شعار سال: هر کسي درس سياست عمومي خوانده باشد، ميداند غلبه بر هر مسألهاي نظير کرونا که نيازمند مشارکت عمومي است، بدون جلب اعتماد مردم ناممکن است. اعتماد مردم براي مشارکت در مبارزه با کرونا هم بايد جلب شود.
عدهاي معتقدند شکست دادن کرونا با عجله در بازگشايي مراکز اقتصادي و مدارس سازگار نيست. اقتصادداناني هم استدلال ميکنند که عواقب اقتصادي عجله در بازگشايي، و در نتيجه شيوع بيشتر، فشار شديد بر مراکز درماني، و خسارات اقتصادي زندگي در شرايط شيوع، بيشتر از خسارت تعطيلي است.
سياستگذار هم ادعا ميکند ادامه تعطيلي، فشار اقتصادي وارد ميکند به اقشاري که معيشتشان از تعطيلي ضربه خورده است. افراد معتقد به تداوم تعطيلي و قرنطينه هم ادعا ميکنند براي جلوگيري از خسارت اقشار ضعيف، بهطور هوشمند به مثلاً پنج دهک پايين جامعه، کمک اقتصادي بدهيد.
براي مثال، پنج دهک جامعه ميشود 42 ميليون نفر، و اگر به هر فرد 300 هزار تومان در ماه داده شود، هزينهاي معادل 12600 ميليارد تومان در ماه دارد. اين هزينه براي دو ماه ميشود 25200 ميليارد تومان.
من از پيچيدگيهايي نظير اينکه اگر اين مبالغ به پنج دهک داده شود، شايد جاي افراد در دهکها اضافه شود؟ از کجا معلوم فقط بايد به پنج دهک پرداخت کرد؟ سيستم شناسايي افراد در دهکها چيست؟ و از کجا معلوم بعد از اين دو ماه ويروس ريشهکن شد؟ و اثرات دو ماه تعطيلي بر کل اقتصاد و احياپذير بودن يا نبودن آن و بازه زماني احيا ميگذرم. اينها سؤالات بزرگي است. ميفهمم که دو ماه تعطيل کردن فقط به تأمين هزينه اين اقدام ربط ندارد و مسأله پيچيدهتر است.
نکته اينجاست که سياستگذار فعلا اين تصوير را به جامعه منتقل ميکند که «اگر دو ماه تعطيل نميکنيم، دليل اين است: از کجا منابع لازم براي تأمين اقشار آسيبپذير را بياوريم؟» يعني براي مثال، اين 25200 ميليارد تومان پول لازم براي پرداخت نفري 300 هزار تومان يارانه ماهيانه به هر نفر از افراد پنج دهک پايين را از کجا بياوريم.
اينجاست که سر و کله متغير حياتي و داراي اثر جادويي «اعتماد» بيرون ميزند. اينجاست که مردم و نخبگاني که زبان اکثريت مردم هستند ميگويند جناب شخصيت حقيقي و حقوقي سياستگذار، شما که ميفرماييد من اين مبالغ تأمين هزينههاي تعطيلي و قرنطينه را از کجا بياورم، لطفاً به همين چند سؤال هم پاسخ دهيد:
يک. شما پول لازم براي پرداخت مطالبات ذينفعان و سپردهگذاران صندوقهاي قرضالحسنه و مؤسسات اعتباري را از کجا آورديد؟ اغلب آنها هم سپردهگذاران کلان و از طبقات بالا بودند. چرا قريب به 40 هزار ميليارد تومان سپرده آنها را به هزينه تحميل مبالغ گزاف بر پايه پولي و ايجاد تورم تأمين کرديد، اما حالا نميشود هزينه تعطيلي و قرنطينه و کمک مالي به اقشار آسيبپذير را تحمل کنيد؟ آنها چند ده يا چندصد هزار نفر بودند و مردم کرونازده چند ده ميليون نفرند. زورشان زياد بود؟
دو. چند بانک وابسته به نهادهاي خاص در بانک سپه ادغام شدند و ادعا ميشود مبلغ 100 هزار ميليارد تومان (و به روايتهايي بيشتر) براي اين ادغام تأمين منابع شده است. اينها هم چون زورشان زياد بود هزينهشان تأمين شد؟ باز هم به قيمت تحميل تورم و افزايش پايه پولي و خلق پول.
سه. اگر کرونا مسأله کل نظام سياسي است، و نظام سياسي فقط در دولت خلاصه نميشود، پس چرا بقيه نهادهاي اقتصادي و مالي وابسته به ساير نهادهاي نظام سياسي سهمشان در غلبه بر بحران کرونا را مشخص نميکنند؟ اينها مگر در دل همين نظام اقتصادي و اجتماعي فعاليت نميکنند؟ چرا گزارش دقيقي نميدهند که به نسبت توان اقتصادي و اندازه بزرگيشان در اقتصاد ملي، چه سهمي از تأمين هزينههاي بحران کرونا را به عهده گرفتهاند.
من پاسخي براي اين سؤالات ندارم، برای همین سؤال کردم، و ديگراني هم که بخواهند گفتمان حفظ توأمان جان و نان را حمايت کنند، پاسخي براي اين سؤالات ندارند. من قضاوتي درباره پاسخ هم ندارم و نميدانم پاسخهاي سياستگذار چقدر قانعکننده است.
من همين قدر ميدانم که اگر به اين سؤالات نپردازيد و به مردم پاسخ ندهيد، استخوان لاي زخم هستند و نميگذارند سر و ته مردم و حکومت به هم جوش بخورند و حلقه اعتماد شکل بگيرد. خود دانيد. دو سه تا سؤال بيشتر نيست، تيمي را مأمور کنيد به اين سؤالات پاسخ دهند. شايد بعد شد با مردم گفتوگوي سازندهتري داشت.
محمد فاضلی
برگرفته از فضای مجازی