پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
جمعه ۰۱ تير ۱۴۰۳ - 2024 June 21
کد خبر: ۲۰۶۲۹۶
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۴
افزایش سرسام اورقیمت برخی کالاها ی موردنیاز شهروندان در50 روزگذشته و عبور نرخ هردلار از 14هزارتومان و رسیدن آن به آستانه 15 هزارتومان و نرخ هرسکه از 5 میلیون تومان نشان می دهد سلطان کشی های پارسال برای جلوگیری از رشد قیمت ها بی فایده بوده است.

شصت سال اسارت

در دنیای امروز شمار اندکی از کشورها هستند که اقتصاد آزاد را هنوز در راهبردهای خود برای توسعه کشور قبول نکردهاند. برخی از این کشورها که شمار آنها اندک است بازماندههای دوران جنگ سردند که به اردوگاه سوسیالیسم پیوسته و با وجود سپری شدن چند دهه از پایان جنگ هنوز دولت و حزب حاکم همه نیروی مادی و فکری اقتصاد را در چنگ دارد. کشورهایی مثل کوبا و کره شمالی و تا اندازهای سوریه و سودان در خاورمیانه از این دست کشورها به حساب میآیند. در خاورمیانه و نیز در برخی از کشورهای جهان مثل ونزوئلا که درآمد حاصل از صادرات نفت یک درآمد فوقالعاده و دراختیار دولت است نیز فعالیتهای اقتصادی تحت امر دولت اما با کمی تفاوت قرار دارد. در میان کشورهای جهان میتوان با جرات گفت اقتصاد ایران یک استثناست. اقتصاد ایران دستکم 6 دهه است در چنگ و اختیار نهاد دولت از یک طرف و نهادهایی بالاتر از دولت از سوی دیگر قرار دارد. در ایران، به دلیل فقدان احزاب حامی بورژوازی و به دلیل توده ای بودن عنصر سیاست، قدرت مستقر در دولت، مجلس و قوه قضاییه هرگز حاضر نمی شوند شهروندان را رها کرده و از صاحبان سرمایه حمایت کنند. به این ترتیب است که بورژوازی ایران برای فعالیت خود باید ناچار ساز خود را با ساز دولت کوک کند و تا اندازه زیادی از سیاستهای دولت تبعیت کند و البته در این میان بکوشد راههایی برای توسعه خود بردارد.

زایش سلطان ها

بسیار دیده و شنیده ایم که مردانی در ایران پیدا میشوند که به یک گروه از دولت نزدیک شده و با آنها سازگار میشوند و ضمن اینکه کسب خود را دنبال میکنند به دولت نیز کمک میکنند. این افراد اما در مقاطعی از زمان و به ویژه در روزهایی که مجادله سیاستمداران جناحهای گوناگون به اوج میرسد یا روزهایی که اقتصاد کلان با بحران مواجه میشود به وسط رینگ آورده و آنها وادار میشوند که اندوختههای خود را که بر اساس رانت و فساد به دست آوردهاند رو کرده و دراختیار قرار دهند. امیر خسرو یکی از این سلطانها بود که چند سال پیش اعدام شد و سلطان بابک زنجانی که سلطان نفت نامیده میشود الان چند سالی است زندان است و گفته میشود اگر پولهایی که دراختیارش قرار دارد را پس بدهد ممکن است در حکم او تخفیف صورت گیرد. شهرام جزایری از این دست افراد که البته در اندازههای کوچک در معرض رانت و فساد بود. حمیدرضا باقری درمنی که در زمان انقلاب اسلامی فقط 9 سال داشت و در 19 دی ماه امسال به دار مجازات آویخته شد یکی از این سلطانها بود که وصل به بانکها بوده و نزدیک به 2 هزار میلیارد تومان بدهی بانکی داشته است. سلطان سکه به نام وحید مظلومین نیز در سال 1397 بساطش برچیده و اعدام شد. در اسفندماه امسال حسین هدایتی مشهور به عابربانک در حال محاکمه است و کسان دیگری در صف قرار دارند که به اتهام فساد اقتصادی محاکمه شوند.

روند فزآینده کشف سلطان و سلطان کشی در سال 1397 به دلیل تشدید تحریمها و عدم تعادل در بازارهای ایران است و از آنجایی که به شهروندان فشار وارد میشود باید با اعدام این افراد راه را برای ثروت اندوزی بست.

نگاه راهبردی

این سلطان کشی و این مفسدکشی در حوزه اقتصاد البته مسبوق به یک دیدگاه سیاسی است که بر اساس آن باید هرچند گاه چند مفسد اقتصادی را دار زد تا درس عبرت برای دیگران شده و آنها از مسیر نادرست برگردند. آیا روند سلطان کشی در پاییز و زمستان 1397 روزهای خاصی برای ایران رقم زدند متوقف شد. . برخی دیدگاههای بدبین تر می گویند این روند می تواند به یک جریان عمومی تبدیل شده و شاید روزی سراغ بیشتر کسانی که در دهه های اخیر ثروتمند شده و یا از وضعیت اقتصادی استفاده کرده و با رانتخواری صاحب هزاران میلیارد تومان سرمایه شدها ند بروند و به این ترتیب شاید هزاران میلیارد تومان از اموال این افراد در این روزهای سخت به کار دولت بیاید. فرض کنید بر اساس پژوهش و تحقیق معلوم شود هزار ثروتمند ایرانی وجود دارند که از راه رانتخواری و فساد ثروت جمع کرده اند و این احتمال وجود دارد که بتوان به طور میانگین از هر کدام 10 میلیارد تومان پول به نفع کشور گرفت که معادل 10 هزار میلیارد تومان خواهد شد که رقم اندکی نیست.

توقف یا ادامه

فعالان اقتصادی میگویند روند سلطان کشی باید از جایی متوقف و به جای اینکه مدام سلطان تولید و اعدام شود بهتر است به سراغ قانونها و سیاستهای اقتصادی رفت. آنطور که دولت ادعا دارد در سال 1397 میلیاردها دلار ارز به قیمت ترجیحی به کسانی داده شده است تا کالا وارد کنند و در بازار بفروشند اما آنها از این کار اجتناب کرده و ارز را در بازار آزاد فروخته و یا کالا وارد کرده به دلار آزاد فروختهاند... اینگونه است که سلطان متولد میشود و سلطانها دستگیر میشوند. وقتی که نرخ بهره بانکی در ایران بسیار کمتر از نرخ تورم است و دریافت اعتبارات از بانکها یک امتیاز است و وقتی گفته میشود صدها نفر دانهدرشت داریم که مطالبات آنها به سمت سوخت شدن پیش میرود و وقتی معلوم میشود کسانی بودهاند که میدانستهاند نرخ تعرفه واردات کدام کالا ممکن است افزایش یابد و آن کالا را وارد کردهاند میتوان حدس زد که ثروت بادآوردهای فراهم خواهد شد. کسی یا گروهی منکر این نیست که رانتخوار و فاسد اقتصادی شناسایی و دستگیر و اعدام شود اما نخبگان میگویند این روش مبارزه میتواند ترس در دل کارخانهداران ریشه دار و اصیل ایران بیندازد و کار را سخت کند. آیا روند سلطان کشی به یک جریان دائمی تبدیل خواهد شد؟ روزهای سلطان کشی گسترده تر آیا در راه است؟

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از سایت خبری تحلیلی ساعت24 ، تاریخ انتشار: 18 اردیبهشت 1398 ، کدخبر: 440862 ، www.saat24.news

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین