشته اند. این رقم برای دارندگان مدرک لیسانس 59 درصد و برای آنها که صرفاً تحصیلات دبیرستان را به پایان رسانده اند، 30 درصد بوده است. نکته دیگری که این گزارش مشخص میکند این مسأله است که اگر چه تعداد بزرگسالان امریکایی با یک مدرک لیسانس یا بالاتر، از سال 1982 به این سو نزدیک به دو برابر افزایش یافتهاند و طبیعتاً باید میزان مطالعه ادبی در امریکا بالا رفته باشد؛ اما چنین اتفاقی نیفتاده است. آماری که این مؤسسه از وضعیت جهانی مطالعه به دست میدهد این است که امروز نسبت به 30 سال پیش محصولات و قالبهای بیشتری برای جلب توجه ما وجود دارند و همینها بخشی از دلیل دوری ما از خواندن کتابهایی در حوزه فرهنگ و هنر هستند. بازیهای ویدئویی محبوبیت بسیار زیادی پیدا کردهاند و فیلمها که پیشتر فقط در سالنهای سینما میدیدیم، به منازل راه یافتهاند. از اینها مهمتر شاید اینترنت باشد؛ با تمام قدرتی که برای پرت کردن حواس ما دارد. سی سال پیش، اینترنت وجود نداشت.
سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از سایت روزنامه ایران، تاریخ انتشار 20 مرداد 97، کد مطلب: 477799، www.iran-newspaper.com