*چه بايد کرد؟
اردبيل پايتخت حُسينيّت و تشيع است و همواره نقش بيبديلي در تاريخ ايران بازي کرده است. براساس مقالهاي که تحت عنوان «جغرافياي شهيدان» منتشر شده است، استان اردبيل نسبت به جمعيت خود بعد از استان اصفهان بيشترين شهيد را تقديم دفاع از کشور و انقلاب کرده است. امروز که غبار محروميت و مهاجرت بيرويه در استان بيداد ميکند و عليرغم اينکه نگاههاي کلان در کشور به سمت عدالت جغرافيايي و فضايي و توسعه متوازن ملي است، چگونه ميتوان شاهد انحراف مسير بزرگترين فرصت توسعهاي استان بعد از صدها سال شد و سکوت کرد؟ آيا فقط سر دادن شعار «توسعه متوازن ملي و عدالت فضايي» کافي است؟ اين سياسي کاري و انحراف مسير کريدور شمالي – جنوبي از استان اردبيل به استان گيلان، هم موجب فشار مضاعف به محيط زيست شکننده استان گيلان و ايجاد معضلات لاينحل براي آن استان شده و هم استان اردبيل را براي هميشه در انزوا قرار داده و از توسعه محروم خواهد کرد که اين امر در نهايت به ضرر توسعه ملي در کشور است. اولويتهاي توسعهاي استان اردبيل معدن، گردشگري و کشاورزي و صنايع گوناگون مرتبط با کشاورزي تعيين شده است ولي چگونه ميتوان بدون راهآهن و جادههاي استاندارد به اين امر توفيق يافت؟ استاني که بهدنبال ايجاد مناطق آزاد است، چگونه بدون ارتباطات حمل و نقلي مطمئن ميخواهد در اين امر موفق شود؟ چگونه است که عليرغم نهايي شدن سند آمايش سرزمين استان در سال ۱۳۹۰ که از قضا بر توسعه راهها تأکيد ويژه دارد، هنوز معطل مانده است؟ طرح جامع راههاي استان به کجا رسيده است؟ صدها سوال بيجواب از اين دست وجود دارد. همچنانکه استان شدن اردبيل موجب توسعه نسبي در بخشهايي شده است، اکنون و مهمتر از استان شدن اين شريانهاي ارتباطي هستند که ميتوانند براي هميشه بخش اعظم معضلات توسعهاي استان را مرتفع نمايند. غفلت از اين امر موجب از دست رفتن هميشگي فرصت خواهد شد چرا که اگر مسيرهاي جايگزين و سياسي نهايي شوند، ديگر مسير اردبيل توجيه خود را براي هميشه از دست خواهد داد. همچنانکه استان شدن اردبيل تبديل به يک خواست عمومي شد و در سفر رئيس جمهور وقت، آيتالله هاشمي رفسنجاني به اردبيل اين خواست در قالب شعار «هاشمي، هاشمي، تو را به روح امام (ره) اردبيل استان شود!» تبلور يافت، اکنون نيز نيازمند تبديل اين فرصت تاريخي به خواست عمومي در بين مردم و مسئولين منطقه هستيم. کساني که در اين دو دهه گذشته در اين زمينه کوتاهي کردهاند در ذهن مردم مردود شدهاند و کساني که به اين امر مبارک اهتمام کنند، براي هميشه در اذهان مردم جاودانه خواهند شد. مگاپروژه واقعي استان اين پروژه است. برخي از اقدامات مهم و عاجل در اين زمينه را ميتوان به شرح زير برشمرد:
۱- اجرايي شدن سند آمايش سرزمين استان و تهيه و اجراي طرح جامع راههاي استان؛
۲- تلاش براي تثبيت و عدم انحراف مسير کريدور بينالمللي شمالي – جنوبي از استان اردبيل و تکميل مسيرهاي آن؛
۳- ايجاد هماهنگي بين نمايندگان مجلس استان اردبيل در اين زمينه و همراه کردن نمايندگان استانهاي آذربايجان شرقي و زنجان که در اين مسير قرار دارند؛
۴- فعال کردن گمرک بيلهسوار و استاندارد کردن مسيرهاي منتهي به آن و همچنين انجام بخشي از ترانزيت و عبور و مرورهاي مرزي از اين گمرک و مطرح کردن آن در سطح ملي و بينالمللي؛
۵- ايجاد حساسيت و آگاهي عمومي در استان نسبت به اين کريدور بينالمللي و تبديل آن به يک مطالبه عمومي؛
۶- در سطح علمي و دانشگاهي تلاش براي برگزاري يک همايش ملي و حتي بينالمللي در دانشگاه اردبيل و مطالعه و بررسي جنبههاي مختلف اين امر در قالب محورهاي همايش و توليد ادبيات و گفتمانسازي در اين زمينه؛
۷- مطالبه تکميل راهآهن ميانه به اردبيل و امتداد آن تا شهرهاي مرزي پارسآباد و بيلهسوار و اتصال به راهآهن، جمهوري آذربايجان، روسيه و گرجستان؛
۸- آيندهنگري و شروع تلاشها براي بهسازي و تعريض مسير اردبيل- هشجين- برندق- درّام – منجيل. اين مسير فاصله اردبيل تا تهران را از حدود ۶۰۰ کيلومتر کنوني به حدود ۵۰۰ کيلومتر کاهش ميدهد و مسير در امتداد رودخانه قزل اوزن بوده که هم ميتواند به توسعه گردشگري در حاشيه اين رودخانه منجر شود و هم تمامي مسير غيربرفگير است(نقشه شماره ۳)؛
۹- انجام اقدامات براي تعريض و استانداردسازي مسير اردبيل به سرچم بويژه در قسمتهاي جنوبي و انتهايي استان به منظور جلوگيري از تصادفات جادهاي مفرط؛
۱۰- شناسايي مسيرهاي مستعد گردشگري منتهي به استانهاي همجوار و توافق با اين استانها به منظور اتصال جادهها با هدف ايجاد و تنوعبخشي به مسيرهاي گردشگري و تحريک اين بخش؛
۱۱- در راستاي هدف فوق و تحريک گردشگري بويژه در جنوب استان سعي شود مسير ۱۲ کيلومتري ماسوله در استان گيلان به روستاي ماجولان در بخش شاهرود شهرستان خلخال بهسازي شود تا انبوه گردشگراني که به ماسوله سفر ميکنند را بتوان به راحتي به استان اردبيل جذب کرد. همچنين با نصب يک پل بر روي رودخانه قزل اوزن در روستاي پربرکت نمهيل در جنوبيترين بخش استان، ميتوان ارتباط اين روستا را با روستاي کالهين در استان زنجان برقرار کرد. هماکنون يک راه روستايي بين دو روستا وجود دارد ولي نيازمند يک پل براي استفاده در تمامي فصول سال ميباشد. لازم است يک پل ديگري نيز بر روي رودخانه قزل اوزن در روستاي کمر در ۱۰ کيلومتري جنوب هشجين ايجاد شود تا ارتباط اين روستا نيز با روستاي گاو در استان آذربايجان شرقي که در فاصله دو کيلومتري روستاي کمر قرار دارد، برقرار شود. نبايد فراموش کرد که فعالسازي گردشگري مطابق تصريح سند آمايش استان است.
نقشه شماره ۳: معرفي برخي مسيرها و فواصل در جنوب استان اردبيل
اردبيل – هشجين (۱۲۰)؛ هشجين – منجيل (۱۵۰)؛ منجيل – تهران (۲۵۰) = اردبيل- هشجين- منجيل- تهران (۵۲۰ کيلومتر) مسير آبي رنگ در نقشه
دکتر حسين مختاري هشي- استاديار جغرافياي سياسي و رئيس پژوهشکده علوم جغرافيايي و برنامهريزي، دانشگاه اصفهان
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پورتال تحلیلی خبری خلخال زر، تاریخ انتشار: دوشنبه 15 شهریور 1395، کد خبر: 16275، www.khalkhalzar.com
ا.ف75