شعار سال: بهمن ماه سال گذشته خبری تحت عنوان برکناری مدیرعامل پتروشیمی گچساران و انتصاب سرپرست برای این شرکت رسانه ای شد. خبری که حکایت از برکناری مدیرعاملی داشت که چندی پیش مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس آن را منصوب و اینبار اقدام به برکناری او کرده بود. مسعود شفیعی پس از شش ماه سکوت طی نامه ای سرگشاده  اقدام به افشای حقایقی نموده که دست به دست هم داده تا مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس مدیر برگزیده خود را برکنار کند.

متن این نامه که به درخواست مسعود شفیعی مدیرعامل سابق پتروشیمی گچساران منتشر گردیده پر از دلنوشته هایی است که دغدغه‌های مدیران قدیمی هلدینگ خلیج فارس را که امروز نشانی از آنان در رده های حتی کارشناسی هلدینگ نیست مطرح نموده است. دراین نامه از دخالت مستقیم مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس در کار مدیرعامل گلایه شده است. دربخشی از این نامه سرگشاده امده است:" آنهایی که شما گوشه نشین و تخطئه کرده اید هر کدام در زمان توسعه صنعت پتروشیمی از جمله سرداران خط مقدم جنگ اقتصادی بودند. اکنون شما این بزرگوارن و مردانی با همت میدان را به حاشیه رانده اید و به جای عقابان تیز پرواز به زاغک‌های با منش و سرشت متفاوت و متضاد با فرهنگ اصیل پتروشیمی میدان داده اید !

مسعود شفیعی پس از این در کارنامه فعالیت‌های خود مدیر اجرایی پتروشیمی اروند، مدیرعامل صنایع پایین دستی پترو ایرانیان، مدیرعامل طرح پروپیلین ایلام، رییس کل امور نظارت براجرای طرح‌های شرکت ملی صنایع پتروشیمی و سرپرست طرح‌های هلدینگ خلیج فارس در زمان نژاد سلیم را به ثبت رسانده است.با اینحال وی در این نامه گوشه اشاره ای داردبه نحوه انتخاب اعضای هیات مدیره طرح‌ها و پتروشیمی‌ها توسط مدیرعامل هلدینگ خلیج فارس و تاکید دارد: بیشتراعضای هیات مدیره‌های کنونی که توسط شخص جنابعالی معرفی و تعیین شده اند سابقه اجرای حتی یک پمپ گاز را هم در کارنامه خود ندارند.

متن کامل نامه ارسالی مدیرعامل سابق پتروشیمی گچساران عینا به شرح ذیل می‌باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم
ایاک نعبد وایاک نستعین

برادر عزیز
جناب آقای ربیعی

سلام علیکم
به عنوان سخن آخر قبل از آویزان کردن کلاه و کفش های ایمنی بعد از ۳۰ سال خدمت صادقانه ! بدون مقدمه می‌روم سراصل مطلب و چندکلمه حرف حساب و شرح مختصرازحال بد همکاران و مدیران قدیمی هلدینگی در طول دوره تصدی شما و تیم همراه!

ابتدا از خودم شروع می‌کنم. به خاطر دارید که زمانیکه بنده به عنوان مدیر عامل صنایع پایین دستی ایرانیان سخت مشغول به کار پروژه بودم کشتی گچساران به گل نشسته بود و تمام دغدغه شما و سرپرست طرح ها یافتن یک ناجی و نجات بخش بودکه نهایتا قرعه بنام بنده افتاد‌.

قطعا به یاد دارید که پارسال همین موقع در سمینار اصفهان از بنده خواهش کردید که به سه دلیل زیر سکانداری گچساران را بپدپزیرم!

۱- چون درایلام خوش درخشیدید

۲-بر طرح‌ها تسلط کامل دارید

۳- به شما اعتماد کامل دارم

با این همه برای رد این درخواست تمام تلاش خودم را به کار بستم تا مسئولیت مدیریت این پروژه دست چندم را نپذیرم ولی نهایتا با اصرار شما و بنا به تعهدات اخلاقی و از سر حسن نیت و با شجاعت، توکل کردم و بپذیرفتم .

از همان جلسه اول هیات مدیره کارشکنی برخی از اعضای بیمار هیات مدیره که هیچ گونه تجربه اجرایی نداشتند شروع شد .در همین جا باید عرض کنم طبق آسیب شناسی در خصوص دلایل تاخیر طرحها که بنده انجام داده ام ، متاسفانه یکی از مهمترین دلایل تاخیر طرحها بی تجربگی و عدم ارتباط دانش و تجربه و تحصیلات اعضای هیات مدیره کنونی شرکت های مجری طرح شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس با موضوع قراردادهای EPC طرح هاست. بیشتر اعضای هیات مدیره کنونی که توسط شخص جنابعالی معرفی و تعیین شده اند سابقه اجرای حتی یک پمپ گاز را هم در کارنامه خود ندارند . چطور شجاعت این را دارند که برای طرحهای بزرگ و پر ریسک تصمیم گیری کنند!؟

با شروع کار پروژه در مورد لزوم جابجایی برخی مدیران میانی پتروشیمی گچساران به منظور اجرای برنامه های فشرده مهندسی، خرید و اجرا با شما مشورت کردم ولی با مخالفت جدی شما روبرو شدم!

در همان ابتدا کار بود که به دلیل تعصب عجیب شما و معذورات جنابعالی برای حفظ مدیران میانی تحمیلی، کم کم با شما زاویه پیدا کردم و با توجه به پوچ بودن مسئولیت بدون اختیار تا مرز استعفا پیش رفتم که با مخالفت روبرو شد.

علیرغم عدم همکاری شما ناامید نشدم و در طول دوره کوتاهی که مدیرعامل بودم، ضمن باز نمودن گره های کور پروژه پیشرفت فیزیکی فراتر از حد انتظار حاصل گردید.
دقیقا زمانی که بنده و همکارانم تا پاسی از شب در شرکت می ماندیم و دلسوزانه سرگرم ساماندهی اوضاع از هم گسیخته طرح بودیم، برخی در نقش اپوزسیون با استفاده ابزاری از حسابرسی داخلی مشغول فتنه بودند که کارشکنی کنند و در این راستا از حمایت بی قید و شرط شخص جنابعالی نیز بهره مند بودند! به طوریکه در یک سناریوی مهندسی شده تیمی متشکل از مدیر مالی ، مدیر اجرایی و مدیر طرحها با رهبری حسابرس داخلی هلدینگ برنامه ریزی کردند که ریشه مدیر عامل پتروشیمی گچساران را به شنیع ترین شکل ممکن بزنند و نابود کنند!

سپس باامضا و تاکید عجیب شخص شما، گزارش حسابرس داخلی به گچساران ابلاغ شد که به راستی در تاریخ شرکت ملی صنایع پتروشیمی بی سابقه بوده و در آن تاریخ بیشتر همکاران این کج سلیقگی را به حساب بی تجربگی و بیگانگی شما با فرهنگ خاص شرکت ملی صنایع پتروشیمی قلمداد کردند .

سپس در یک اقدام بی سابقه ، عجیب و غیر قانونی دیگر، جلسه هیات مدیره گچساران را بدون اطلاع و دعوت و در غیاب بنده به عنوان مدیرعامل و نایب رئیس هیات مدیره و به صورت مخفیانه در دفتر کار خود برگزار کردید بدین منظور که سناریوی حذف مدیر عامل را با حضور تیم منتخب خود تکمیل کنید!

وقتی حسابرسی داخلی ات با همکاری تنگاتنگ رئیس هیات مدیره و مدیران میانی ایراد محکمه پسندی پیدا نکردند گزارش سخیفی را علیه مدیر عامل ابلاغ کردید که عمدتا در راستای سلب امتیازات حداقلی پرسنل شامل حذف اضافه کار و افزایشات جزیی حقوق و دستمزد همکاران زحمتکش و نیزموارد خدماتی بود!

در جلسه بررسی پیشرفت طرح‌ها در حضور وزیر محترم نفت و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی با زیرکی و برنامه ریزی شده فرصت پرزنت و دفاع از عملکرد کوتاه مدت! را از مدیر عامل گچساران سلب نمودید و به جای دفاع از عملکرد مدیرعامل در یک اقدام نادر و عجیب و بی سابقه و غیر منصفانه لزوم اقدام انقلابی در طرح گچساران را مطرح کردید که با اعتراض و تذکر جدی وزیر همراه شد و بعدا معلوم شد که منطورتان از اقدام انقلابی انتقام از مدیرعامل از طریق ابقا رفیق بازنشسته قدیمیتان یعنی سرپرست اجرایی برکنار شده و به عضویت در آوردن ایشان در هیات مدیره به جای مدیرعامل و برکناری مدیرعامل بود به طوریکه به محض خروج از دفتر وزیرمحترم نفت شتاب زده و تنها یک روز بعد از عزل سرپرست اجرایی به مدیرعامل امان ندادید و از دفتر وزیر بیرون نیامده با اهتمام! حکم برکناری مدیرعامل را صادر و ایشان را ابقا و از آن هم بیشتر به عضویت هیات مدیره در آوردید تا نسبت رفقای بی تجربه اتان را در تخصصی ترین طرح هلدینگ خلیج فارس به صددرصد برسانید!

وقتی نماینده وقت گچساران دلیل برکناری مدیر عامل را جویا شدند به سفسطه متوسل شدید و اتهام ناروا زدید که مدیرعامل را به این دلیل برکنار کردم که پرونده خانوادگی را ارجاع داده اند به دادستانی گچساران! اتهامی واهی که کذب محض بود ! چون طبق نامه ای که در دفتر مدیر عامل گچساران به ثبت رسیده است، این دادستان گچساران بود که خطاب به مدیرعامل و رونوشت به شما موضوع دلیل تاخیر در ابلاغ کار به پیمانکار برنده مناقصه آفسایت را مطرح کرده بودند حال آن که این سناریو با هدایت جنابعالی با همکاری دستیارانت در ستاد و هیات مدیره گچساران از روی ناپختگی رقم خورد و متعاقب آن این پرونده بعد از نامه دادستان تشکیل گردید که خود دلیل محکمی است بر رد این ادعای جنابعالی .

اگربه مجموع این اقدامات از بعد روانی بخواهیم به بنگریم همه این اقدامات ریشه در شتابزدگی و بی تجربگی در زمینه اجرای طرح‌های بزرگ صنعت پتروشیمی دارد که از جمله دلایل تاخیرات محسوب می‌شود.!

درهمین راستا در یک مورد مخالفت بنده با جدا سازی واحد پلی اتیلن سنگین از الفین گچساران را به منزله مخالفت با شما قلمداد کردند و به گوش شما رساندند که بنده به نماینده بروجن ریپورت داده ام! واقعا شرم آوراست !

اقدامی که از منظر مهندسی ارزش، غیر کارشناسی و شتابزده بود و به میزان قابل توجهی Capex پروژه را افزایش و در نتیجه به شدت روی IIR پروژه تاثیر منفی دارد و موجب کاهش آن می‌شود.

بحث نقل و انتقال سهام گچساران از پترول به هلدینگ با آن همه حواشی بماند!

با کنار گذاشتن بنده از هیات مدیره و مدیریت عاملی گچساران اگر چه برای خود بنده توفیقی بود ولی برای پروژه ملی آسیب جدی و غیر قابل جبران هم از لحاظ زمان و هم از لحاظ هزینه به طوری که بعد از ۶ ماه وقفه مجددا تمام تصمیمات درست و قانونی که پایه گذاری کرده بودیم و برخی به صورت شتاب زده توسط نماینده ویژه شما به عنوان مدیر اجرایی وتو شده بود مجددا اجرایی شدند ‌ از جمله خود ایشان را مجددا از گچساران خلع ید کردید!

رییس هیات مدیره و دبیر ومدیر مالی که هر دو به طور آشکار سازمان غیر رسمی علیه مدیرعامل تشکیل داده بودند و ازعوامل تاخیرات پروژه محسوب می شدند را تغییر دادید !

مدیرعاملی که جدید انتخاب کردید وقتی از دست این سناریو به ستوه آمده بود در جمع همکاران درست یا غلط اعلام کرده بود .(( آقای ربیعی باید بداند که مشکل گچساران تغییر مدیرعامل نیست !)) ایشان خوش شانس بودند که محبور بودید خواسته اش را برآورده کنید چون نمی‌توانستید بعد از ۶ ماه ایشان را هم بر کنار کنید!

و اینبارعلیرغم میل باطنی و دیر هنگام سایه سنگین نفرات بی تجربه و مزاحم را از سر این پروژه فلک زده برداشتید که جای شکرش باقی است و این کار نیک شما را ستایش می‌کنم چون خواسته یا ناخواسته در راستای تسریع عملیات اجرایی پتروشیمی گچساران است و اکنون که اسب زین کرده را تحویل همکاران داده ام امیدوارم تحویل سوار کار کارکشته و ماهری گردد که قدرش را بداند!

جای تاسف است که بیشتر از دو سال این پروژه حساس به دلیل تعصب به حفظ و اصرار بر بودن برخی اعضای نا کارامد هیات مدیره و مدیران میانی تحمیلی که برای مدیرعامل نقش اپوزسیون را به عهده داشتند ! با تاخیرغیر قابل جبران مواجه گردید و در این راه با کمال تعحب چندین مدیرعامل توانمند هر کدام با سابقه درخشان در طرح‌های پتروشیمی را به حاشیه راندید که بر هیچ کس پوشیده نیست ونام بردن از تک تک دوستان عزیزم از حوصله این بحث خارج است .

متاسفانه به دلیل ضعف در ساختار و عدم بلوغ نظام مدیریت اجرایی کنونی کشور و نیز شبه دولتی بودن پروژه های بزرگ به ندرت مدیری به خاطر اشتباهات استراتژیک که منجر به لطمه زدن جدی به منافع ملی می‌شود مورد استیضاح قرار می‌گیرد!

عدم النفع تولید پتروشیمی گچساران روزی یک میلیون دلار است! .حال ملاحظه فرمایید با دخالت مستقیم در کار مدیرعامل گچساران و تحمیل مدیران میانی و سلب اختیار از مدیران عامل تکنوکرات در طول دو سال گذشته چه برسر این پروژه ملی آمد .

پروژه ای که در طول ۲ سال تصدی جنابعالی و اعمال روش‌های سلیقه ای تنها 8 درصد پیشرفت داشت یعنی ماهانه زیر 0.5درصد که از منظر مدیریت و کنترل پروژه فاجعه است .

هر چه که هست فعلا قیچی دست شما است و از بد حادثه کلکسیون جواهر ارزشمند هلدینگ خلیج فارس که حاصل زحمات دوستان عزیزم متشکل از مدیران، کارشناسان و کارگران زحمتکش و بی ادعای شرکت ملی صنایع پتروشیمی از قدیم و جدید است اکنون گروگان شما بزرگواران است و سیاست شرکتی ( شرکت نفتی ) زدایی جنابعالی و تیم همراهت از چشمان تیز بین قدیمی با اصالت پتروشیمی دور نمی‌ماند! . ولی این نیز بگذرد !. این صندلی اگر وفادار بود به من و شما نمی‌رسید برادر من !

زمانیکه در اولین سخنرانی بعد از انتصات در حضور همکاران هلدینگ خلیج فارس همکاران با عزت هلدینگی را متهم کردید که با انجام اضافه کاری شائبه بردن نان حرام روی سفره زن و بچه هایشان را ایجاد نکنند در واقع بزرگترین ظلم را به کرامت انسانی روا داشتید !

برخی از همین همکاران مورد غصب جنابعالی به واقع سربازان گمنامی هستند که در زمان در اوج بودن توسعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی در گرمای ۶۰ درجه عسلویه در کریدور ۱۲۵ متری اینفرا استراکچر طرح‌های پتروشیمی را پایه گذاری کردند که اکنون دوستان شما لذتش را ببرند و پز رتبه جهانی اش را بدهند!

آنهایی که شما گوشه نشین و تخطئه کرده اید هر کدام در زمان توسعه صنعت پتروشیمی از جمله سرداران خط مقدم جنگ اقتصادی بودند.

اکنون شما این بزرگوارن و مردانی با همت میدان را به حاشیه رانده اید و به جای عقابان تیز پرواز به زاغک های با منش و سرشت متفاوت و متضاد با فرهنگ اصیل پتروشیمی میدان داده اید !

و عاقبت این اقدامات افراطی و مدیریت غیرحرفه ای شما موجب گردید که همکاران فرهیخته از روی بی مهری و ظلم آشکار ناپدری با قلبی شکسته خانه پدری را یکی پس از دیگری ترک کنند و به طرح‌های هم جوار مامور شوند واین در حالی است که هم اکنون با هزینه گزاف طرحی تحت عنوان پرورش مدیران جهت احراز سمت های مدیریتی در دست اجرا دارید به قول معروف نقد را ول کرده اید نسیه را چسبیده اید!

عمر در اوج فلک برده به سر

دم زده در نفس باد سحر

ابر را دیده به زیر پر خویش

حیوان را همه فرمان بر خویش

بارها آمده شادمان ز سفر

به رهش بسته فلک طاق ظفر

اینک افتاده بر این لاشه و گند

باید از زاغ بیاموزد پند

بوی گندش دل و جان تافته بود

حال بیماری دق یافته بود

دلش از نفرت و بیزاری ریش

گیج شد،بست دمی دیده خویش

یادش آمد بر آن اوج سپهر

هست پیروزی و زیبایی و مهر

فر و آزادی و فتح و ظفر است

نفس خرم و باد سحر است

دیده بگشود و به هر سو نگریست

دید گردش اثری زین ها نیست

آن چه بود از همه سو خواری بود

وحشت و نفرت و بیزاری بود

سالها باش و بدبن عیش بناز

تو و مردار و تو و عمر دراز

من نیم در خور این مهمانی

گند و مردار تو را ارزانی

گر بر اوج فلکم باید مرد

عمردر گند به سر نتوان برد.!!!

والسلام

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری نفتی‌ها، تاریخ انتشار: 30 تیر 1399، کد خبر: 38746،  www.naftiha.ir

مسعود شفیعی