شعار سال: اگرچه قتل همسر شهردار سابق تهران یک شوک اجتماعی بود و با واکنشهای متفاوتی در افکار عمومی همراه شد اما به نظر میرسد بیش از خود حادثه به مثابه یک کنش، واکنشها نسبت به آن عجیب بوده و تا مرز هولناکی رسیده بود. در این میان بیش از هر رسانهای، صدا و سیما به پوشش گسترده و جزیینگرانه آن پرداخت که تا کنون بیسابقه بوده و کمتر سراغ داشتیم که درباره یک متهم و مجرم این حجم تولید خبر و گزارش صورت بگیرد. شاید یک نمونه از این رویکرد را میتوان در پخش دادگاههای غلامحسین کرباسچی ردیابی کرد که دست برقضا او هم شهردار سابق تهران بود و اتفاقاً از حیث جناحبندی سیاسی با محمد علی نجفی همسو. همین اشتراک این نگرش را دامن میزند که رویکرد صدا و سیما به بازنمایی قتل میترا استاد بیش از آنکه رسانهای باشد سیاسی است. جالب است که افکار عمومی این بار بیش از اینکه از پوشش خبری این حادثه از سوی صدا و سیما خشنود باشد و آن را مصداق شفافیت و کارکرد آگاهیبخشی و اطلاعرسانی این رسانه بداند این پرسش را مطرح میکرد که چرا صدا و سیما در این فقره اینقدر پرکار شده و در بخشهای مختلف خبری زوایای مختلف آن را روایت میکند! این درحالی است که پیش از این منطق رسانهای بر این بود که نباید به اخبار و حوادث تلخ و ناگوار دامن زد و ذهن مخاطب را درگیر تنشهای اجتماعی کرد. آنهم نه یک قتل معمولی، قتلی که توسط یکی از سیاستمداران و مدیران عالیرتبه کشور صورت گرفته و برجسته کردن آن ممکن است به بیاعتمادی اجتماعی دامن بزند. واقعیت این است که فارغ از بدبینیهای سیاسی به عملکرد صداوسیما درباره پوشش خبری این قتل و بدون اینکه بخواهیم دچار یک نوع تقلیلگرایی سیاسی شویم باید از حیث رسانهای و استانداردهای آن در پوشش اخبار قتل و جنایت به این موضوع بنگریم. بر این اساس تا زمان روشن شدن ماجرا و صدور حکم نهایی دادگاه، قاتل به عنوان متهم نه مجرم شناخته میشود و وظیفه هر رسانهای پرهیز از هر گونه پیشداوری، سوگیری و صدور حکم له یا علیه متهم است. در واقع در این حادثه دکتر نجفی مثل هر متهم دیگری باید از تمامی حقوق یک متهم برخوردار باشد و عملکرد صداوسیما را میتوان نوعی قانونشکنی هم دانست. فارغ از مباحث حقوقی و مبتنی بر اخلاق رسانهای هم صداوسیما به عنوان رسانه ملی باید همه تلاشش را بکند تا از عواقب و پیامدهای اخلاقی- اجتماعی این حادثه در افکار عمومی جلوگیری کند. چطور این رسانه نسبت به پخش فیلمهایی که مروج خشونت باشد حساس است و مدام در برنامههای خود خانوادهها را به پرهیز از فیلمهای خشن دعوت میکند اما اکنون خودش یک خشونت عریان را که میتواند به ترویج الگوهای غلط رفتاری و انتشار خشونت در جامعه منجر شود به نمایش میگذارد. حتی گلولههایی که در اسلحه جا مانده را نشان میدهد. قتلی که اتفاق افتاده یک رخداد خانوادگی بوده این حجم از رمزگشایی درباره انگیزههای قتل، مصاحبه با قاتل و گفتوگوی فلهای خبرنگاران با او و نمایش مدام این صحنهها در نهایت ترویج خشونت و بداخلاقی از طریق رسانه ملی است و بار دیگر مصداقی از جناحی و سیاسی عمل کردن این رسانه. اگر مدیران صدا و سیما عقلانیت به خرج میدادند برای حفظ آبرو و اعتبار نظام هم شده این همه به این مسأله دامن نمیزدند. عملکرد صدا و سیما در این باره شفافسازی نیست، ماهی گرفتن از آب گلآلود است.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران ، تاریخ انتشار 12خرداد 98، کد خبر: 512929، www.iran-newspaper.com