شعارسال: جنبلاط، روز گذشته (شنبه) در حاشیه سفر به مسکو (پایتخت روسیه) در گفت وگو با شبکه 'روسیا الیوم' گفت: ما باید منافع اصلی کشورهای عربی را در نظر بگیریم و در این راه مذاکره با ایران یک ضرورت است، البته از موضع همبستگی عربی؛ باید ببینیم ایران از ما چه می خواهد و ما از ایران چه می خواهیم.
جنبلاط با تاکید بر وجود منافع مشترک بین قطر و ایران، نزدیک شدن قطر به تهران را بی فایده توصیف کرد و گفت: در نهایت کشورهای عربی باید با هم متحد شوند و منافع خود را در نظر بگیرند.
وی در مورد موضع لبنان نسبت به بحران ایجاد شده بین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و قطر نیز گفت: لبنان منافع زیادی در میان کشورهای عضو شورای همکاری (خلیج فارس) از جمله قطر و عربستان دارد، اما در نهایت دلیل این بحران هر چه باشد باید با آرامش و گفت وگو حل وفصل شود و همبستگی به کشورهای عربی بازگردد و در این میان عربستان باید زمام ابتکار عمل را به دست گیرد.
رییس دروزی های لبنان با تاکید بر اینکه بحران میان عربستان و قطر به نفع آمریکاست افزود: آنها امدند و سلاح هایشان را فروختند؛ آنها به ما و اختلافاتمان می نگرند و ما را مورد استهزا قرار داده و در نهایت با فروش سلاح سود می کنند.
جنبلاط افزود: دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به منطقه آمد، مانند کسی که می خواهد وارد جنگ شود و شروط خود را به کشورهای عربی تحمیل کرد، اما آیا جهان عرب می تواند وارد جنگ علیه ایران شود؟ به هیچ وجه؛ ما نمی توانیم وارد یک ماجراجوئی بی هدف شویم باید با ایران مذاکره کنیم، ما هم اکنون درگیر اسرائیل (رژیم صهیونیستی) هستیم و همین برایمان کافی است.
وی همچنین مخالفت خود با قرار دادن نام دو جنبش حماس و حزب الله لبنان در فهرست گروه های تروریستی اعلام و تاکید کرد: حماس یک گروه فلسطینی مبارز است که از طریق برگزاری انتخابات روی کار آمده است، اساس قضیه فلسطین بازگشت وحدت به صفوف آنها و برگزاری انتخابات آزاد در کرانه باختری و نوار غزه است. امروز جهان عرب، تقریبا درمانده است و حضور قابل توجهی ندارد و از بد به سوی بدتر می رود؛ من نه چشم انداز روشنی در آینده نزدیک برای این کشورها می بینم و نه تلاش منظمی از سوی آنها مبذول می شود.
ولید جنبلاط رییس حزب سوسیالیست ترقی خواه و دروزی های لبنان روز گذشته در سفر به روسیه با سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه و معاون وی میخائیل بوگدانف و شمار دیگری از مسئولان روسی دیدار وگفت وگو کرد.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ انتشار: 4تیر1396، کدخبر: 680180: www.khabaronline.ir
او سه فرزند به نامهای تیمور، اصلان و دالیا دارد.
به گزارش خبرنگار «تابناك» از بيروت، وي که شب گذشته براي نخستين بار در تلويزيون «المنار»، وابسته به حزب الله ظاهر ميشد، از قتلهايي پرده برداشت كه از جمله آنها داستان يک زن ايراني است که در سال 1986 به دست وليد جنبلاط از آپارتماني در يک ساختمان بلند، واقع در بيروت به پايين پرتاب شد و در دم جان داد.
کمال فياض ميگويد: وليد جنبلاط که از نظر اخلاقي، فردي فاسد بود، با يک زن ايراني ارتباط برقرار ميکند، اما هنگام رفتوآمد به منزل اين زن با دختر وي آشنا ميشود و براي اين که راحتتر بتواند با اين دختر ارتباط داشته باشد، در يکي از شبهايي که به منزل اين زن، ميرود، به راحتي او را از بالا به پايين پرتاب ميکند و او را ميکشد.
کمال فياض ادامه ميدهد: وليد جنبلاط هر گاه فرصت ميکرد به نايت کلوپهاي بيروت در خيابان «الحمراء» ميرفت و براي اينکه بتواند با برخي از زناني که با شوهران شان به کلوپ آمده بودند، ارتباط برقرار کند، نيروهاي امنيتياش براي چند ساعت، شوهران اين زنان را بازداشت ميکردند.
بر پايه اظهارات کمال فياض، شيخ حسن خالد، «مفتي سابق لبنان» و «شيخ صبحي صالح»، يکي از برجستهترين علماي اهل سنت اين کشور نيز توسط وليد جنبلاط به قتل رسيدهاند. اين در حالي است كه تا پيش از اين، سوريه به عنوان پشت پرده اين ترورها شناخته ميشد.
کمال فياض، پس از جدايي از حزب جنبلاط و براي در امان بودن از دست او، تا پنج سال مخفيانه در سوريه زندگي کرد و سپس به امارات رفت و اکنون در دبي زندگي ميکند. وي اعلام کرد که براي اثبات ادعاهايش حاضر است در هر دادگاه صالحي در بيروت حاضر شود.
وي همچنين ادامه داد: در صورت بازگشت به بيروت و وجود شرايط لازم، اسرار جديدي را درباره وليد جنبلاط و تيم وي افشا خواهد کرد.
اکنون پرسش اين است؛ اين زن ايراني که به دست وليد جنبلاط به قتل رسيد، چه کسي بود و آيا اين امکان بوده است تا وزارت امور خارجه کشورمان، اين موضوع را رسما پيگيري کند؟
ریفی در سخنان مطبوعاتی خود افزود: وزارت خارجه لبنان نامه حاوی دو احضاریه را از سفارت سوریه در لبنان دریافت و به نوبه خود آن را به وزارت دادگستری این کشور ارجاع داده است.
وی از صدور این دو احضاریه ابراز تعجب کرد؛ بویژه که عفو عمومی نظام سوریه در سال 2013 میلادی شامل حال افراد چنین متهمانی بود.
وزیر دادگستری لبنان گفت که وی برای پاسخ به این دو احضاریه نامه نگاری خواهد کرد.
این دو احضاریه جنبلاط و خشان را به ضربه زدن به جایگاه کشور سوریه متهم کرده است. این اتهام درپی گفتگوی مطبوعاتی ولید جنبلاط در سال 2006 میلادی با یک روزنامه نگار روزنامه المستقبل لبنان مطرح شد.
وی افزود: " رسانه های غربی جبهه النصره را متهم می کنند؛ درحالی که به عقیده من جبهه النصره یکی از گروه های جنگجو و یکی از طوایف مردم سوریه است که در این کشور به دنبال آزادی و کرامت است."
دفاع تمام قد جنبلاط از گروه تروریستی جبهه النصره درحالی است که پس از انتشار ویدیوهایی از جنایتهای عناصر وابسته به این گروه؛ کشورهای غربی برای اینکه متهم به حمایت از تروریسم در سوریه نشوند، این گروه را در فهرست سازمانهای تروریستی خود قرار دادند.
با این حال کشورهای غربی و هم پیمانان منطقه ای آنها به ویژه قطر، عربستان و ترکیه همچنان بر تلاشهای خود برای رسمیت بخشیدن به ارسال سلاح به سوریه و ارائه کمکهای مالی و لجستیکی و اطلاعاتی به مخالفان مسلح پافشاری می کنند.
روزنامه السفیر لبنان در گزارشی مفصل به کودتای ولید جنبلاط و بندر بن سلطان پرداخته و آن را نشانهای از بیثباتی سیاسی وی دانسته است.
در این گزارش آمده است که جنبلاط در روز اول سفر خود با شماري از شاهزادهها از جمله مقرن بن عبدالعزيز، معاون دوم نخست وزير عربستان، ديدار و گفتگو كرد و روز بعد نيز با با بندر بن سلطان رئیس سازمان اطلاعات این کشور ديدار كرد.
جنبلاط و بندر از هشت شب تا دو و نيم بامداد با يكديگر درباره تحولات سوريه، عراق، ايران، فلسطين، لبنان، اردن و مصر گفتوگو كردند. در آن ديدار بندر از جنبلاط خواست در جهت خواست سعد الحريري و عربستان عليه دولت نجيب ميقاتي نخست وزير مستعفي لبنان عمل كند.
جنبلاط در اين ديدار سیگنال مثبتی مبنی بر موافقت با این درخواست ارائه نداد، اما دريافت كه آغازي براي عاديسازي روابط بين او و عربستان سعودي است. وي در بيروت در پاسخ به سوالي در اين باره اعلام كرد: «در اين سفر درهايي باز شد كه حائز اهميت است.» که نشان دهنده پیوند مجدد او با خاندان سعودی در ریاض بود.
ابقاء اشرف ريفي رئیس سازمان اطلاعات لبنان – نزدیک به جریان 14مارس- در سمت رئيس دستگاه امنيت داخلي خواست عربستان يا حتي خواست شخصي بندر از جنبلاط بود. با نزديك شدن زمان پايان دوره رياست ريفي جنبلاط از غازي العريضي، وائل ابوفاعور و علاءالدين ترو خواست براي ابقاء وي تلاش كنند و آنها نيز به ميقاتي گفتند در صورتي كه ريفي بركنار شود آنها نيز استعفا خواهند كرد.
بنابراين، ميقاتي با فشارهاي جنبلاط تصميم گيري كرد که ریفی را در سمت خود حفظ کند، مسالهای که با مخالفت شدید سران هشت مارس مواجه شد و آنها در برابر این درخواست میقاتی کوتاه نیامدند و از اینرو میقاتی تصمیم به استعفا گرفت تا خود را از این بنبست رها کند.
واكنشها صورت گرفته درستي ارزيابيهاي ميقاتي درخصوص گزينهاش براي استعفا را نمايان ساخت.
سعوديها و سعد حريري از اين گام ميقاتي و اقدام جنبلاط ستايش كردند. ميشل سليمان بعد از سه روز از استعفاي ميقاتي در اجلاس دوحه شركت كرد. ميقاتي در 29 مارس به همراه خانوادهاش به لندن رفت و وائل ابوفاعور به همراه تيمور جنبلاط و نعمه طعمه در يكم آوريل به رياض سفر كردند تا آخرین رایزنیها را با سران این کشور به خصوص بندر بن سلطان در میان بگذارند.
در شهر دوحه، اعضاي تيم رياست جمهوري لبنان واكنشي را از كشورهاي عرب حوزه خليج فارس مشاهده كردند كه در حمايت دوباره از نجيب ميقاتي (براي تشكيل دولت جديد لبنان) نبود.
در لندن، ميقاتي احساس كرد كه برخي اطلاعات رسيده به وي قبل از ترك بيروت درباره اسامي تعدادي براي تشكيل دولت جديد لبنان بيجا هم نبوده است.
در رياض، ابوفاعور، تيمور جنبلاط را به امير بندر معرفي كرد و به وي گفت: اين فرزند دوم توست و مسئول سرپرستياش خواهي بود. اين عبارت در گوش تيمور تداعي شد و چيزي را كه پدرش تقريبا دو سال ونيم پيش حدوداً با همين كلمات از سيدحسن نصرالله خواسته بود، به خاطرش آمد.
جنبلاط در وهله اول فكر كرد كه وضعيت بعد از استعفا همانند قبل از آن نيست اما سعوديها تصميم خود را قطعي كردند مبني بر اينكه ميقاتي هرگز (به كاخ نخست وزيري) باز نخواهد گشت زيرا حريري نیز تصميم خود را گرفته بود و نسبت به ميقاتي كينه داشت و هرگز قبول نمیکرد كه وي بار ديگر به اين كاخ برگردد و سعوديها روي پيشنهاد تمام سلام براي تصدي پست نخست وزيري اجماع نظر كردند.
ابوفاعور از رياض برگشت و شام خود را در كليمنصو (مقر وليد جنبلاط) صرف كرد و وي را از فضاي سفرش به عربستان آگاه نمود.
جنبلاط وارد فاز نهایی ماموريت خود شد و رایزنیها را آغاز كرد و وائل ابوفاعور را به ديدار رئيس جمهور فرستاد كه سريعا استقبال كرد؛ هرچند كه تلاش كرد تا از اين وزير (ابوفاعور) حزب سوسياسيت ترقيخواه دروزي لبنان راز كينه ورزي سعد حريري نسبت به نجيب ميقاتي را – با وجود خدماتي كه به وي و گروه 14 مارس كرده است- بداند.
ماموريت ابوفاعور، نبيه بري رئيس مجلس نمايندگان لبنان را نيز شامل شد و وي برايش تشريح كرد كه چگونه وليد جنبلاط راه را به روي احتمال نامزدي فردي از جريان المستقبل براي تصدي پست نخست وزيري مثل اشرف ريفي بسته است و در نتيجه ابراز اميدواري كرد كه وي (نبيه بري) ماموريت تمام سلام را تسهيل بخشد و به نبيه بري و حزبالله تعهد شفاهي شفافي داد مبني بر اينكه كه مشاركت حزب سوسياسيت ترقيخواه دروزي در هرگونه دولتي غير از دولت وحدت ملي (كه طبيعتاً جنبش امل و حزب الله و ساير هم پيمانان آنها حضور داشته باشند)، مشاركت نخواهد كرد و اگر هرگونه دولت ديگري تشكيل شود، از راي اعتماد نمايندگان حزب سوسياسيت برخوردار نخواهد شد.
در ادامه این گزارش آمده است: ميقاتي سه شنبه شب دوم آوريل از لندن بازگشت و بعد از اينكه يقين پيدا كرد كه جنبلاط عليه وي كودتا كرده است، از پاسخ دادن به تماسهاي بسياري سرباز زد و براي كسي كه جنبلاط را ميشناسد، درك محاسباتش عجيب نيست زيرا كسي كه دوبار عليه سوريه همسايه كودتا كرد و عليه سعد حريري با تمام جايگاه طائفهاي و مالي و انتخاباتي و جايگاهش در نزد سعوديها و سطح بينالمللي كودتا كرد؛ آيا براي نجيب ميقاتي حسابي باز مي كند؟
همه دستاوردها نشان مي دهد كه لبناني ها دشواري زيادي در دستيابي به تفاهمي درباره دولت يا قانون انتخابات دارند.