پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۳۱۱۱
تاریخ انتشار : ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۲
يکي از مسائلي که پس از کودتاي نافرجام ترکيه در حوزه انرژي، ذهن را به خود مشغول مي کند، ماجراي صادرات گاز ايران به اروپا از طريق خط لوله است.
شعارسال: ترکيه از ماه هاي اول پس از پيروزي انقلاب که گاز ايران تحريم شد و ايران از خط لوله موسوم به ناباکو که گاز طبيعي منطقه آسياي ميانه و قفقاز را به غربي ترين کشورهاي قاره اروپا حمل مي کرد، کنار گذاشته شد، تمايل داشت نقش کريدور صادرات گاز منطقه آسياي ميانه و قفقاز را که در آن گاز طبيعي ايران هم عرضه مي شود، ايفا کند. اكنون هم که اردوغان تمام هم ّو غم خود را براي استحکام موقعيت خود پس از اين کودتا به کار گرفته است، اين بيم مي رود که تلاش ترکيه براي حفظ اين موقعيت استراتژيک خود و منع ايران از صادرات مستقيم گاز به اروپا بيشتر شود. «فريدون برکشلي»، ديپلمات بين المللي انرژي، در گفت وگوي خود با «شرق» مي گويد: «ترکيه مايل است تمام ظرفيت صادراتي گاز ايران را خريداري كند و سپس خود محور انتقال و صدور آن به اروپا شود...، اين امکان به ترکيه موقعيتي ممتاز خواهد داد تا شايد به بخشي از نقشه راه تجديد قدرت امپراتوري عثماني که ترک ها در سر دارند، تحقق ببخشند». البته او معتقد است هيچ گاه ايران نگاهي صادرات محور به گاز طبيعي نداشته و به همين دليل در سال هاي اخير، گاز مازادي نداشته که بتواند به اروپا صادر کند و ترکيه مانع انتقال آن شده باشد. به گفته باسابقه ترين نماينده ايران در اوپک، در حقيقت اين موضوع جنبه فرضيه دارد و ترکيه در اين سياست با روسيه هم عقيده است که چنانچه کشور قدرتمندي مانند ايران با ظرفيت عظيمي از ذخاير گاز طبيعي وارد بازار گاز اروپا شود، به يک بازيگر اساسي در سياست هاي اتحاديه اروپا تبديل مي شود. برکشلي پيش بيني مي کند اين چالش در کوتاه مدت که ظرفيت گازي ايران هنوز در موقعيت ممتازي نيست، خود را نشان ندهد اما در اواسط دهه سوم قرن يعني ٢٦-٢٠٢٥ به يک مشکل جدي بدل خواهد شد. اونيم نگاهي هم به اختلاف هاي گازي ايران با ترکيه مي اندازد و مي گويد : «موضوع اختلاف ترکيه با ايران درباره محاسبه قيمت گاز صادراتي ايران به آن کشور، به ديوان حل اختلاف «لاهه» کشيده شده و دادگاه لاهه ما را به رقم بالايي جريمه کرده است. رقم جريمه تا حدي جنبه محرمانه دارد؛ اما گاهي تا دو ميليارد دلار هم عنوان مي شود. البته اين راي به معناي پرداخت آني و يکجا نيست و گاه مي تواند تا سال ها طول بکشد؛ اما بر روابط اقتصادي دوجانبه تاثير نا مطلوبي خواهد داشت. احتمال قوي آن است که مصالحي بين دو طرف پديد آيد».

*نگاه ايران به گاز طبيعي تا چه اندازه با ديگر کشورهاي همسايه همخواني دارد؟

در ايران تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، گاز جايگاه مهمي در سبد انرژي مصرفي كشور نداشت. در سال ١٣٥٥، سهم گاز در سبد سوخت ايران كمتر از ١٠درصد بود. درواقع حفاري هايي كه انجام مي شد براي نفت بود و حتي اگر تصادفا به جاي نفت، ميدان گازي به دست مي آمد، آن را مسدود مي كردند. در مواردي حتي تيم اكتشافي را مورد سرزنش و توبيخ قرار مي دادند. هدف اصلي، كشف و استحصال نفت بود و گاز طبيعي جايگاهي نداشت. البته اين رويه محدود به ايران هم نبود و كشورهاي نفت خيز عموما به طور عمده به دنبال نفت بودند كه قيمت جهاني آن با فاصله زيادي، بالاتر از نفت بود. در سه، چهار دهه گذشته كه به فعاليت هاي اكتشاف و استخراج نفت توجه جدي اي شد، انگيزه اصلي مصرف داخلي بود. دولت سعي داشت تا از طريق اشاعه مصرف گاز در داخل ضمن خدمت به جامعه به ويژه در مناطق سرد كشور، نفت بيشتري براي صادرات در اختيار داشته باشد. اين بدان معناست كه در ايران از ابتدا نسبت به گاز نگرش صادراتي وجود نداشت و توليد، توزيع و مصرف گاز درون محور بود. اين الگو كاملابا سيستم روسيه و سپس قطر كه گاز عمدتا جنبه صادراتي داشته و دارد، متفاوت است.

* تركيه درحال حاضر چگونه جلو صادرات گاز ايران به اروپا را گرفته است؟

اينكه بگوييم تركيه جلو صادرات گاز ايران به اروپا را گرفته، تا حدي اغراق آميز است. البته اين درست است كه تركيه مايل است همه ظرفيت صادراتي گاز ايران را خريداري و سپس خود، محور انتقال و صدور آن به اروپا شود. توجه داشته باشيم گاز ايران از ماه هاي اول پيروزي انقلاب تحت تحريم قرار گرفت.

درواقع در چند دهه اخير عمدتا گاز ايران تحت تحريم بود و در حقيقت بخش نفت، هم به لحاظ سرمايه گذاري و هم صادرات، محدوديت چنداني اعمال نشد، اما توسعه صنعت گاز ايران، هم به لحاظ سرمايه گذاري و انتقال فناوري و هم صادرات، با محدوديت هايي جدي روبه رو بود. درهرصورت با كنارگذاشته شدن جمهوري اسلامي ايران از خط لوله موسوم به «ناباكو» كه گاز طبيعي منطقه آسياي ميانه و قفقاز را به غربي ترين كشورهاي قاره اروپا حمل مي كرد، تركيه تمايل داشت و شايد همچنان تمايل دارد نقش كريدور صادرات گاز منطقه آسياي ميانه و قفقاز را كه در آن گاز طبيعي ايران هم عرضه مي شود، ايفا كند. اين امكان به تركيه موقعيتي ممتاز خواهد داد تا شايد به بخشي از نقشه راه تجديد قدرت امپراتوري عثماني كه ترك ها در سر دارند، تحقق ببخشند.

* اين سخنان بدان معناست که ايران در صادرات گاز به اروپا، از ناحيه ترکيه تابه حال تحت فشار نبوده است؟

خير. درواقع تركيه سد راه انتقال گاز ايران به اروپا نشده است. درحقيقت ايران در سال هاي اخير، گاز مازادي نداشته كه بتواند به اروپا صادر كند و تركيه مانع انتقال آن شده باشد. درحقيقت اين موضوع جنبه فرضيه دارد و تركيه در اين سياست با روسيه هم عقيده است چنانچه كشور قدرتمندي مانند ايران با ظرفيت عظيمي از ذخاير گاز طبيعي وارد بازار گاز اروپا شود، تبديل به يك بازيگر اساسي در سياست هاي اتحاديه اروپا مي شود.

* روسيه چه نقشي در ماجرا دارد؟

روسيه ترجيح مي دهد گاز صادراتي ايران به سمت آسيا كشيده شود. آسيا، بازار روسيه نيست و زياني متوجه آن كشور نخواهد بود. حال آنكه اروپا بازار سنتي روسيه است. اروپا تمايل دارد يك رشته خط صادرات گاز از ايران داشته باشد تا آسيب پذيري اتحاديه اروپا در مقابل مسكو کمتر شود. اين مسئله اي است كه هم تركيه و هم روسيه را حاشيه اي مي کند. درواقع تركيه و روسيه هر دو در تحريم گازي ايران منافع مشتركي داشتند. گاز طبيعي روسيه براي رسيدن به مقصد نهايي در اروپا از هفت مرز عبور مي كند. اين خود منشا قدرت مهمي براي كشور صادركننده است. امنيت ملي و ثبات و تماميت ارضي چنين كشوري از اولويت هاي عمده كشورهايي است كه اين خطوط لوله از آنها عبور مي كند. توقف عرضه و صادرات، امنيت انرژي همه اين كشورها را به خطر مي اندازد. بنابراين يك اولويت امنيتي متقابل و مشترك مابين كشورهايي که در مسير مبدا و مقصد مصرف و ترانزيت گاز هستند، ايجاد مي شود. بنابراين تركيه هم در جهت منافع ملي خود مايل است از اين امتياز برخوردار شود.

* دوباره قدرت گرفتن اردوغان در تركيه چه تاثيري بر ديپلماسي گازي ايران دارد؟

ترکيه يک ايران قدرتمند با قابليت هاي فرامرزي را مشکل مهم سياست خارجي خود ارزيابي مي کند. آنکارا سخت خواهان عضويت در اتحاديه اروپاست، حال آنکه در اتحاديه اروپا، ايران را به اروپا به لحاظ استراتژيک و تامين انرژي خيلي بيشتر به خود نزديک مي بينند. ترکيه هم متقابلامي کوشد تا انرژي ايران يا به عبارت ديگر ارتباط انرژي ايران از طريق خطوط لوله را حتي الامکان محدود و مسدود نگه دارد. تقويت موضع آقاي اردوغان در ترکيه، موقعيت ايران در قبال اتصال گازي مستقيم به اروپا را تا حدي نسبت به قبل تضعيف مي کند. ترکيه در نمايش قدرت تازه خود، با اقتدار و مواضع مستحکم تري مي تواند عبور خطوط لوله گازي ايران به اروپا را تحت فشار قرار دهد. بنابراين ديپلماسي خط لوله ايران با چالش هاي سنگين تري از سوي ترکيه مواجه خواهد شد. اين چالش در کوتاه مدت که ظرفيت گازي ايران هنوز در موقعيت ممتازي نيست، خود را نشان نمي دهد اما در اواسط دهه سوم قرن يعني ٢٦-٢٠٢٥ به يک مشکل جدي بدل خواهد شد. ازهمين رو، اخيرا ايران و اروپا مذاکراتي را در ارتباط با تبديل گاز طبيعي به ال.ان.جي براي صدور به اروپا آغاز کرده اند.
آيا ايران در پشت پرده، مذاكراتي با تركيه براي پيگيري ديپلماسي گازي خود براي صادرات گاز به اروپا داشته است؟

ايران هنوز ظرفيت كافي براي صدور انبوه گاز به بازار اروپا را پيدا نكرده است. درواقع، ايران در مواقعي به يك واردكننده خالص گاز تبديل مي شود. اعتبار گازي ايران منبعث از حجم عظيم ذخاير كشور است كه در صورت سرمايه گذاري و انتقال فناوري، ايران را به قدرت ممتاز گازي تبديل خواهد كرد. ايران مبتكر و بنيان گذار مجمع جهاني صادركنندگان گاز است، اما متاسفانه در عمل در بازار جهاني فعال نيست. موقعيت امروز ايران در مجمع جهاني صادركنندگان گاز شبيه موقعيت اندونزي در سازمان اوپك است. به اين معنا كه به عنوان يك واردكننده در سازماني حضوري فعال داريم كه براي سامان دادن به صادرات گاز تاسيس شده است.

* ماجراي اختلاف ايران و ترکيه سر قيمت گاز نوعي اعمال فشار از سوي ترك ها براي کنارگذاشتن ديپلماسي گازي با اروپا محسوب مي شود؟

موضوع اختلاف تركيه با ايران درباره محاسبه قيمت گاز صادراتي ايران به آن كشور، به تدريج به مسئله اي جدي تبديل شده است. تركيه اختلاف را به ديوان حل اختلاف «لاهه» كشانده و دادگاه لاهه به رقم بالايي، ما را جريمه كرده است. رقم جريمه تا حدي جنبه محرمانه دارد، اما بعضا تا دو ميليارد دلار هم عنوان مي شود. البته اين راي به معناي پرداخت آني و يكجا ندارد و بعضا مي تواند تا سال ها طول بكشد. درضمن بر روابط اقتصادي دوجانبه تاثير نا مطلوبي خواهد داشت. احتمال قوي آن است كه مصالحي بين دو طرف صورت پذيرد. ما در آينده اين مشكل را با امارات متحده عربي بر سر مسئله قرارداد «كرسنت» هم خواهيم داشت. احتمال زيادي وجود دارد كه موضوع كرسنت هم به يكي با دادگاه هاي بين المللي ارجاع و جريمه سنگيني متوجه ايران شود. درواقع سال ها دوري از صحنه اقتصاد جهاني و حضورنداشتن در محافل بازرگاني و اقتصادي جهان، ايران را با فرايند و ديناميسم فوق العاده پوياي تجارت جهاني ناآشنا كرده است. ازهمين رو يكي از اقدامات مهمي كه جمهوري اسلامي لازم است نسبت به آن فعال برخورد كند، حضور در سازمات تجارت جهاني و ديگر باشگاه هاي بازرگاني بين المللي و بين الدولي است. البته نفت و گاز و انرژي در چارچوب سازمان تجارت جهاني قرار ندارد، اما كشورها همواره اين نوع آماده باش ها را دارند.

* آيا بهتر نيست ايران براي دورزدن تركيه، به طور مستقيم با اروپا وارد گفت وگو شود؟

ايران داراي دومين و بلكه به اعتقاد برخي ذخايرشناسان اولين ذخاير گازي دنياست. درحال حاضر ايران ظرفيت لازم براي صادرات را در اختيار ندارد، اما در صورت سرمايه گذاري و انتقال تكنولوژي، ايران به قدرت بي همتاي گازي تبديل خواهد شد. به علاوه، همسايگان جمهوري اسلامي در شمال كشور و حاشيه درياي خزر داراي ذخاير عظيم گازي هستند، اما دسترسي به آب هاي آزاد و بازارهاي صادراتي ندارند. اين براي ايران موقعيت مطلوبي محسوب مي شود. در حقيقت در مقوله ذخاير زيرزميني، محل جغرافيايي قرارگرفتن آنها فرعي است، بلكه امكان عرضه بين المللي آن از طريق دسترسي به آب هاي آزاد و مبادي خروج و عرضه به بازارهاي جهاني اصل است. بنابراين انتقال گاز تركمنستان به ايران و از طريق ايران به صورت سواپ به بازارهاي بين المللي، به سود هر دو كشور است. مطلوب است جمهوري اسلامي ايران پيش قدم شود و اتحاديه يا بازار انرژي مشتركي را با كشورهاي آسياي ميانه طراحي و سازماندهي كند تا از آن طريق كل گاز طبيعي و بلكه نفت منطقه به بازارهاي جهاني ترانزيت شود.

* نظر كشورهاي اروپايي دراين باره چيست؟

درباره صادرات گاز ايران دو ديدگاه وجود دارد؛ الف- بازارهاي آسيايي، ب-اروپا. درباره بازارهاي آسيايي، نقطه شروع ما پاكستان است. اين احتمال وجود دارد كه به دنبال آن هندوستان و سپس چين در چرخه بازار گاز طبيعي ايران قرار گيرند و جاده ابريشم گازي شكل گيرد. آينده مصرف انرژي هاي فسيلي به ويژه گاز، در آسياست. بنابراين به لحاظ اقتصادي، جاده ابريشم گازي مي تواند براي ايران منافع درازمدت داشته باشد. البته بايد گفت برخلاف نفت، منافع اقتصادي گاز در طولاني مدت حاصل مي شود و نمي توان انتظار سود آني داشت. درهمين حال اشاره به واقعيتي ديگر هم ضروري است. پاكستان كشوري كم ثبات و داراي مشکلات اقتصادي است و اميدي نيست اين مسائل در كوتاه مدت برطرف شوند. بازار اروپا، رشد مصرف بالايي از انرژي هاي فسيلي ندارد، اما قدر مطلق، مصرف و تقاضا بالاست. در اروپا مشکلات پرداخت و موانع حقوقي و قانوني و دست وپاگير وجود ندارد. در بحث امنيت انرژي و ثبات عرضه هم جدي هستند. بنابراين پيوند استراتژيك گازي با اروپا كه تاكنون دو بار از ناحيه توقف عرضه گاز از روسيه آسيب ديده و مورد تهديد قرار گرفته است، مطلوب ارزيابي مي شود.

با اندکی اضافات و تلخیص بر گرفته از روزنامه شرق، صفحه 5، تاریخ انتشار: شنبه 2 مرداد 1395، شماره 2637.

اخبار مرتبط
خواندنیها -دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین