شعارسال: از جمله شاخصهای کشورهای توسعهنیافته، اقتصاد تک محصولی و یا اتکا به چند قلم محصول اندک صادراتی است. در ضمن اکثر این کشورها بیشتر صادرکننده مواد خامی نظیر نفت، پشم، پنبه، مس و اقلامی نظیر اینها هستند.
متأسفانه تجربه بدست آمده از بازرگانی بینالمللی نشان داده است حتی با اندکی کاهش در بهای جهانی این مواد، یکباره حیات اقتصادی آنها تهدید شده و گاه رو به نابودی میرود.
از طرفی، بنیان اقتصادی کشورهای در حال توسعه به گونهای است که برای اجرای برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی و حتی در مواردی برای حداقل تأمین نیازهای خود به ارز احتیاج دارند و این امر در گرو امکان صدور مواد اولیه و محصولاتشان به خارج است. بنابرای توسعه صادرات بر پایه صنایع دستی علاوه بر ارزآوری میتواند برای نموارد بحرانی در این کشورها، راهگشا باشد.
در سال های اخیر صدور کالاهای صنایع دستی، نه تنها از سوی کشورهای جهان سوم بلکه از سوی کشورهای پیشرفته نیز مورد توجه قرار گرفته بویژه کشورهای مهد صنایع دستی میکوشند تا با اتخاذ تدابیر حمایتی و سیاستهای تشویقی موجبات رشد و توسعه صنایع دستی را به عنوان یکی از اقلام مهم صادراتی بدست آورند.
ارزش کار زنان روستایی و شهری چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه همواره از بعد تاریخی مورد غفلت قرار گرفته است.
در این راستا فعالیتهایی که از سوی زنان در بازارهای محلی و نیز در خانهداری انجام میگیرد، در اندازهگیری فعالیتهای اقتصادی کشورها نادیده گرفته میشود اما مطالعات نشان میدهند که زنان مولدانی فعال بوده و در فرایند توسعه و ایجاد ثروت در جهان، سهم مهمی دارند بخصوص زنان روستایی در کشورهای در حال توسعه در پایداری نظام اقتصادی نقشی اساسی ایفا میکنند.
همچنین مطالعات نشان میدهند که مشارکت زنان در تولیدات صنایع دستی بیشتر از فعالیت آنها در تولید محصولات غذایی بوده است و اغلب 75 تا 80 درصد افراد شاغل در بخش صنایع دستی را زنان تشکیل میدهند.
افزایش حضور زنان در تولید صنایع دستی سبب افزایش درآمد خانوار، بالا رفتن رفاه خانواه، کاهش فشار مالی بر سرپرست خانوار و ایجاد امنیت اقتصادی میشود. کار در مراکز خرید صنایع دستی و تولید صنایع دستی برای فروش محلی و خارجی به ابزاری مهم برای توانمند کردن اجتماعی و اقتصادی زنان تبدیل شده است. این موضوع به آنها کمک میکند تا خود را از نقش درونپایه در اکثر مناطق سنتی رها کرده و در روابط گردشگران و ساکنان تساوی ایجاد کنند.
صنایع دستی در رونق صنعت گردشگری نیز سهم بسیار بالایی دارند. با توجه به اینکه امروزه صنعت گردشگری توجه ویژهای به جوامع، ویژگیهای اجتماعی، سنتها و باورهایشان دارد، همین عامل سبب شده است تمایل گردشگران به رویارویی و تجربه جنههای ملموس و ناملموس فرهنگهای مختلف یک موتور محرکه قدرتمند در جهت رشد روزافزون گردشگری فرهنگی در دنیا شود که بر طبق گزارشات سازمانی سازمان گردشگری جهانی، تا سال 2010 سالانه با نرخ 15 درصد به صورت جهانی رشد کرده است.
اساس گردشگری فرهنگی بر چند بخش قرار دارد که به طور میراث مادی و معنوی طبقهبندی میشود. میراث مادی شامل منابع غیرمنقول مانند بناهای تاریخی، مناظر فرهنگی و سایتهای باستانشناسی و منابع منقول مانند مصنوعات صنایع دستی، رسانهها و کالاهای مصرفی میباشد. میراث معنوی را میتوان شامل بیان هنری، زبان، سبکهای زندگی و فرهنگ عامه دانست.
میراث فرهنگی، جذابیتهای اصلی یک مقصد گردشگری برای گردشگران داخلی و خارجی هستند زیرا حس کنجکاوی گردشگران را برآورده ساخته و نیز تجربههای جدید همراه با قدردانی نسبت به فرهنگ محلی را برای آنها پدید میآورد.
بسیاری از گردشگران در یک فروشگاه ویژه کالاهای دستی سنتی توقف میکنند. بخش ویژهای از تجربه یک گردشگر، صنایع دستی است. مانند هر محصولی خرید صنایع دستی قسمتی از نیازها، خواستهها امیال انسان را ارضاء میکند اما صنایع دستی بیش از سایر محصولات گردشگری نقشی شخصی را در تجربه خرید گردشگر ایفا میکند.
صنایع دستی، سنتهای محلی و ترکیب جمعیت محلی و بومی را نشان میدهد. انها همچنین سمبل و نماد مکانهایی هستند که گردشگران از آنها بازدید میکنند. جهانگردان معمولاً محصولات محلی را به عنوان سوغات یا جهت تجدید خاطره از مکانهایی که دیدهاند، خریداری میکنند و کمتر به جنبههای زیباییشناسانه و کاربردی بودن آنها توجه دارند. هر چند حمایت رسمی از میفیت خوب اثر دستی برخاسته از یک سنت محلی میتواند اطمینان دهد که این محصول ارتباط نزدیکی با صنایع دستی آن محل دارد.
صنایع دستی، چیزی بیش از یک سوغات است و بخش پویای دنیای امروز گردشگری به شمار میآید. صنایع دستی که کماکان توسط جامعه بومی مورد استفاده قرار میگیرند مثل موسیقی فولکلور، معماری محلی یا البسه سنتی، همگی به منابع عینی و بدیعی برای نمایش جوهره طبیعت فرهنگ بومی به گردشگران مبدل میشوند.
تولید برای فروش آنها را به سوغاتهایی تبدیل میکنند که گردشگران از طریق آن جوهره و طبیعت فرهنگ بومی بازدید شده را به خانه، جامعه و اینده خویش انتقال میدهند.
از انواع صنایعدستی رایج در مناطق مختلف استان لرستان و بخصوص در شهرستان سلسله میتوان به چیت، قالی، و گلیم و جاجیمبافی اشاره کرد. همچنین خراطی، نمدبافی، قلم زنی، ورشوسازی، قالی و گلیمبافی نیز از دیگر این فعالیتهاست که البته این رشتهها تنها تعدادی از صنایع دستی مرسوم لرستان محسوب میشود.
متأسفانه باید گفت صنایع دستی لرستان وارد زندگی روزمره نشده است و این اقلام به صورت اشیای لوکس استفاده می شود. استقبال از صنایع دستی باعث ایجاد انگیزه در میان صنعتگران و تولید سنتی و جلوگیری از منسوخ شدن این صنایع میشود. صنایع دستی تولیدی استان به لحاظ تکنیک و فن صنایع دستی جزء رتبههای برتر کشور بوده، ولی به لحاظ معرفی و عرضه با چالش مواجه است. با توجه به اینکه ایجاد بازارچه صنایع دستی یکی از مطالبات اساسی صنعتگران این حوزه استان محسوب میشود لذا راهاندازی بازارچه صنایع دستی لرستان در همه شهرها میتواند گام موثری برای مطرح شدن هر چه بیشتر این صنعت باشد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تحلیلی لرسو، تاریخ انتشار: 12اردیبهشت1396، کدخبر: 21188: www.loreso.ir