شعارسال: «محمد سروش محلاتی» پژوهشگر دینی و استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه قم، در پنجمین نشستهای «بررسی حقوق انسان در قرآن» که با عنوان «حق شهروندان در برخورداری از رفاه» پنجشنبه ۲۳ اسفند مصادف با دوازدهم ماه مبارک رمضان در خانه موزه دکتر بهشتی برگزار شد، به بررسی مفهوم و جایگاه رفاه به عنوان یکی از حقوق مطرح انسانها در قرآن و مسئولیت حکومت در تامین آن پرداخت. سروش محلاتی، این مهم را تبیین کرد که تکلیف حکومت و جامعه در صورت تامین نشدن این حق چیست.
سه پرسش اساسی:
سروش محلاتی در ابتدا با بیان این پرسشها، سمت و سو و چارچوب بحث خود را مشخص کرد.
پرسش اول این است که آیا از نظر قرآن، رفاه از حقوق انسان است؟
پرسش دوم؛ اگر محدودیت بین حقوق مختلف انسان وجود داشته باشد، اولویت رفاه نسبت به سایر حقوق انسان کجاست؟ آیا اولویت پایینی دارد یا جزو اولویتهای اصلی است؟
پرسش سوم؛ اگر کسانی که مسئولیت تامین رفاه انسانها را برعهده دارند به وظیفه خود عمل نکردند، تکلیف چیست؟
حق رفاه در اعلامیه حقوق بشر و اسلام مشترک است:
حق رفاه، یعنی تامین نیازهای زیستی انسان، در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. در ماده ۲۵ این اعلامیه، رفاه به تامین زندگی و احتیاجهای متنوع مادی و آموزشی انسان و خانواده او تعبیر شده است. بعد از انقلاب اسلامی، اعلامیه جهانی حقوق بشر را با مبانی اسلام تطبیق دادند. مرحوم علامه جعفری که مسئول این پروژه بود، در مورد این بخش از بیانیه حقوق بشر تصریح کرد که اسلام هم این حق را به رسمیت میشناسد و در مورد حق رفاه، تفاوتی بین دیدگاه اسلام و اعلامیه حقوق بشر وجود ندارد. در اوایل انقلاب البته گروهی با رفاه مشکل داشتند و آن را مغایر معنویت میدانستند و با افرادی مثل مرحوم هاشمی و شهیدان بهشتی و مطهری که رفاه را مشروع میدانستند و از حق رفاه مردم دفاع میکردند، مقابله میکردند.
منطق حق رفاه در قرآن کریم
قرآن در تعبیر عمومی خود، منابع و ذخائر و نعمتهای الهی در زمین را متعلق به همه انسانها بدون هیچ امتیازی میداند و طبیعتا اگر این حق تحقق یابد، همه انسانها بهرهمند میشوند. منشا حق بهرهمندی از اشیا به ۲ گونه است: یا پدیده متعلق به کسی است که آن را خلق کرده یا خالق یک پدیده، حق بهرهمندی از آن را به او داده است. مثلا تعبیر قرآن که «زمین را برای شما قرار داریم» از حق بهرهمندی انسان از جهان نشان دارد. دلیل دوم حق رفاه در قرآن، حفظ کرامت انسانی است. شخصی که دچار فقر و بیچارگی است، کرامتش مخدوش میشود، بنابراین لازمه حفظ کرامت انسان، رفاه عمومی جامعه است.
به گفته امام صادق (ع)، همه انسانها به سه چیز نیاز دارند؛ امنیت، عدالت و وفور و عدم کمبود یا همان رفاه. در مقدمه حقوق بشر هم اتفاقا سه عنصر برای انسان ضرروی دانسته شده است؛ امنیت، آزادی عقیده و رفاه. در دعای مستندی از امام باقر (ع) به نقل از ابوحمزه هم آمده است: خدایا زندگی توام با رفاه را از تو میخواهم که تو را اطاعت کنم و مرا به فقر دچار نکن که شقی میشوم، فشار انسان را بیچاره میکند. در دعای دیگری از امام سجاد (ع) داریم: خدایا از تو زندگی خوب میخواهم که بتوانم تمام نیازهایم را برطرف کنم. بنابراین، رفاه سطحی از زندگی است که انسانها بتوانند تمام احتیاجات خود را برآورده سازند. علاوه بر آن انسان باید بتواند به دیگران هم کمک کند. البته امام در ادامه میفرماید: جزء مترفین نباشم که طغیان نکنم و جزء فقرا هم نباشم که شقی نباشم.
مسئولیت حکومت در تامین رفاه در کلام ائمه:
برای تحقق حق رفاه، مسئولیت هم وجود دارد: هر انسان نسبت به خانواده خود و حکومت نسبت به کل جامعه مسئولیت دارد؛ در اسلام حکومت وظیفه دارد زندگی توام با رفاه را برای جامعه تامین کند. امام صادق در تفسیر آیه «النبی اولی بالمومنین من انفسهم» میفرماید: «هرکس بدهی دارد یا در اداره زندگیش مانده، برعهده پیامبر (ص) است، هرکس بمیرد و مال بدون وارث داشته باشد، به امام مسلمین میرسد و بدین جهت پیامبر و امام، اولی بالمومنین هستند.». به فرموده امام صادق، بعد از اینکه پیامبر زندگی مردم را تضمین کرد، بسیاری از یهودیان معمولی مسلمان شدند، چون برای خود و خانوادهشان احساس امنیت کردند. این یعنی مسئولیتپذیری حکومت نسبت به جامعه؛ اول تامین زندگی، بعد ایمان!
اما اگر بین دینداری و رفاه تعارض واقع شود، طبیعی است که انسانها رفاه را انتخاب کنند، چون میخواهند زندگی کنند، اما پیامبر و امام سجاد مردم را در این تعارض قرار نمیدادند و دین را مقابل رفاه نمیگذاشتند. امیرمومنان (ع)، پیرمردی را دید که گدایی میکرد، تعجب کرد و فرمود: این چیست و چه وضعیتی است؟ گفتند: مسیحی است. حضرت فرمود: وقتی جوان بود به کارش گرفتید، حالا رهایش کردید؟ از بیتالمال زندگیش را تامین کنید. امیرمومنان در اواخر حکومت پنج ساله خود در کوفه که بیشترش به جنگ گذشت فرمود: در کوفه کسی زندگی نمیکند مگر به خوشی و رفاه و پایینترین افراد جامعه هم غذا و مسکن شان تامین است و هم آب آشامیدنی شان.
نتیجه طبیعی ترک فعل حکومت در تامین رفاه:
از نظر فقهی دولت و حکومت در صورت ترک فعل و عدم انجام وظیفهاش ضامن است، مثلا اگر بودجه راه سازی و دارو تامین نشود، دولت ضامن است. آیت الله سیستانی در قاعده لاضرر میفرماید: دولت در وظایفش ضامن است و اگر ضرری به خاطر ترک فعلش به مردم برسد، ضامن ضررها است؛ یعنی وقتی بودجه وظایف اصلی حکومت خرج مسائل دیگر میشود و به مردم بخاطر ترک فعل ضرر برسد، دولت ضامن ضرر شهروندان است. از نظر اسلام، تامین زندگی و نیازهای اولیه مردم مهمتر از دین و نیازهای معنوی آنها است. حالا اگر بودجه کم بود و نیازها زیادتر، طبعا باید اولویتبندی شود. خوب معیشت مردم اولویتش چیست؟ آیا دین و اخلاق و حجاب و عزاداری مهمتر است؟
برخی میگویند: اگر مردم دیندار و گرسنه باشند، بهتر است از اینکه در رفاه و بیدین باشند. اما اگر کسی ذرهای اسلام را فهمیده باشد، میداند که از نظر اسلام، تامین زندگی و نیازهای اولیه مردم مهمتر از دین و نیازهای معنوی آنها است؛ چون وقتی نیاز مادی مردم تامین نشود، معنویت و دین هم تامین نمیشود. امیرمومنان به مالک فرمودند: به زندگی مردم رسیدگی کن و حقوق کافی به کارمندانت بده و روزی آنها را وسیع کن، چون اگر زندگی شان تامین شد، آدم خوبی میشوند و به بیتالمال دست درازی نمیکنند و اگر هم تخلف کردند تو در برابرشان حجت داری. از رسول اکرم روایت شده: «بهترین کمک انسان برای زندگی پاک و تقوا، بی نیازی است.» و همچنین فرمودند: «خدایا برکت به نان ما بدهد، اگر نان نداشته باشیم نماز نمیخوانیم، روزه نمیگیریم و واجبات را انجام نمیدهیم.»
اگر زندگی مردم تامین نشود، دین نخواهند داشت:
بنابراین اگر زندگی مردم تامین نشود دین نخواهند داشت، اما اگر عدالت اجتماعی و رعایت حقوق مردم تحقق یافت، زمینه برای مسائل معنوی هم فراهم میشود. ضرورتهای اولیه زندگی بر عهده حکومت است. امیرمومنان به خوارج که مخالف حکومت داشتن بودند، فرمودند: چارهای جز حکومت نیست، چه حاکم خوب یا حاکم بد، چون مردم باید زندگی داشته باشند. حالا اگر حکومت به وظیفهاش در تامین رفاه مردم عمل نکرد، چه باید کرد؟ مساله شرعی این است که مرد وظیفه دارد زندگی و نفقه خانوادهاش را تامین کند و اگر نکرد، همسرش حق طلاق دارد و میتواند از او جدا شود.
در منطق قرآن هم زندگی خانوادگی به دو نوع تقسیم شده است؛ یا به نیکی نگه داشتن خانواده و تامین نیاز آن، یا رها کردن با احسان و بدون آزار و اذیت؛ بنابراین حکومت هم یا باید زندگی مردم را تامین کند، یا مردم را رها کند. اگر فقرا قشر محدودی بودند یا فشار بر زندگی مردم در مقطع کوتاهی بود، قابل تحمل بود، اما وقتی که هیچ چشماندازی برای تغییر نباشد، این وضع قابل تداوم نیست.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از ایرنا. کد خبر: ۸۵۷۷۸۱۰۱. تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۴۰۳. https://www.irna.ir.