شعارسال: چند روزی است که دولت تصمیم گرفته مستقیماً به مدیریت بازار ارز ورود کند و کنترل اوضاع را به دست بگیرد. پیش از این هم البته بیشتر انتقادی که به عملکرد دولت و بانک مرکزی در بازار ارز وارد بود، همین کنار نشستن و نظارهکردن نرخها بود؛ دولتمردان میگفتند بازار غیررسمی سهمی دو تا سه درصدی از کل بازار ارز دارد و اثرگذاری آن بر اقتصاد کشور اندک است، اما اکنون دولت کنترل بازار را به دست گرفته و نشان داده که اگر بخواهد، میتواند بازار را مدیریت کند. به همین دلیل، ورود بانک مرکزی به مدیریت بازار ارز از چند روز گذشته کمکم آثار خود را نشان داده و نرخها را به سمت معقولی پیش برده است. البته هنوز هم بسیاری بر این باورند که نرخهای معاملاتی در صرافیها و بانکها، با واقعیت اقتصاد ایران فاصله دارد و قیمتها آن چیزی نیست که بر پایه منطق اقتصادی شکل گرفته باشد، اما به هر حال نسبت به دوران هیجانی قبل از خود، از وضعیت به مراتب بهتری برخوردار است. در واقع، تا چند روز قبل که دولت و بانک مرکزی به صورت رسمی وارد بازار ارز نشده و نقش مداخلهای خود را ایفا نکرده بود، بازار روی آرامش نمیدید و به همین خاطر بود که دست کم شش ماه تمام، دلالان نبض بازار ارز را به دست گرفته بودند و با نرخهای لجام گسیخته، بر معیشت و زندگی مردم سایه افکنده بودند. البته هنوز هم کاهش محسوسی که منجر به بهبود قیمتها شود، اتفاق نیفتاده است، اما کارشناسان معتقدند که کنترل و مهار قیمت ارز، به دست دولت است و دولت و بانک مرکزی میتواند و لازم است که با مدیریت بازار، کاهش نرخ ارز تا سطح معقول را پیگیری کرده و اثرگذاری کاهش نرخ ارز بر سطح عمومی قیمت کالا و خدمات در بازار داخلی را پیگیری کند.
ارز هیجانی با اقتصاد ایران چه میکند؟
کارشناسان بر این باورند که دلایل متعددی برای افزایش قیمت ارز در کشور وجود دارد که میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد: اول «ارز اقتصادی» است؛ یعنی قیمت ارزی که مجموعه شاخصهای اقتصادی کشور، به بازار دیکته میکند. این ارز تابع فرآیندهای اقتصادی کشور است که اگر این فرآیندها بالنده باشند، پول ملی تقویت میشود و حتماً افزایش قیمت ارز نداریم؛ اما اگر این فرآیندها تباهنده باشند، باعث تورم و افزایش قیمت ارز آن هم بهطور مستمر خواهد شد. این فرآیندها به صورت کم و بیش در همه دولتها بودند و نقش منفی خود را داشتند. مهمترین فرآیند تباهنده، افزایش نقدینگی و پایینبودن نرخ رشد اقتصادی است؛ یعنی ظرف اقتصاد حقیقی و مظروف نقدینگی، به یک نسبت رشد نمیکنند. دوم «ارز سیاسی» است که به کیفیت رابطه سیاسی ما با همسایگان و سایر کشورها برمیگردد و وجود تحریمهای ظالمانه را هم در همین ردیف میتوان قرار داد؛ در حالی که بعضاً متاسفانه به اشتباه تمام بار افزایش قیمت ارز، به این عامل ربط داده میشود و نباید ارز اقتصادی را فراموش کرد. سوم «ارز هیجانی» است؛ یعنی وقتی بازار ارز از دست دولت و بانکمرکزی خارج میشود و هرج و مرج ارزی حاکم میشود؛ در این شرایط، گروههای اجتماعی و اقتصادی مختلف، بنا به انگیزههای متفاوتی وارد بازار ارز شده و بعضاً به دور از منطق اقتصادی یا سیاسی، دست به خرید و فروش ارز میزنند. چنین وضعیتی معمولاً توسط برخی شبکههای اجتماعی و مجازی دامن زده میشود و همه با نگرانی از آینده به ارز نگاه میکنند. حال داستان هر چه که باشد، دولت به مداخله در بازار ارز روی آورده و شاید هم منابع ارزی زیادی را صرف نکند، اما سایه حضور دولت به عنوان یک عرضهکننده قدرتمند، در بازار ظاهر شده و نرخها را به سمت تعادل پیش برده است.
سیاست دولت قیمت ارز را بهشدت بالا برد
ابراهیم بهادارانی، مشاور عالی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران، گفت: در برههای از زمان، بانک مرکزی دخالت در بازار ارز را به صورت کلی کنار گذاشته بود؛ یعنی اگر ما یک بازاری به اسم بازار ارز در نظر بگیریم، باید مردم در آن اسکناس خود را عرضه کنند و تقاضای ارز آزاد داشته باشند و چون دولت در فروردین ماه، معاملات ارزی را غیرقانونی اعلام کرد، عرضه به این بازار صورت نگرفت و قیمت بالا رفت و فضا به سمت سفتهبازی هدایت شد. وی افزود: شرایطی که دولت برای بازار ارز - تا پیش از دخالت خود طی روزهای گذشته- ایجاد کرده بود، برخی را بر آن داشت تا نقدینگی خود را به ارز تبدیل کنند، بنابراین یک بازار نامتعادل ایجاد شد که در آن عرضهای صورت نمیگرفت، اما تقاضا در آن پابرجا بود. این موضوع به صورت دائم باعث شد که با یک نوسان در سیاستها، قیمت بهشدت بالا برود؛ پس دولت باید مداخله میکرد تا طرف عرضه را تقویت کند. طی روزهای گذشته با دخالت دولت در بازار و تقویت سمت عرضه، بازار با یک تعادل نسبی مواجه شد که البته هنوز تا رسیدن به تعادل کامل فاصله دارد. به گفته بهادرانی، وقتی بازار به تعادل نسبی رسید، مردم نیز برای عرضه ارزهای خود وارد بازار شدند؛ اگرچه هنوز هم بلاتکلیفی نسبت به وضعیت آینده بازار ارز وجود دارد که باید دولت آن را سامان دهد؛ یعنی مشخص باشد عرضهکننده و تقاضاکننده ارز چه کسی است، چه کسی باید بخرد و چه کسی باید بفروشد؛ چراکه این مکانیزمها باید با توجه به واقعیت بازار شکل بگیرد. وی اقدام دولت در جهت عرضه پنج هزار دلار در هر سال به هر فرد را سیاستی مناسب خواند و گفت: تنها تعدادی از مردم از حق خود برای خرید پنج هزار دلار در سال استفاده میکنند؛ در حالی که تا پیش از این، همین محدودیت بازار را با هیجان مواجه کرده بود و نابهسامانی به وجود آورد؛ یعنی افراد به دلیل نااطمینانی حتی در حالی که نیاز به خرید ارز نداشتند، وارد بازار شده و گرفتار دلالان و سفتهبازان میشدند.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار: 16مهر1397 ، کدخبر: 55434: www.sabzineh.org
خود بانک مرکزی وابسته به دولت عامل این التهاب اخیر ارزه
تا وقت یکه بانک مرکزی ما مستقل نباشه اوضاع همینه