شعارسال: چند ماه پیش رسانه ها در خبری به انتصاب مدیر جدید برنامه ریزی شرکت ملی صنایع پتروشیمی پرداختند. فرناز علوی با حکم بهزاد محمدی از کار برکنار شده بود تا علی اصغر گودرزی فراهانی به جای وی به سرپرستی مدیریت برنامه ریزی منصوب شود.
در آخرین روزهای مدیریت نوروز زاده مدیرعامل سابق پتروشیمی و در شرایطی که رسانه ها هر روز یک نام جدید را به عنوان گزینه جانشینی او مطرح می کردند یکی از کاندیداهای جدی علوی بود. وی از کارشناسان خوشنام پتروشیمی بود که مراحل رشد و ترقی در پتروشیمی را مرحله به مرحله گذارنده بود و به تعبیری دایره المعارف پتروشیمی به ویژه در بخش برنامه ریزی محسوب میشد و در شرایطی که بحث مدیرعامل شدن علوی جدی شده بود او صراحتا اعلام کرد آماده پذیرش این مسئولیت نبوده و رسما نامش را از لیست گزینههای مدیرعاملی پتروشیمی خارج کرد.با انتخاب محمدی به عنوان مدیرعامل پتروشیمی علوی همچنان در مقام مدیر برنامه ریزی به کارش ادامه میدهد هرچند انتظارات و آنچه محمدی بیگانه با پتروشیمی از این مجموعه میخواست با سیستم سازمان یافته پتروشیمی چندان هماهنگ نبود.
قضیه کجدار و مریض ادامه داشت تا اینکه در روزی که علوی در مرخصی بود آقای مدیرعامل گزارشی فوری را از معاون برنامه ریزی میخواهد که لازم بود با اطلاعات ناقص و نادرست مورد نظر وی تکمیل شود و جانشین علوی از تهیه آن گزارش امتناع میکند. پس از آمدن علوی،محمدی از اقدام معاون برنامه ریزی شدیدا گله مند بوده و خواستار برکناری وی میشود. علوی اما با دستور محمدی مخالفت میکند و اینگونه میشود که بهزاد محمدی تصمیم به برکناری علوی میگیرد. او ابتدا شخص دیگری را برای این پست در نظر میگیرد که خارج از سیستم پتروشیمی بود و پس از مخالفت وزیر نفت با انتقال خارج از پتروشیمی شخص مورد نظر، محمدی مجبور میشود گودرزی که از کارشناسان مدیریت برنامه ریزی بود را به عنوان سرپرست معرفی کند. سپس برگزاری مراسم و عدم حضور علوی در تودیع و معارفه!
ظاهرا گله گذاریها از این اقدام محمدی به گوش زنگنه هم میرسد و او در یک جمله میگوید "باید بیشتر تحمل میکرد". نکته اصلی اما بی تفاوتی سایر مدیران پتروشیمی نسبت به عمل درست علوی در حمایت از کار صحیح معاونش و ایستادن پای اقدام صحیح او بود. اما سوال این است که چرا دیگر مدیران پتروشیمی در مقابل درخواست و اقدام نادرست محمدی هیچگونه واکنشی نشان ندادند؟
این بی تفاوتی مشابه واکنش سرد و بی روح یک سال پیش مدیران هلدینگ خلیج فارس در زمانی است که جعفر ربیعی مدیر تولید آن شرکت را در حالی که به ماموریت اداری طرح پتروشیمی لردگان رفته بود در اقدامی بی سابقه در تاریخ صنعت نفت از کار برکنار کرده بود. آن زمان هم هیچ صدایی از هیچیک از مدیران ستاد و مدیران عامل شرکتهای تولیدی در نیامد تا مدیرعامل مترویی هلدینگ خلیج فارس تغییرات متعدد بعدی را نیز بدون دغدغه انجام دهد.
در یک کلام اگر در زمان برکناری مسعودی از مدیریت تولید هلدینگ خلیج فارس مدیران آن شرکت در برابر این تصمیم محکم میایستادند و در زمان برکناری علوی از مدیریت برنامه ریزی شرکت ملی صنایع پتروشیمی دیگر مدیران این شرکت در برابر آن میایستادند، مدیران بی تجربه و تازه از راه رسیده ای که حکم اجاره نشینهای پتروشیمی را داشتند اینگونه در برابر صاحب خانههای خود جرات مدعی شدن را پیدا نمیکردند. اما واقعیت آن است که همین مدیران که امروز سکوت را ترجیح داده اند فراموش کرده اند که فردا نوبت به خود آنان خواهد رسید. به قول ضرب المثلی قدیمی دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد!
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت نفتی ها، تاریخ انتشار: 13مهر1398 ، کدخبر: 26719: naftiha.ir