پر کردن آنتن با قابلمه فروشی به بهانه برنامه آشپزی، فروش محصولات لاغری، کرمها و محصولات آرایشی بهداشتی و... که گهگاه با حضور سلبریتیهای همیشه در صحنه انجام میگیرد، همچنین فروش آنتن به برنامههای کنکوری به همراه سایر اهمالکاریها و غفلتهای صدا و سیما از جمله مواردی است که دست به دست هم دادهاند تا غزل خداحافظی دوران شکوه و اعتبار تلویزیون هر چه بلندتر خوانده شود. اما دریغ از مسئولی که به اندازه پوست جو برای این رسانه دل بسوزاند.دیگر هیچ چیز سر جای خودش نیست. اما سوالی که مطرح میشود این است که هزینه این حجم از تبلیغات به جیب مبارک کدام شخص یا نهاد سرازیر میشود؟ با این اوصاف، چطور بهانهی نداشتن بودجه برای تولید محتوا و فیلم و سریالهای با کیفیت را بپذیریم؟ اصلا چه کسی در این زمینه پاسخگو است؟
شعار سال: دیگر هیچ چیز سر جای خودش نیست. گویی تلویزیون را در ماشین لباسشویی انداخته و حسابی تکانش داده باشند. هر چند مدتها بود که تلویزیون با جامه خاکستری رنگ خود رو به افق حرکت میکرد، اما این روزها به نظر میرسد که سخت در حال محو شدن است!
اوضاع طوری شده که وقتی جعبه جادویی را روشن میکنی، لابهلای انبوه انواع و اقسام تبلیغات، شاید بتوانی فیلم و سریالی هم برای تماشا پیدا کنی! علی رغم افزایش تعداد شبکهها نسبت به چند سال پیش، به نظر میآید محتوای تولیدی به معیار همان سالها ساخته میشود. شبکهها نیز پر شدهاند از تایمهای خالی که با انواع و اقسام تبلیغات لبریز میشوند. تلویزیونی که روزی انتظار میرفت بستری برای انعکاس صدای مردم، مطالبه گری، آگاهی و جریانسازی فرهنگی و... باشد، این روزها اما، بیشتر به صدای رسای فروش محصولات خانگی و تریبونی برای عدهای دلال و تاجر بدل گشته است.
بارزترین مثال این قضیه، حول کنکور و مسائل وابسته به آن میچرخد. دور از حق نیست اگر بگوییم تمام شبکههای تلویزیونی تحت سیطره برنامههای کنکوری درآمدهاند. در این آشفته بازار، دلالان کنکور که هیچ وقت از غافله عقب نماندهاند، بی خیال این رسانه بی سر و صاحب نشده و آن را نیز تسخیر کرده و از سر و روی آن بالا میروند.
پر کردن آنتن با قابلمه فروشی به بهانه برنامه آشپزی، فروش محصولات لاغری، کرمها و محصولات آرایشی بهداشتی و... که گهگاه با حضور سلبریتیهای همیشه در صحنه انجام میگیرد، همچنین فروش آنتن به برنامههای کنکوری به همراه سایر اهمالکاریها و غفلتهای صدا و سیما از جمله مواردی است که دست به دست هم دادهاند تا غزل خداحافظی دوران شکوه و اعتبار تلویزیون هر چه بلندتر خوانده شود. اما دریغ از مسئولی که به اندازه پوست جو برای این رسانه دل بسوزاند.
شاید در نگاه اول اینطور تصور شود که خرید آنتن هزینه چندان بالایی نداشته باشد، اما با یک تحقیق ساده، حتما متوجه ساز و کار عجیب تبلیغات خواهید شد.
اما سوالی که مطرح میشود این است که هزینه این حجم از تبلیغات به جیب مبارک کدام شخص یا نهاد سرازیر میشود؟ با این اوصاف، چطور بهانهی نداشتن بودجه برای تولید محتوا و فیلم و سریالهای با کیفیت را بپذیریم؟ اصلا چه کسی در این زمینه پاسخگو است؟ و چه بسا پرسشهای دیگر. در زمانهای که رسانه حرف اول را در دنیا میزند، مسئولان گویی که خفته باشند، این قدرت عظیم را نادیده گرفته و با پوچ کردن اوقات مفید شبکهها، به نوعی آب در آسیاب بیگانه ریخته و صحنه را به دست دیگری میسپارند.
امید است اصحاب رسانه در صدد ارائهی تولیدات مفید برآمده و در حفظ تتمه فرهنگ به یغما رفتهمان بیش از پیش مبادرت ورزند.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از فضای مجازی