شعار سال: براساس قانون تاسیس، بانک مرکزی فرمانده اصلی و سیاستگذار اول پولی و ارزی و مدیریت تورم به حساب میآید. وزارت اقتصاد، مسئولیت دخل دولت و سیاستهای مالی را برعهده دارد و سرانجام سازمان برنامه و بودجه فرمانده چگونه خرج کردن درآمدهای کشور است و این سازمان است که با تهیه بودجه بالاترین نقش را دراقتصاد دارد.
در کشورهای با اقتصاد سالم و آزاد البته سازمان برنامه به شکلی که درایران هست وجود ندارد و دخل وخرج دولت در یک جا انجام میشود. از سوی دیگر بانک مرکزی در اقتصادهای نیرومند وآزاد تا اندازه زیادی از دولت و سیاستهای مالی استقلال دارد. در اقتصاد ایران، اما این سه مرکز فرماندهی در حالی که هر هفته دوبار زیر نظر رییس دولت و سایر اعضای کابینه درکنارهم و زیر یک سقف مینشینند و در ظاهر از آقای روحانی اطاعت میکنند، اما همین که از اتاق دولت خارج میشوند هرکس دنبال اجرایی کردن سیاستها واراده خود در جزیره خویش میرود. این سه فرمانده اقتصاد نیک میدانند علاوه بر آقای رییس جمهور باید نگاهی به سایر قوا نیز داشته باشند وهمچنین آینده خود پس از یک سال دیگر که شاید دیگر دردولت حضور ندارند را نیز تضمین کنند. در چنین شرایطی که اقتصاد ایران به دلیل قطع صادرات نفت خام و نیز تحریم بانکی و ناتوانی در انتقال ارزهای به دست آمده از صادرات غیر از نفت با خشکسالی منابع مواجه شده است هرکدام از سه فرمانده یادشده یعنی محمد باقر نوبخت، عبدالناصر همتی و فرهاد دژپسند کار خود را انجام میدهند و کاری به اینکه آیا فعالیت آنها با رفتار فرماندهی دیگر سازگار است ندارند. آقای دژپسند که مالک همه داراییهای کارخانهای و ثروتهای مالی و نیز اجازه دهنده و منتشر کننده اوراق قرضه است زیر فشار شدید برای کسب در آمد اقدام به هر کاری میکند. راهی که اوامسال پیدا کرده و درحال حاضر بررروی آن موج سوار شده داغ کردن بازار سهام است که البته سازمان برنامه و بودجه با این ادعا که اکنون ۳۵۰ هزار میلیارد تومان از ارزش سهام شرکتهای در بورس تهران را در اختیار دارد خوشبختی خود را نشان میدهد. از سوی دیگرگمرک ایران که وظیفه اس تنظیم سیاستهای فنی در تجارت خارجیاست برای پرکردن بانکش ارزش کالاهای صادراتی را در اندازه بالا تعیین میکند تا پول بیشتری از صادرکنندگان بگیرند و نیز سازمان امور مالیاتی نیز کاری ندارد که اقتصاد ایران درحال رکود است ودنبال گرفتن مالیات بیشتر است. با این همه آقای دژپسند میداند که کسری بودجهای که آقای نوبخت تهیه کرده است هنوز با این درآمدها پر نمیشود. حالا آقای رییس بانک مرکزی که سختترین وظیفه رادارد و میداند شهروندان و تولید کنندگان و فروشندگان برای تعیین قیمت کالای خود چشم به نرخ دلار دارند، با همه زوری که از دولت و نهادهای دیگربه دست آورده است میخواهد نرخ تبدیل دلار به ریال را تثبیت کند، ولی نمیتواند، چون دلاری در اختیار ندارد. از سوی دیگر، اما آقای همتی که زیر بار و فشار بانکها بود وهست که توانایی پرداخت سودهای بالابه سپرده گذاران را نداشتند و ناترازی آنها روز به روز اشکار میشد برای نجات بانکها نرخ بهره را پایین آورد. سپرده گذاران باهوش نیز منابع خود را از بانکها بیرون اورده وبازار ارز و سکه را داغ کردند تا جایی که بانک مرکزی ناچار شد دوباره نرخ بهره بانکی را افزایش دهد، اما حالا نرخ بهره بانکی صد در صد از نرخ تورم عقب مانده است و سپرده گذاران دیگر پولشان را به بانکها بر نمیگردانند و تمایل به خرید دلار و سکه دارند. در اینجاست که بانک مرکزی دست به دامان نهادهای دیگری غیر از نهاددولت میشود تا به صادرکنندگان فشار بیاورد که باید زودتر همه ارزهای خود را به قیمت پایینتر از قیمت بازار به بانک مرکزی بفروشند. در این اوضاع و احوال، اما سازمان برنامه و بودجه فارغ از هر سیاست گذاری کارامد برای اصلاح بودجه با ترساندن دولت و دیگران از اینکه ممکن است دیرکرد در دادن حقوق کارمندان و بازنشستهها دردسر درست کند برای حودش چک میکشد و کاری هم ندارد که پول از کجا به دست میآید. این گونه شده است که سه فرمانده برای نجات جزیرههای خود و زندگی سیاسی و شغلی خود در دولتهای بعدی هرکاری بخواهند انجام میدهند و هرگزارشی هم بخواهند به رییس جمهور میدهند و ایشان نیز هر سه فرمانده را تشویق میکند که کار خود را انجام دهند و چنین شده است که حالا در بخش واقعی اقتصاد بدترین حالت ر داریم و صد هاهزار شغل از دست رفته است و تورم با سرعت باد به بالا میرود و در همین حال قیمت سهام شرکتهای دولتی نیز بالا میرود و، اما سرگردانی و آشفتگی و درماندگی شهروندان نیز اضافه میشود.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی ساعت ۲۴، به تاریخ: ۹ مرداد ۱۳۹۹، کدخبر: ۵۰۶۴۲۹، www.saat24.news