شعارسال: در قدیم مداحان یا بهتر بگوییم ذاکران، با موسیقی ردیفی دستگاهی ایران آشنایی داشتند و آواز میخواندند. هیچکسی را در آن دوران نمیشد سراغ گرفت که در این عرصه فعال باشد، اما طبق اصول موسیقی ایرانی گام برندارد. امروز برخی از مداحان را میشود دید که یک لحن پاپ غیر ایرانیِ در اصطلاح هیت را برداشتهاند و رویش کلام گذاشتهاند، همان را در هیئتها میخوانند و نسل جوان هم با آنها همراهی میکند، اما تأثیر گام برداشتن در این مسیر دیر یا زود نمایان میشود.
این مسیر تخریبهایی را پیش میآورد که قابل جبران نخواهد بود. من در کلاسهایم در این سالها تجربه تدریس به برخی مداحان را داشتهام. متأسفانه بسیاری از آنها حوصله زیادی ندارند و باهدف شنیده شدن مداحیهایشان ترجیح میدهند ردیف موسیقی ایرانی را یاد نگیرند و بروند سراغ همان آهنگهای پاپ.
امروز چند درصد از آثاری را که درزمینه مداحی تولید میشود، میتوانیم در دسته ایرانی قرار بدهیم؟ همه ما بارها و بارها در مداحیها و سخنرانیها و روضهها شنیدهایم که امام حسین و یارانش تشنهلب بودند، اما آیا اینکه علت شهادت امام حسین را تشنگی بدانیم خدمت به دانشگاه بزرگ عاشورا است یا خیانت؟
از نگاه من چنین برداشتی و القای این دید، کوچک کردن واقعه بزرگی به نام عاشورا است. عمق این حادثه تاریخی باید در معنا و مفهوم کلامی که برای مداحی مورداستفاده قرار میگیرد وجود داشته باشد تا بتواند شنونده را بهجای درستی برساند. متأسفانه ما امروز در جامعه شاهد آثار تخریبی اقداماتی هستیم که سالها قبل اتفاق افتاده است.
به گمان من نقش صداوسیما در بروز این وضع و اوضاع را نباید کمرنگ در نظر بگیریم. اگر موسیقی را به حال خودش گذاشته بودند، به نظر من در این حوزه پیشرفت بیشتری میکردیم. متأسفانه امروز از رسانه ملی ما مدام آثاری دارد پخش میشود که هیچ سنخیتی با فرهنگ و تاریخ و تربیت و اجتماع و هیچ داشته دیگر ما ندارد. شما روزگاری را که حتی رادیو هم نبود، در نظر بگیرید.
در آن دوران آثار خوب و قابلاتکا درزمینه موسیقی که سینهبهسینه و نفس به نفس بین آدمها ردوبدل میشد و حتی تا امروز هم در ذهنها و خاطرهها مانده است. متأسفانه امروز رسانه ما دارد بد عمل میکند.
روزگاری گفته میشد که موسیقی اصیل ایرانی برای همه مخاطبان جذابیت ندارد بنابراین باید دست به متوسطسازی زد. امروز وضع از این حرفها گذشته و به نظر میرسد موسیقی ردیفی و دستگاهی ما هیچ جای قابلتأملی در صداوسیما ندارد. البته من بههیچعنوان با موسیقی پاپ مخالف نیستم، اما باید اذعان کنم که هیچوقت طرفدار همه موسیقیهایی هم که در این زمینه عرضه میشود، نبودهام.
موسیقی خوب میتواند انسان را به رشد و تعالی برساند. وقتی هم که بنا باشد درباره واقعه بزرگی همچون روز عاشورا در صحرای کربلا ظرفی انتخاب کنیم تا معنا و مفهوم را در آن بریزیم باید سراغ نوعی از هنر برویم که بهواقع بتوانیم صفت ارزنده را به آن اطلاق کنیم. مگر نه اینکه هنر باید نردبانی باشد میان انسان و عالم بالا؟
آیا چنین آثاری ما را به بالا میبرد؟ تا امروز برای شما پیش نیامده که از خودتان علت ماندگاری واقعه بزرگ عاشورا را با توجه به گذشت بیشتر از ۱۳۰۰ سال بپرسید؟
جلوه حکیمانه حادثه عاشورا از نگاه من مهمترین ویژگی این واقعه است. این وجه در مداحیهای امروز چقدر موردتوجه قرار گرفته است؟ آیا نمونهای از آثار امروزی این حوزه را میتوانید با در نظر گرفتن این جلوه، یادآوری کنید؟ کافی است به کلام عمان سامانی در گنجینهالاسرار نگاهی بیندازید. این شاعر واقعاً کلام عجیبی دارد.
من سالها قبل از انتشار آلبوم وداع با او مأنوس بودم. از کودکی به یاد دارم که پدرم اشعار عمان سامانی را میخواند و اشک میریخت. سالها بعد با خودم فکر میکردم آیا میشود روزی بتوانم روی این اشعار کار کنم؟
خداوند بالاخره لطف کرد و خواندن این اشعار در آلبوم وداع قسمتم شد. من روی اشعار عمان سامانی در استودیو خیلی گریه کردهام. شعر عمان در عین حکمت، لطافت هم دارد. کلام او همزمان حماسه را به تصویر میکشد، عرفان را نشان میدهد و درعینحال مرثیه هم هست.
این ابیات را بخوانید: زمین بر باغبان خون گریه میکرد/ تمام آسمان خون گریه میکرد/ چو دیدم اسب او بیصاحب آمد/ تمام آسمان خون گریه میکرد. اشعار مداحیها باید به این اندازه استوار، لطیف، حماسی و همراه با ادب و احترام و شناخت باشد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از روزنامه همدلی، تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۹، کدخبر: ۸۱۲۲، www.hamdelidaily.ir