شعارسال: گفت و گو با حسن بهشتیپور کارشناس مسائل هستهای:
*باوجودی که گروه ویژه اقدام مالی (FATF) در بیانیه اخیرش اعلام کرد که فعالیتهای تقابلیاش با ایران را به حالت تعلیق درمیآورد و حتی صحبت از قریبالوقوع بودن خرید هواپیمای بوئینگ مطرح میشود، آقای دکتر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی از توطئهچینی جدید غرب علیه ایران خبر داد؛ این دو حالت چطور با هم قابل جمع است؟
این نظر و تحلیل آقای صالحی براساس دومبنا انجام شد. یک مبنا فضای رسانههای غربی است. معمولا در 12-10سال گذشته وقتی غربیها میخواستند یک حرکت علیه ایران انجام بدهند، قبل از آن توپخانه رسانهای خود را علیه ایران به راه میانداختند و از طریق رسانههایی مثل رویترز، فرانسپرس، آسوشیتدپرس و سیانان اخبار مختلفی را منتشر میکردند. در واقع یک فضاسازی انجام میدادند که در آن فضا بتوانند ضمن ایرانهراسی، اعمال یکسری اقدامات تحریمی علیه ایران را توجیه کنند. آقای بان کیمون قرار است یک گزارش رسمی محرمانه را به شورای امنیت سازمان مللمتحد در ماه جولای تحویل دهد و رویترز بخشی از این گزارش را زودتر از خود بان کیمون منتشر کرد. البته مشخص نیست آقای بان کیمون این خبر منتسب به خود را تکذیب کند یا خیر اما آقای صالحی فرض را بر این گرفت که این گزارش رویترز صحت دارد. بعد این مطلب را در کنار صحبتهای خانم مرکل گذاشت و نتیجه منطقی گرفت که این میتواند زمینهسازی رسانهای باشد برای اینکه اقداماتی را میخواهند علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل انجام دهند. من بهعنوان یک تحلیلگر سیاسی معتقدم که این در ادامه همان جریان صهیونیستی است که اصلا مخالف برجام بود چون لابی صهیونیسم هم در رسانهها و هم در دیپلماسی نفوذ دارد و مجموعه اقداماتی را علیه ایران سازماندهی میکند تا جلوی اجرای برجام را بگیرد. اگر صحبتهای دبیرکل ناتو، بان کیمون و صدر اعظمآلمان را کنار هم بگذاریم میتوانیم نتیجه رسانهای بگیریم که یک موضوعی وجود دارد اما بحث مهمتر جنبه حقوقی موضوع است، در دوره قبل از برجام دشمنان ایران بهانههایی همچون پیامدی، ابعاد احتمالی نظامی فعالیت هستهای و غیره را مطرح میکردند؛ موضوعاتی که در گزارشهای مختلف آقای البرادعی و آقای آمانو نیز مطرح شد و شورای حکام 12قطعنامه و شورای امنیت سازمان ملل شش قطعنامه علیه ایران صادر کردند اما الان گزارشهای آقای آمانو بعد از برجام مثبت بود و تاکید بر اجرای برجام است. عملا بهانههای گذشته دست آنها نیست و نمیتوانند ما را متهم به فعالیتهای غیرصلحآمیز هستهای کنند، بنابراین شاید بیایند و روی موضوعات توان موشکی یا نقض حقوق بشر بهعنوان سوژه جدید کار کنند. ما باید با این مسائل برخورد حقوقی هم داشته باشیم. غیر از آن رسانههای ما باید پیگیر باشند و موضوع را از نگاه تحلیلی کنکاش و بررسی کنند. یکی از رسانههای ما از دفتر بان کیمون بپرسد، این خبری که رویترز منتسب به دبیرکل سازمان ملل کرده آیا صحت دارد یا خیر؟ از جنبه رسانهای که بگذریم اما از نظر حقوقی ایران باید مجموع اقدامات را دقیق رصد کند، استدلالهای منطقی خود را در چارچوب حقوق بینالملل و روابط بینالملل برای افکار عمومی دنیا توضیح دهد و از کنار این موضوع ساده نگذرد. به نظر من این هشدار آقای صالحی جدی است و هم در بُعد حقوقی و هم در بُعد رسانهای باید به آن توجه شود. ولو اینکه فضا مثبت است این به معنای منفینگری نسبت به تحولات نیست بلکه به معنای آن است که ایران حواسش باشد که بالاخره استدلالهای حقوقی خودش را درباره قطعنامه 2231 از هماکنون مطرح کند. فرقی که امروز با دوسال پیش دارد این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی طبق برجام نظارت بر فعالیت هستهای ایران را بهطور همهجانبه دارد انجام میدهد و امکان اینکه ایران بخواهد کلاهک هستهای تولید کند مثل همیشه اصلا وجود ندارد. با این استدلال باید اعلام شود این اتهامات کاملا بیاساس است. ضمن آنکه به طرف مقابل خیلی شفاف، صریح، علنی و محکم استدلالهای حقوقیمان را بگوییم و یادآور شویم درباره قدرت دفاعی که مربوط به امنیت ایران است با کسی تعارف نداریم، برهمین اساس تلاش میکنیم قدرت موشکی خود را بالا ببریم برای آنکه کاملا جنبه بازدارندگی و دفاعی دارد.
*هماکنون این سوال مطرح میشود که چرا آقای دکتر صالحی ابعاد مختلف دغدغه خودش را شفاف نکرد و نگفت به نظر او قرار است این توطئه در چه حوزهای بروز و ظهور پیدا کند؟
آقای صالحی همانطور که خودش تعبیر کرده بهعنوان یک استاد دانشگاه حدس تحلیلی خودش را بیان کرد، به نظر من این حرف مبنا دارد؛ حرفی نیست که روی هوا گفته باشد بلکه چند استدلال را کنار هم چید، اخبار را کنار هم گذاشت و استنتاج کرد که ممکن است بخواهند با زمینهسازی رسانهای دوباره یک قطعنامه علیه ایران بدهند. مثلا به بهانه مساله توان موشکی، مجموعهای از اقدامات محدودیتزا را در حوزه بانکی علیه ایران انجام دهند. در هر صورت هر حالت دیگری هم باشد حرفهای آقای صالحی به جای آنکه برای ما نگرانی ایجاد کند هشداردهنده است. باید به سمتی برویم که هم از بُعد رسانهای کنکاش کنیم و تحلیلگران از دفتر بان کیمون پیگیری کنند که آیا چنین گزارش محرمانهای که قرار است او به شورای امنیت سازمان ملل بدهد با رویترز همخوانی دارد، اگر جواب مثبت است چرا قبل از آنکه به شورای امنیت سازمان ملل تحویل شود، گزارش محرمانه به دست رویترز رسید. این مسائل باید در رسانههای ما بررسی شود که متاسفانه پیگیری نمیشود. ثانیا کمیته مربوط به برجام و حقوقدانهای برجستهای که در شورای عالی امنیت ملی حضور دارند مساله را باید جدی بگیرند و بُعد حقوقی ماجرا را پیگیری کنند. تاکیدم بیشتر روی آن است که مسئولان ما وقتی صحبت میکنند باید صحبتهای شان حساب شده باشد. از یک طرف باید قاطع حرف بزنند یعنی موضع ما را خیلی شفاف و قاطع بگویند، از طرف دیگر در چارچوب حقوق و روابط بینالملل واژگانی را استفاده کنند که برای طرف مقابل قابل درک باشد تا از حق ایران به درستی حمایت شود. صحبتهای غیرحقوقی بعدا برای کشور هزینهساز نشود و خودش بهانه جدیدی دست دشمن ندهد که دوباره آن را مبنا قرار دهند و دوباره علیه ایران استفاده کنند.
*شما میگویید این جمله آقای صالحی باید باعث هوشیاری ما شود، اما از این جمله برخی مشغول استفادههای سیاسی هستند و دوقطبی دلواپس-دلاور دوباره فعال شده است، حامیان برجام در حیرت و تعجب به سر میبرند و دلواپسان این حرف رئیس سازمان انرژی اتمی را شاهد ادعاهای گذشته خود قرار میدهند که همواره میگفتند برجام مشکل ساختاری و بنیادین دارد و آثار خسارتبارش الان به تدریج در حال بروز و ظهور است، چه کار باید کرد که فضای هوشیاری در حاشیه جدالهای داخلی قرار نگیرد؟
فرصتطلبی دیگر منطق ندارد. یک عدهای به هر حال میخواهند کار جناحی خود را دنبال کنند. اینها مجموعه مسائلی که دارند بیشتر درگیریهای جناحی و این علیه آن و آن علیه این یکی است. اینها دلسوختگی برای مسائل ملی ندارند. ما هرچه فریاد داریم باید بر سر آمریکا و طرف مقابل بکشیم، باید مطالبهگریمان به آن سمت باشد، متأسفانه ما مطالبه گریمان را به داخل کشور آوردیم و داریم از یکدیگر مطالبهگری میکنیم خلاصه گل به دروازه خودی میزنیم. اگر واقعبین باشیم مجموعه بحثهای کارشناسی باید به سمت طرف مقابل برود یعنی مطالبهگری را از 1+5 داشته باشیم. بیاعتنایی طرف مقابل را به تعهداتش یادآور شویم. توضیح دهیم اقدامات ایران دقیقا تایید آژانس بینالمللی انرژی هستهای را دارد. الان آژانس بینالمللی انرژی هستهای به صراحت تایید میکند که ایران در چارچوب تعهداتش عمل میکند، بنابراین جای نگرانی وجود ندارد و اصلا جای شک و تردید نیست. ما با دست پری که داریم میتوانیم مطالبات خودمان را از طرف مقابل بیان کنیم اما امروز رسانههای غربی یک میدان بازی تعریف میکنند ما هم در همان میدان بازی میکنیم و به جای تغییر میدان بازی همدیگر را مورد اتهام قرار میدهیم. مهم آن است که ما تشخیص دهیم دفاع صحیح از منافع ملی چیست، روشهای صحیح چیست؟ برای گفتوگو با دنیا چگونه باید با دقت و صحت و سرعت پیام ایران را منتقل کرد که پاسخ تبلیغات منفی آنها را بدهیم.
*عدهای میگویند آقای صالحی میتوانست اول مساله را از دفتر آقای بان کیمون پیگیری و بعد آن را رسانهای کند یا آنکه کار را به دستگاههای متولی واگذار میکرد تا آن دستگاه رسیدگی و بعد از مشخص شدن ابعاد قضیه اطلاعرسانی داشته باشد، نظر شما چیست؟
به نظرم این حرفها کارشناسی نیست. برخی میخواهند آدمها اصلا حرف نزنند. رئیس سازمان انرژی اتمی سالها خودش دیپلمات، وزیر خارجه و نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی هستهای بوده و به اندازه دو، سه دهه سابقه دیپلماتیک دارد، چنین کسی باید آزاد باشد و حرف و دیدگاه خودش را بیان کند. او در سخنرانیاش هم اعلام کرد که نظر شخصیاش را میگوید. اشکال ندارد. به نظرم هشداری که آقای علیاکبر صالحی میدهد مبنای تحلیلی دارد، چند خبر را کنار هم گذاشته و دارد میگوید این خبرها از شکلگیری یک روند حکایت میکنند. در گذشته هم ما سابقهاش را داشتیم که آتش توپخانه رسانهای رویترز، فرانس پرس، آسوشیتدپرس، سیانان، نیویورکتایمز و واشنگتنپست و غیره همین طور علیه ایران عمل میکرده است یعنی یکسری اخبار را پشت سر هم اعلام و بازنشر میکردند، بعد اقدامی علیه ایران انجام میشد. فرق امروز با دو سال پیش آن است که امروز ما سیاست شفافسازی را اعمال کردیم و بهانه را از دست دشمن گرفتیم. آنها دیگر نمیتوانند بر غیرشفاف بودن برنامههای هستهای ایران مانور دهند، چون آژانس اجرای برجام توسط ایران را تایید کرده است بنابراین هشدار آقای صالحی نه تنها اشکال ندارد بلکه لازم است. مسئولان ما باید نظراتشان را در چارچوب حقوق بینالملل بگویند. این کار برای کشور هزینهساز نیست. آنهایی برای نوع حرف زدنشان باید توبه کنند که برای کشور هزینه درست کردند و اصلا توجه نمیکردند این حرف کلی برای کشور هزینه دارد و هزینهاش را هم ایران میدهد، وگرنه آقای صالحی چند خبر را کنار هم گذاشت و تحلیلی هم ارائه داد همانجا هم تاکید کرد که این نظر شخصیاش است.
*این توطئهای که آقای صالحی احساسش کرده، آیا به نقص در چارچوب تنظیم برجام برمیگردد یا خیر؟ چون آقای ظهرهوند چنین اعتقادی دارد.
آقای ظهرهوند و دوستان همفکر او از اول مخالف نوع مذاکرات دولت یازدهم با 1+5 بودند و میگفتند این مذاکرات سرانجامی ندارد و توافقی حاصل نخواهد شد. بعد که توافق به دست آمد آن را به قرارداد ترکمنچای تشبیه کردند، وقتی رهبری تایید کردند، آقایان فهمیدند چه گاف بزرگی دادند و گفتند: «دولت برای اجرای برجام رهبری را تحت فشار قرار داده است» و شروع کردند انقلتهای مختلف درباره برجام آوردند. الان هم دارند این طور صحبت میکنند، این حرفها را روندی باید دید. اظهارات همین آقای ظهرهوند را از سه سال پیش تاکنون باید بررسی کرد. او موقعی که خودش رئیس رسانهای شورای عالی امنیت ملی بود چطور با موضوعات برخورد میکرد و بعد که از افغانستان بهعنوان سفیر برگشت چه نوع برخوردی با برجام داشت. برجام یک سند ملی است که هم مجلس شورای اسلامی، هم شورای عالی امنیت ملی و هم رهبر معظم انقلاب آن را برای اجرا به صورت مشروط تایید کردند. در این شرایط دوباره اصل برجام را زیرسوال بردند و گفتند اینکه پذیرش برجام اشتباه بوده معنی و مفهومی ندارد جز اینکه بخواهند بگویند ما از اول حرفهایمان درست بوده است. در حالی که همین آقایان میدانند اگر برجام نبود وضعیت کشور طور دیگری میشد. بنابراین باید منطقی بود. مقداری آدم باید حرفهایی با چارچوب منطقی به مردم بزند. همین آقایان بگویند اگر برجام نبود آیا امروز میتوانستیم 5/2 میلیون بشکه نفت صادر کنیم. صادرات نفت ما را داشتند به صفر میرساندند، همین آقایان مدعی هستند که همان زمان ما میتوانستیم خیلی بیشتر از یک میلیون بشکه نفت صادر کنیم، بله صادر میکردیم اما پولش را امثال آقای بابک زنجانیها میبردند. این چطور استدلال کردنی است. یعنی دور زدن تحریمها امثال بابک زنجانیها را در کشور به وجود میآورد. در حالی که خوشبختانه این موضوع دیگر حل شده و فروش نفت روال شفافی دارد. در مجموع حرفهایی که زده میشود باید چارچوب و منطق داشته باشد. برجام توانست شش قطعنامه تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد را از بین ببرد. آقایان میگفتند امکان ندارد از بین برود اما از بین رفت. بعد از آنکه آقای آمانو تایید کرد که ایران تمام موارد پیشبینی شده را اجرا کرد، عملا قطعنامههای ششگانه کنار گذاشته و منتفی اعلام شد. الان ما با یک قطعنامه طرف هستیم که تحت فصل ششم منشور سازمان ملل است و به بند 25 اشاره دارد اما این آقایان اشاره میکنند که همچنان ما تحت بند 41 هستیم و بند 41 برای ما مسئولیتآور است. همچنان تئوری ماشه را مطرح میکنند، هنوز میگویند هر لحظه امکان دارد، تحریمهای بیشتری علیه ما وضع شود.
*بهنظر شما این اظهارات آقای صالحی کمککننده به دستگاه دیپلماسی کشور است؟ برخی میگویند وقتی آقای صالحی اظهارنظر کرد وزارتخارجه بهتر در عرصه بینالملل میتواند عمل کند مثال هم میآورند و یادآور میشوند بعد از صحبتهای دکتر صالحی بود که آقای تختروانچی به صحبتهای مرکل انتقاد کرد و ظریف تلفن بسیار تندی را به بان کیمون زد و به او یادآور شد که گزارشی که میدهد باید متوازن باشد»؛ نظر شما چیست؟
در کشوری که افراد آزاد زندگی میکنند، همه باید متعهد به منافع ملی باشند، در چارچوب منافع ملی صحبت کنند، خط قرمزشان هم منافع ملی باشد. صحبتهایشان هم مسئولیتآفرین باشد یعنی سعی کنند مسئولیت داشته باشند. آقای صالحی یا هر فرد دیگری اعم از کارشناس یا مسئولان باید طوری صحبت کنند که در چارچوب حقوق بینالملل و منافع ملی تعریف شود. طوری حرف نزنند که هزینهساز برای کشور باشد و بهانه دست طرف مقابل بدهد. الان اظهارات آقای صالحی بهانه دست اسرائیلیها، آمریکاییها و دشمنان ایران نمیدهد. هشدار به داخل میدهد. این اتفاق بدی نیست اما بعضیها در کشور طوری اظهارنظر میکنند که هزینهساز است چون طرف مقابل همین حرفها را کد میکند و علیه ایران از مجامع جهانی رای و قطعنامه میگیرد. همانهایی که میگفتند «آنقدر قطعنامه صادر کنید که قطعنامهدانتان پاره شود» از این نوع اظهارات الان هم داریم، متاسفانه کسانی بدون هیچ ملاحظهای میآیند نکاتی را مطرح میکنند که اصلا توجه ندارند همه این حرفها کد میشود و بعدها ممکن است علیه ایران مورد استفاده قرار گیرد. باید جلوی این نوع حرفها را گرفت. صحبتهای آقای صالحی به دستگاه دیپلماسی کمک میکند، نه فقط آقای صالحی بلکه بقیه کسانی که کارشناس هستند و در چارچوب منافع ملی و حقوق بینالملل صحبت میکنند باید دیدگاههایشان را بگویند، این حرفها نه تنها ضرری ندارد بلکه کمکرسان است و تعارضی با هم نشان نمیدهد. چون معنای حرف آقای صالحی این است که ما باید حواسمان به این توپخانه رسانهای باشد چون اگر دارد آتش تهیه میریزد همین طوری نیست یا قصد ایرانهراسی دارد یا آنکه مقدماتی را فراهم میکند تا بخواهد بعدا یک قطعنامه علیه ما صادر کنند.
*دفعه گذشته که آقای صالحی از نحوه رفتار غربیها در اجرای برجام انتقاد کرد آقای روحانی بهشدت واکنش نشان داد، به نظر شما این بار رئیسجمهور چگونه برخورد خواهد کرد؟
اصلا مقایسه این دو موضوع با هم درست نیست، چون مقایسه معالفارق است. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. وقتی کسی موضعی میگیرد از سه نظر زمانی، مکانی و محتوایی مهم است، آن حرفی که آقای صالحی زد و رئیسجمهور واکنش نشان داد به آن علت بود که آقای صالحی در حوزه بانکی و پولی اطلاعات کافی نداشت اما این مرتبه موضوع چیز دیگری است. بعید هم میدانم رئیسجمهور برخوردی با آقای صالحی کند چون اگر این کار را انجام دهد معنایش آن است که کسی نباید حرف بزند که چنین چیزی امکان ندارد. آقای روحانی به کار کارشناسی بها میدهد. حرف آقای صالحی را کارشناسی میدانم نهایتش این است که اشتباه کرده اما حرف کارشناسی است چون چارچوب و مبانی دارد.
*برخی از حامیان برجام نگران شده بودند و اعلام کردند آقای ظریف بیاید میان رئیسجمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی حکمیت کند، دست این دو را دوباره در دست هم بگذارد تا کدورتها رفع شود؛ پس شما میگویید اصلا کدورتی وجود ندارد؟
به نظرم کسانی که چنین اعتقادی دارند ماجرا را درست متوجه نشدند. یعنی نه متوجه شدند که صالحی چه میگوید و نه نگاه و دیدگاه آقای روحانی را درست درک کردند. آقای صالحی و رئیسجمهور دست در دست هم کاملا با یکدیگر دارند کار را خوب جلو میبرند.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار: 26تیر1395، کدخبر: 13950426001207: www.farsnews.com