شعار سال: عصر ۶ ژانویه کنگره آمریکا ساعات سختی را گذراند. روز گذشته کنگره آمریکا برای تأیید رأی الکترال کالج به پیروزی جوبایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تشکیل شده بود. اما این جلسه با حمله طرفداران دونالد ترامپ نیمه کاره ماند. حملهای که ۴ کشته به همراه داشت.
یورش و حمله طرفداران ترامپ با تصاویری همراه بود که بسیاری را در داخل و خارج آمریکا متحیر کرد. در حقیقت جهان با آمریکای جدید که طرفداران ترامپ به تصویر کشیدند، روبرو شد. این تصویر شکاف عمیق درجامعه آمریکایی را به رخ کشید و در واقع شروع جدید برای سیاست آمریکا نیز به حساب میآید.
برای بررسی این اتفاق بر روی دموکراسی آمریکایی، و دو حزب جمهوری خواه و دموکرات و شرایط جو بایدن بعد از ورود به کاخ سفید دیدار رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل آمریکا به گفتگومی پردازیم.
رحمن قهرمانپور در خصوص حمله طرفداران دونالد ترامپ به کنگره میگوید: «از دو زاویه میتوان به این موضوع نگاه کرد؛ زاویه کارگزار یا فرد یا زاویه ساختار و نهادها. در زاویه فردی ترامپ با این اقداماتش نشان داد که به اصول دموکراسی و لیبرال دموکراسی اعتقاد چندانی ندارد. به دلایل شخصی نمیخواهد در چارچوب قواعد دموکراتیک عمل کند و اگر تعدادی از سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا همراهی میکردند چه بسا چالش خودش را ادامه میداد. ولی بیانیهای که ترامپ در ساعت ۴ صبح به وقت آمریکا داد و اعلام کرد انتقال قدرت در مسیر طبیعی خودش پیش خواهد رفت، نشان میدهد در دموکراسی اگر افرادی هم بخواهند به تنهایی آن را به چالش بکشند نیاز به همراهانی دارند. اگر آن همراهیها نباشد، طبیعتاً آن فرد هم نمیتواند کارش را انجام دهد. آقای ترامپ میخواست یک عدهای را در سطح جامعه علیه سیاستمداران دیگر در سطح حاکمیت تهییج و تحریک بکند که با عدم همراهی برخی از سناتورها مثل گراهام و رئیس اکثریت جمهوری خواهان در سنای آمریکا مواجه شد. میچ مک کانل گفت اگر کنگره بخواهد رأی مردم را باطل کند در آن صورت ایالتها نقشی در تأیید انتخابات نخواهند داشت. از زاویه ساختاری واقعیت این است که آقای ترامپ بر بستری سوار شد که از قبل وجود داشت. نظریه پردازان علوم سیاسی به آن بستر فضای ضد سیاسی و فضای سرخوردگی و مأیوس شدن بخشی از مردم از نهادهای دموکراتیک میگویند. این یک واقعیتی است که نه تنها در آمریکا بلکه در انتخابات ۲۰۱۵ انگلیس، انتخابات فرانسه در سال ۲۰۱۷ و انتخابات اوکراین که منجر به پیروزی زلنسکی شد و دیگر کشورها شاهدیم. در حقیقت بخشی از مردم احساس میکنند این نهادهای دموکراتیک یا این نظام سیاسی بیشتر از اینکه به نفع مردم کار کند بلکه به نفع یک اقلیت قدرتمند یا سیاستمداران یا حاکمانی کار میکند که با همدیگر بده و بستان دارند و بیشتر به نفع خودشان کار میکنند. مثلاً شعار آقای زلنسکی در اوکراین این است که من آمدم این سیستم سیاسی یا این نظام سیاسی را بترکانم. یا رئیس حزب استقلال بریتانیا شعارش در رفراندوم این بود که انگلیس باید بتواند حاکمیت خودش را پس بگیرد. درست است از نظر لیبرالها این شعارها پوپولیستی تلقی میشود، اما واقعیت جامعه است. یعنی از نظر سیاسی نظام دموکراسی، لیبرال دموکراسی و اصولاً خیلی از نظامهای سیاسی با مشکل سرخوردگی مردم از سیاسیون مواجه هستند و احساس میکنند این اقدامات کوچک و وعدههای کوچکی که احزاب و سیاستمداران میدهند، نمیتواند انتظارات مردم را از سیاست و سیاستمداران برآورده کند.»
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از رسانه مستقل خبری تحلیلی دیدار نیوز، تاریخ انتشار: 19 دی1399، کد خبر: 79511، www.didarnews.ir