پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۲۷۰۶۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۸:۵۳
مهران صولتی در متنی با عنوان انقلابی در جستجوی تمنای محال، اقدام به تحلیل ریشه‌های انقلاب اسلامی از دیدگاه‌های خاص نموده است. دیدگاه‌هایی که او را به استنتاجی بن بست گونه از خروجی‌های انقلاب سوق داده و با نادیده گرفتن پیامد‌ها و اثرات چند لایه گی انقلاب، نویسنده را به سیاه گوگی به ظاهر واقع گرا، هدایت نموده است. اما شناسایی برخی از ریشه‌ها و تحولات، باعث کنار نهادن این تحلیل بن بست گرایانه و دوباره نگری هدفمند منجر به رویش‌ها و زایش ها، خواهد شد.

شعار سال:کانال تلگرامی سخنرانی ها به نقل از مهران صولتی، اقدام به ارایه تحلیلی بنام انقلابی در جستجوی تمنای محال کرده است. برای ورود به بحث ، ضروری است که خوانندگان با اصل آرای نویسنده( مهران صولتی )آشنا شوند.

در مورد انقلاب ۵۷ عبارت مشهوری وجود دارد به این مضمون؛ " مردم می دانستند که چه نمی خواهند ولی نمی دانستند که چه می خواهند!" . اگر این جمله در مورد ساختارهای سیاسی حکومت آینده بیان شده باشد البته تا حدود زیادی درست است ولی واقعیت این است که در کلیات، مردم می دانستند که چه می خواهند! آنها به دنبال تحقق " تمنای محال" بودند. در دهه ای که بومی گرایی، متاثر از الهیات رهایی بخش جهان سوم هر روز وسعت بیشتری در افکار عمومی می یافت و آتش معنویت گرایی هر روز بیش از پیش شعله می کشید، طرفداران انقلاب در میان ایرانیان، از دکتر شریعتی تا امام خمینی هم می کوشیدند تا این آرزوی محال را باور پذیر کرده و ناممکن را ممکن سازند. همراه کردن دوگانه هایی متعارض که برخی از آنها به شرح زیرند:

*** مادیات همراه با معنویات: رشد معنویت گرایی متاثر از جنبش های اجتماعی اروپا و امریکا در کنار مبارزات رهایی بخش شمال افریقا موجی از آرمان گرایی را در جهان منتشر ساخت. ایران پیرامونی هم متاثر از چنین اندیشه هایی کوشید تا جامعه ایده آل را در قامت اندیشه های علی شریعتی در دهه پنجاه به تماشا بنشیند. افزایش گرایشات دینی به ویژه در دانشگاه ها هم نوید روزهایی را می داد که ایرانیان قرار بود به دنبال جمع میان دنیا و آخرت باشند. حتی میشل فوکو هم کتابی در مورد انقلاب ۵۷ نوشت و ایران را روح یک جهان بی روح نامید. البته فوکو در ماه های پس از انقلاب در مورد برخی تصورات خود در مورد این رویداد تجدید نظر کرد.

*** جمهوریت همراه با اسلامیت: حکومت قانون، آرمان انقلاب مشروطیت بود ولی سیر رویدادها نه تنها این هدف را محقق نساخت بلکه استبداد رضا شاهی را جایگزین آن ساخت. پیشنهاد جمهوریت هم با مخالفت روحانیت روبرو شد و سلطنت لاجرم ادامه یافت. تداوم نظام سلطانی محمدرضا شاه اما عطش حکومت مردمی را در جامعه شدیدتر ساخته بود. حکومتی که هم مردمی و هم اسلامی باشد. جمهوری اسلامی می توانست پیشنهاد خوبی برای تداوم مبارزات انقلابی باشد. سرعت تحولات انقلابی اما بیشتر از آن بود که گفت و گوهای نظری میان روشنفکران و روحانیون پیرامون قابل جمع بودن جمهوریت و اسلامیت شکل گرفته و به نتیجه برسد.

*** تجدد همراه با تدین: شتاب تجدد گرایی پهلوی دوم به شکل گیری تناقض های فرهنگی جدی در میان خانواده های مذهبی انجامید. بخش قابل توجهی از این خانواده ها رفتن به سینما یا دیدن تلویزیون را تحریم کرده و حتی در مورد فرستادن دختران شان به دبیرستان تردیدهای جدی داشتند. حتی روشنفکرانی مانند شریعتی هم میان تجدد و تمدن تفکیک قائل شده و آشکارا از دومی حمایت می کردند. امام خمینی هم در سخنرانی بهشت زهرا خواستار تجددی بود که فاقد جنبه های غیر اخلاقی باشد. حتی برخی روشنفکران دینی مانند عبدالکریم سروش هم در دهه هفتاد با تاکید بر امتیاز گزینش گری معتقد به توانایی ما در پیرایش تجدد از جنبه های زیان آور آن بودند. تلاش هایی که نافرجام بودن آنها اکنون اثبات شده است.

اکنون و باگذشت بیش از چهل سال از انقلاب ۵۷ دیگر روشن شده است که جمع میان این دوگانه های متناقض از همان ابتدا هم آرزویی محال بوده است. واقعیت های اجتماعی صلب تر از آن چیزی هستند که به ما مجال دهند صرفا با اراده گرایی بتوانیم جامعه ای ایده آل را ایجاد کنیم. اما انقلاب ها از بستر همین ناممکن هاست که نضج گرفته و به پیروزی می رسند. به حاشیه رفتن عقل و به میدان آمدن احساس برای دستیابی به یک تمنای محال، پیشران همه انقلاب هاست!

نقد آرای صولتی:

اینکه بیانات نویسنده حاوی برخی از حقایق تاریخی و تشریح ریشه ها و وضعیت برخی از کلان محیط ها در دوره پیروزی انقلاب اسلامی است، را نمی توان نفی نمود. اما انحراف استنتاجی نویسنده، بدلیل علی و خطی دیدن اثرات جریانی، تک لایه ای دین این جریانات و تاکید وافر بر آسیب های بوقوع پیوسته است. در پارادایم فکری منتج به ارایه این استدلال ها توسط نویسنده ، ردپایی از چندلایه گی، تقابل پارادایمیک ، چند سطحی و غیر خطی بودن تحولات ، تعامل امر فرهنگی- اجتماعی در کنار امر سیاسی ، نگاه های بینانسلی و تمدنی و .... ، دیده نمی شود.

نویسنده اشاره نمی کند که تاریخ وقوع انقلاب ، نزدیکی خاصی به طرح موج چهارم شناخت بشری( ترکیب علم موج سومی با دین موج دومی) در دنیا دارد. قرائت هایی نظیر وحدت حوزه و دانشگاه ، تعامل دین- دنیا و دوگانه هایی از این جنس ، بدلیل خواسته موج چهارمی شناخت بوده ، نه صرفا استیلای ایدئولوژی انقلابی .

نویسنده اشاره نمی کند که ماموریت های موج چهارمی شناخت بشری، ماموریت های مبتنی بر تمدن سازی و اقدامات بینانسلی است، ماهیت این ماموریت ها نیز بشدت اکتشافی- ساخت پذیری  بوده و در واقع ساخت یابی - ساخت شکنی مکرر منتج به دستیابی به لایه های مفومی- شناختی متعالی تر ، در آن مطرح است. این همان وضعیتی است که آقای صولتی از آن تعبیر به " مردم می دانستند که چه نمی خواهند ولی نمی دانستند که چه می خواهند!" می کند.

نویسنده اشاره نمی کند که گذر از موج سوم شناخت( شناخت علمی با تاکید بر پوزیتیویست گرایی علمی) ، همچنین شکست انجماد سخت تعصبات دینی موج دومی جهت ورود به موج چهارم( ترکیبی نو از موج سوم و دوم)، نوعی بهم ریختی و بی نظمی را سبب می شود. غیر قاعده مندی که ما بروز و ظهور آن را در کمتر توسعه یافتگی و شاید نشانگانی از عقب گرد توسعه ای دیده باشیم.

سوال اینجاست که آیا با این زاویه دید هم می توان استنتاج نمود که انقلاب اسلامی ، انقلابی در جستجوی " تمنای محال! " بوده است؟

نکته قابل توجه بعدی اینکه ، چنانچه ساخت شکنی موج چهارمی با مهندسی مجدد و اراده گرایی هدفمند همراه نباشد( حساسیت گام دوم انقلاب )، ممکن است آن بشود که در استنتاج انتهایی آقای صولتی آمده است . بازمهندسی هدفمند اراده گرای مشارکتی نیز در مولفه هایی نظیر ایجاد و استقرار تفکر سیاسی در شهروند، تقویت مطالبه گری و ارتقای تقاضا برای گرفتن حقوق شهروندی در  لایه های پائین جامعه ، استقرار تفکر توسعه گرا در متخصصان جامعه ، باز مهندسی ساختاری- ماموریتی سه نهاد قضایی-امنیتی-نظامی ، شاخص مداری و نظارت پذیری مستمر نخبگان سیاسی و مدیران ارشد اجرایی ، مشارکتی کردن مدیریت و اداره کشور، استقرار فوری دولت رفاه و دولت شایسته سالار و .... ، باید جستجو شود.


اختصاصی پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۳۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۲
0
0
من که فکر میکنم انقلاب اسلامی تونسته بعد از این 40 و خوردی سال به پیشرفت های زیادی دست پیدا کنه
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین