پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۶۹۸۲۳
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۶
پیشنهاد یا راه‌حل علمی باید مبتنی بر دانش و توسعه پایدار باشد. هنگامی‌که صحبت از توسعه پایدار می‌شود، به این معنا است که، مشکل امروز را به‌گونه‌ای حل کنیم تا آیندگان آسیب نبینند. گاهی اوقات ممکن است در زمان مشخصی، پاسخی به یک مشکل داده شده و آن چالش درظاهر برطرف شود، اما ممکن است در عین حال مشکلاتی را برای آیندگان به‌جود آورده باشیم.
شعار سال: «نخبگان»، واژه‌ای که پیوسته بر لزوم حمایت حداکثری از این قشر می‌شنویم، اما در عمل شاهد نارضایتی و در نهایت مهاجرت بسیاری از آن‌ها، به‌ویژه در سال‌های اخیر بوده‌ایم که این بی‌توجهی منجر به القای حس مغفول ماندن در آن‌ها شده است. اما سر منشأ این مشکل کجا است؟ کمبود امکانات؟ درآمد پایین؟ موقعیت کاری بهتر در خارج از کشور، یا بی‌مهری مسئولان؟ اگر چه همه موارد مذکور در تحقق این امر دخیل هستند لکن علت تامه، بی‌توجهی و بی‌برنامگی مسئولین است.

بر اساس آمار ارائه شده توسط یونسکو، کشور‌های امارات متحده عربی با ۵۴ هزار نفر، ایالات متحده آمریکا با ۳۸۷ هزار نفر، آلمان با ۱۵۲ هزار نفر، ترکیه با ۸۴ هزار نفر و انگلستان با ۸۳ هزار نفر پنج مقصد اول مهاجران ایرانی در جهان هستند و جمعیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۹ با افزایشی ۳.۴ برابری همراه بوده است.

تحلیل آمار دریافتی از اداره گذرنامه در بازه زمانی سال ۱۳۸۰ تا مرداد ۱۳۹۹ نیز نشان می‌دهد که ۵۶.۶ درصد از دارندگان مدال در المپیاد‌های دانش‌آموزی، ۶۹.۱ درصد از مشمولان بنیاد و ۷۸.۳ درصد از افراد حائز رتبه‌های یک تا هزار آزمون سراسری در داخل کشور هستند. در میان گروه‌های مورد بررسی به ترتیب المپیادی‌ها با ۳۷.۲ درصد، مشمولین بنیاد با ۲۵.۵ درصد و رتبه‌های یک تا هزار آزمون سراسری با ۱۵.۴ درصد، بیشترین درصد افراد مقیم خارج را به خود اختصاص داده‌اند.

در این میان، ۹۵.۶ درصد از المپیادی‌ها، ۹۶.۳ درصد از مشمولان تحت پوشش بنیاد و ۹۷.۴ درصد از رتبه‌های برتر کنکور که پیشتر از کشور خارج شده بودند، به ایران بازنگشته‌اند.

به‌طور کلی باید دو دسته تدبیر برای این امر اندیشیده شود، تدابیر کوتاه مدت نظیر اعطای حقوق شغلی، تسهیلات، مزایا، مسکن، فراهم کردن شرایط ازدواج، کاهش مدت سربازی و غیره، و در رابطه با اقدامات بلند مدت مهم‌ترین راهکار ایجاد ارتباط مستحکم و مستمر میان دانشگاه و صنعت است که نتیجه آن تجاری‌سازی علوم و توسعه حوزه صنعت می‌شود که بی‌شک نتایج این اقدامات، سایر حوزه‌های معیشتی و رفاهی که بخش مهمی از جامعه هستند را نیز تامین می‌کند.

در این زمینه با دکتر عبدالله معتمدی، سرپرست دانشگاه علامه طباطبائی گفتگویی انجام شده است که در ادامه مشروح آن‌را از نظر می‌گذرانید.

پس از پیروزی انقلاب، اقتدار امروز را از منظر توانایی نخبگانی نداشته‌ایم

مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در جمع نخبگان، بر پر کردن شکاف‌های علمی توسط نخبگان تأکید داشتند، به نظر شما می‌توانیم با استفاده از ظرفیت این جوانانِ سرآمد، شکاف‌های کشور را پر کنیم؟
 
 نخبگان جامعه، گروهی از اندیشمندان، اندیشه‌ورزان و کسانی هستند که به‌دلیل استعداد، اطلاعات و دانش‌آموختگی که دارند، با مرز‌های دانش و فهم علمی مسائل آشنا هستند و مشکلات و خلأ‌هایی که به لحاظ علمی وجود دارد را با توجه به توانمندی، استعداد و دانش‌آموختگی خود برطرف می‌کنند.

پس از پیروزی انقلاب، اقتدار امروز را از منظر توانایی نخبگانی نداشته‌ایم. یعنی فارغ‌التحصیلان ما در رشته‌های مختلف، اساتید و مراکز و نهاد‌های علمی، فرصتی استثنایی را فراهم کرده‌اند تا اگر به مشکلی برخوردیم و در نقطه‌ای به لحاظ علمی خلأ وجود داشت، شرایطی را فراهم کنیم که به این پتانسیل علمی تکیه کنیم، زیرا یقیناً این پتانسیل علمی می‌تواند به ما پاسخ دهد تا بتوانیم شکاف‌ها را از بین ببریم.

پس تعریف شما از نخبه دانشگاهی، تنها یک جوان اندیشمند و اندیشه‌ورزی است که فهمی علمی دارد؟

بله. البته می‌توان تمام کسانی که دارای خلاقیت، استعداد‌های علمی خاص، تبحر یا متخصص در یک زمینه علمی مشخص باشند را نیز، در زمره نخبگان جامعه دانست. یعنی کسانی هستند که به‌دلیل دانش‌آموختگی، استعداد و تجربه در زمینه‌ها و موضوعات مختلف، از مسئله‌ای که در آن متخصص هستند فهم درستی دارند و به راحتی می‌توانند راه‌حل‌های علمی و جدی را پیش پای دیگران قرار دهند. راهکار‌های علمی باید مبتنی بر دانش و عدم ایجاد مشکل برای آیندگان باشد

راه‌حل علمی، فراتر از نظر، حدس و گمان یک فرد خاص است

رهبر معظم انقلاب فرمودند برای رفع تمام مشکلات کشور می‌توانیم از راه‌حل‌های علمی استفاده کنیم، نظر شما در این زمینه چیست؟ باید چه گام‌هایی برداشته شود؟

 اینکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌فرمایند راه‌حل‌های علمی وجود دارد، نکته اول اشاره به این امر است که هیچ مشکلِ بدون راهکاری در جامعه نیست، حتی پیچیده‌ترین مشکلات کشور. اما مراد از راه‌حل علمی، راهکاری است که فراتر از نظر، حدس و گمان یک فرد خاص باشد، مثلاً برای یک مشکل، اشخاص فهم خود را از مسائل دارند و راهکار‌هایی پیشنهاد می‌کنند، اما به این معنا نیست که لزوماً همه راه‌حل‌های ارائه شده درست و دقیق باشد.

پیشنهاد یا راه‌حل علمی باید مبتنی بر دانش و توسعه پایدار باشد. هنگامی‌که صحبت از توسعه پایدار می‌شود، به این معنا است که، مشکل امروز را به‌گونه‌ای حل کنیم تا آیندگان آسیب نبینند. گاهی اوقات ممکن است در زمان مشخصی، پاسخی به یک مشکل داده شده و آن چالش درظاهر برطرف شود، اما ممکن است در عین حال مشکلاتی را برای آیندگان به‌جود آورده باشیم.

به‌عنوان مثال در سال‌های گذشته این تجربه را داشته‌ایم که به‌دنبال ایجاد خودکفایی کشاورزی بوده‌ایم؛ اگرچه به‌ظاهر در موقعیت زمانی معین، حفر چاه‌های عمیق و متعدد در دشت‌ها، پاسخگوی مشکلات ما بوده، اما از سوی دیگر به سفره‌های زیرزمینی آسیب‌های جبران ناپذیری وارد شده است؛ بنابراین نمی‌توان موارد این چنینی را راه‌حل‌های علمی خواند، زیرا راهکار‌های علمی باید مبتنی بر دانش و عدم ایجاد مشکل برای آیندگان باشد.

صنعت ما مبتنی بر تحقیقات و مطالعات بومی نیست

طبق تعریفی که شما از راهکار علمی ارائه فرمودید، این امر چه‌طور به منصه ظهور و اجرا می‌رسد؟

این امر نیازمند این است که مسئولین و مدیران جامعه بیش از آنکه وابسته به تصمیم‌گیری‌های فردی و غیرکارشناسی باشند، تصمیم‌گیری‌هایشان را با استفاده از پتانسیل‌های علمی مثل دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، اندیشکده‌ها و مبتنی‌بر تحقیق‌ها ارائه کنند.

نگاه سطحی به مشکلات و تصور اینکه برطرف کردن آن‌ها راه‌حل‌های بسیار ساده‌ای دارد تفکری اشتباه است، اما اگر یک مجموعه علمی آن مشکل را تحلیل کند به این نتیجه می‌رسد که این مشکل هرچند در ظاهر ساده نشان می‌دهد، اما چند وجهی است و باید از وجوه مختلف به آن پرداخته شود.

به عنوان مثال در شهر تهران با مشکل ترافیک مواجه هستیم. مشکل ترافیک شهر تهران چگونه حل می‌شود؟ یکی از راه‌حل‌های به‌کار گرفته شده در تهران استفاده از بزرگراه‌های طبقاتی است که در برخی از نقاط صورت گرفت و هزینه‌های زیادی در این مسیر شد، اما همچنان مشکل ترافیک در کشور وجود دارد؛ بنابراین به نظر می‌رسد که مشکل ترافیک تنها یک راه‌حل ندارد بلکه نیازمند راه‌حل‌های مبتنی‌بر آموزش‌های فردی و اجتماعی است که باید به یک موضوع از زاویه‌های مختلف نگاه شود و مشکلات را ابتدا به مراکز علمی، دانشگاهی و پژوهشی ارائه کنند و سپس مبتنی‌بر راهکار‌های علمی تصمیم‌گیری کنند.

پس به نظر شما تقویت رابطه بین صنعت و دانشگاه، می‌تواند به این امر کمک کند؟

بله. در حال حاضر یکی از مشکلات ما در دانشگاه و صنعت این است که بین این دو نهاد فاصله وجود دارد. این موضوع به این دلیل است که صنعت ما عمدتاً وارداتی بوده و مبتنی‌بر تحقیقات و مطالعات بومی نیست. دانشگاه‌های ما نیز ساختارشان به‌گونه‌ای است که نیاز کمتری احساس کرده‌اند تا به سمت صنعت بروند، از آن طرف به این دلیل که صنعت نیز رغبتی به دانشگاه نشان نمی‌دهد، این فاصله روزبه‌روز بیشتر می‌شود. این امر باید به‌طور متقابل اتفاق بیفتد یعنی هم دانشگاه توانمندی خودش را برای حل مشکلات صنعت ارتقا دهد و هم صنعت واحد‌های تحقیقاتی خودش را در دانشگاه‌ها مستقر کند تا از این طریق ارتباط متقابلی ایجاد شود. بهره‌گیری مدیران از قابلیت‌های رشته علوم انسانی، منجر به درک بیشتر از این رشته می‌شود.

قدرت اثربخشی رشته‌های علوم انسانی گسترده است

دانشگاه علامه طباطبایی اقدامی در این زمینه انجام داده؟ قرارداد‌هایی با صنعت بسته شده است؟

در سال‌های گذشته بله، اقداماتی انجام شده البته به اندازه پتانسیل‌های ما نبوده، یعنی پتانسیل ما بیشتر است. حداقل در دانشگاه علامه طباطبایی ۱۱ دانشکده و بیش از ۵۵۰ عضو هیئت علمی وجود دارد که می‌توانند در رشته‌های مختلف علوم انسانی نقش‌آفرینی کنند. در حال حاضر ظرفیت حداقلی به‌کار گرفته شده است، اما این پتانسیل وجود دارد که بتوانیم از تمام ظرفیت‌مان استفاده کنیم.

مقام معظم رهبری در بیاناتشان به این امر اشاره فرمودند که بخش اعظمی از مشکلات و دغدغه‌های جامعه مثل مقوله اعتیاد، تکدی‌گری و مشکلات فرهنگی از طریق پژوهش‌های رشته علوم انسانی رفع می‌شود (که شما هم این موضوع را یادآور شدید)، اما بیشتر از سایر رشته‌ها مورد بی‌مهری قرار گرفته است. به نظر شما علت این بی‌توجهی چیست؟

در حقیقت نگاه دقیقی که مدیران جامعه باید به نقش علوم انسانی داشته باشند کمرنگ است، در صورتی‌که قدرت اثربخشی و کنترل شرایط خاص خودش را دارد. علوم انسانی به همه رفتار‌های انسانی اعم از سبک زندگی و مسائل اجتماعی، موضوعات اقتصادی، سیاسی و حقوقی برمی‌گردد؛ بنابراین دامنه حوزه‌های مرتبط با علوم انسانی گسترده است و سپس متناسب با این دامنه‌ها به هر نسبتی که مدیران ما فهم بیشتری از علوم انسانی داشته باشند، قطعاً از قابلیت‌های این علم هم بیشتر می‌توانند بهره ببرند.

پس چرا به فراموشی سپرده شده است؟

بخشی از آن هم وظیفه ما به عنوان دانشکده‌ها یا دانشگاه‌های علوم انسانی است که باید توانمندی‌های خودمان را بیشتر معرفی کنیم تا از این طریق مسئولین مربوطه نیز به یک اقناعی برسند که علوم انسانی می‌تواند به آن‌ها کمک کند.

پژوهش‌های ما در فلسفه مانده است و به راهکار نرسیده‌ایم، به‌طور مثال در مقاله یا پایان‌نامه‌های دانشگاهی، ۲۹۰ _ ۲۸۰ صفحه به فلسفه، چیستی و ماهیت اختصاص می‌یابد و تنها ۱۵ _ ۱۰ صفحه به راهکار تعلق می‌گیرد؛ در صورتی‌که طبق بیانات رهبر حکیم انقلاب، مشکلات کشور ما از طریق راهکار‌های علمی به نتیجه می‌رسد، در این زمینه باید چه اقدامی صورت گیرد؟

برخی پژوهش‌ها جنبه بنیانی و بنیادی دارند، بعضی هم جنبه‌های کاربردی و توسعه‌ای. هدف پژوهش‌های مدنظر شما، حل یک مشکل و معضل است. بخشی از پژوهش‌ها ارتباطی به حل مشکل ندارند و تنها از درگیری ذهنی محقق نشأت می‌گیرد، این همان تحقیق بنیادی است که در دنیا هم اتفاق می‌افتد. ما هم به آن نیاز داریم و هم به تحقیقات کاربردی و توسعه‌ای.

اما در پاسخ به سوال شما باید گفت، در تحقیقات کاربردی، پیش از آنکه بخواهیم یک مجموعه مکتوبی ارائه دهیم، باید بتوانیم شایستگی‌های کاری خودمان را در قالب پروژه‌ای برای دستگاه‌های اجرایی تعریف کنیم، به‌طور مثال در جامعه‌ای که آسیب‌های اجتماعی همچون تکدی‌گری و اعتیاد وجود دارد، تنها ارائه یک سری پیشنهاد‌های سطحی کافی نیست و باید محقق خودش در بطن جامعه برود و شرایط را تغییر دهد، در این شرایط است که می‌تواند بگوید پیشنهاد و اقدامش اثربخش بوده یا خیر؟ تحقیق بنیادی تنها از درگیری ذهنی محقق نشأت می‌گیرد و به راهکار نمی‌رسد.

در حال حاضر با مقوله‌ای مواجه هستیم که حاکی از کاهش انگیزه تحصیلی در دانش‌آموزان و دانشجویان است. صرف اینکه بگوئیم خانواده‌ها و معلم‌ها باید چه اقداماتی انجام دهند، کافی نیست، محقق باید تمام متغیر‌هایی را که موجب افزایش انگیزه تحصیلی می‌شود، دستکاری کند تا نشان دهد با اقدامات صورت گرفته و میدانی، انگیزه دانش‌آموزان افزایش پیدا کرده و موجب کُنشگری آن‌ها به‌لحاظ تحصیل بهتر شده است.

می‌توان گفت از آن‌جایی که سایر دانشجویان عدم حمایت از نخبه‌ها را می‌بینند، به سمت مقوله مدرک‌گرایی گرایش پیدا کرده‌اند؟

 بله. این امر اثرگذار است، اما بازهم به ساختار‌های ایجاد شده برمی‌گردد. مادامی که در استخدام‌ها ملاکمان مدرک باشد و کسانی‌که مدرک بالاتری دارند، شانس استخدام بیشتری داشته باشند، همه جامعه به این سمت سوق پیدا می‌کنند تا تنها به دنبال مدرک باشند و به کیفیت و دانشگاه توجهی نداشته باشند. این ظاهربینی و نگاه سطحی موجب می‌شود تا دیگران هم در این میدان بازی کنند و حتی مقوله‌ای همچون بازار خرید و فروش مدرک تحصیلی داغ شود.

برخی‌ها معتقدند اگر پژوهش یا پایان‌نامه‌ای مسئله‌محور نباشد اصلاً نباید تأیید شود، در حالی‌که شما به این موضوع اشاره کردید که پژوهش‌ها می‌توانند مسئله‌محور یا موضوع‌محور نباشند.

این درست است. هیچ پژوهشی شکل نمی‌گیرد مگر اینکه یک سؤال و مسئله وجود داشته باشد، اما مسائل همیشه کاربردی نیستند. مثلاً زمانی‌که یک کارخانه‌دار، مشکل نارضایتی کارکنان خود را مطرح کرده و به دنبال رفع آن و افزایش بهره‌وری است، این موضوع جنبه کاربردی دارد. اما برخی اوقات مسئله محقق از این جنس نیست بلکه از کنجکاوی ذهنش نشأت گرفته و به‌دنبال پذیرش یا رد نظریه‌های مطرح شده است. این دسته تحقیق‌ها لزوماً مصرف‌کننده مشخصی نیز ندارد؛ بنابراین هیچ تحقیقی انجام نمی‌شود مگر اینکه مسئله‌ای وجود داشته باشد، اما جنس مسئله‌ها با یکدیگر متفاوت است. بعضی جنبه کاربردی دارند، و برخی جنبه بنیادین.

اگر نخبه احساس اثربخشی کند، مهاجرت نمی‌کند

اینکه نخبه‌ها در سطح کشور شناسایی شوند تا چه میزان می‌تواند مانع مهاجرت آن‌ها شود؟ اساساً تأثیری دارد؟

اگر این شناسایی صورت گیرد می‌توان متناسب با اینکه نخبه چه زمینه‌ای را برای فعالیت خودش می‌طلبد و به چه‌حوزه‌ای علاقه‌مند است پیش برویم. یعنی اگر ما زمینه‌ای را فراهم کنیم که افراد نخبه ما احساس اثربخشی، سودمندی و مفید بودن در جامعه کنند، حتماً این موضوع مانع از مهاجرت آن‌ها می‌شود.

بخشی هم ممکن است این باشد که واقعاً آن فضا‌هایی که بیرون از جامعه به نخبگان نشان داده می‌شود، فضا‌های واقع‌گرایانه‌ای نیست. ممکن است به لحاظ ظاهری، در وهله اول شخصی که به سایر کشور‌ها مهاجرت می‌کند درآمد بیشتری داشته باشد، اما مطالعات نشان می‌دهد، کسانی‌که مدت طولانی‌تری در خارج از کشور فعالیت می‌کنند در مقایسه با مهندسی که ۱۰ سال در ایران کار کرده ثروت کمتری دارد.

اما نکته مهم این است که ما در نهایت زمینه فعالیت را برای افراد خبره و نخبه که از یک تیزهوشی و استعداد خاصی برخوردار هستند فراهم کنیم تا در حوزه تخصصی و مورد علاقه خود به فعالیتشان ادامه دهند.

به نظر شما اساساً اقدامی در این زمینه صورت گرفته است؟

تلاش‌هایی در این زمینه شده است. بعد از راه‌اندازی بنیاد ملی نخبگان، تلاش‌های زیادی برای جذب نخبگان و کمک به آن‌ها صورت گرفت تا زمینه‌هایی را برای ادامه فعالیت آن‌ها در کشور فراهم کنند، اما به نظر می‌رسد که ما باید فراتر از این اقدامات برویم و فعالیت‌های جدی‌تری در این زمینه انجام دهیم.

آیا مسیر رسیدن به پرچمداری علمی طولانی است؟ افقی که برای این مسیر می‌بینید روشن است؟

نمی‌توانم بگویم خیلی طولانی است، اما به‌هرحال راه‌های نرفته زیادی وجود دارد و درعین‌حال باید برنامه‌ریزی و چشم‌اندازمان به‌صورت میان‌مدت و بلندمدت باشد که در این شرایط می‌توان گفت به دلیل پتانسیل بالایی که به‌لحاظ ظرفیت‌های انسانی و استعداد‌های کشور ملاحظه می‌شود افق روشن و امیدبخشی پیش روی ما است. همان‌طور که اشاره کردم طی سال‌های گذشته، وضعیت کشور ما به لحاظ سرمایه‌های انسانی متخصص در این سطح نبوده که این امر حاکی از آینده‌ای روشن برای این نظام و مملکت است.
 
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از رسانه تحلیلی دانشگاه علامه طباطبایی، تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۰، کد خبر:۳۰۳۳۶۵، www.atna.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین