پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
پنجشنبه ۰۹ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 March 28
کد خبر: ۲۶۰۱۱۳
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۴
تمرکززدايي و مدرسه‌محوري در آموزش و پرورش به معناي واقعي رونق پيدا کند، يکي از نسخه‌هاي شفابخش آموزش و پرورش است. اما دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌هاي متعددي که ما بر سر مدارس مي‌ريزيم و مي‌گوييم شما بايد اين کار را انجام دهيد، نيرو و انگيزه‌اي براي مديران نمي‌گذارد.

شعارسال:چندسالي است که در آموزش و پرورش منطقه۶ شهر تهران تغييرات جالبي اتفاق افتاده است. اين منطقه با وجود اينکه داراي کمترين تعداد دانش‌آموز در شهر تهران (حدود ۳۲ هزار دانش‌آموز) است اما موفقيت‌هاي چشمگيري در تمام عرصه‌هاي علمي و فرهنگي کسب كرده، به عنوان مثال کسب مدال‌هاي برتر در المپيادهاي جهاني و کشوري (۱۸ مدال جهاني) و کسب ۹ رتبه برتر کنکور امسال از ميان ۱۹ رتبه تک‌رقمي شهر تهران در کنکور امسال بخشي از اين موفقيت‌هاست. همين موضوع بهانه‌اي شد تا گپ‌وگفتي با «جواد نظريان»، مدير آموزش و پرورش منطقه ۶ داشته باشيم.

‌از مهم‌ترين دغدغه آموزش و پرورش منطقه ۶ بگوييد.
امروز دغدغه اصلي آموزش و پرورش کمبود نيروي انساني است. ما کمبود معلم هم به‌لحاظ کمي داريم و هم به‌لحاظ کيفي. ما در آموزش و پرورش نتوانستيم نخبگان را جذب کنيم. اين در حالي است که کشورهاي توسعه‌يافته که منابع زيرزميني نفت و گاز قابل توجهي ندارند، توانسته‌اند با تمرکز روي نيروي انساني پيشرفت‌هاي چشمگيري کسب كنند. موضوعي که متأسفانه در کشور ما با غفلت مواجه شده است. اگر آموزش و پرورش در کشور دغدغه اول باشد، ما شاهد بسياري از پيشرفت‌ها خواهيم بود. اگر بخواهيم افق خوبي ترسيم کنيم، بايد نيروي انساني متعهد، خلاق، مسئول و داراي هويت ملي و اسلامي داشته باشيم. نفت و گاز و معادن تمام مي‌شوند و ثروت اصلي ما همين نيروي انساني است. از جمله دغدغه ما در منطقه ۶ اين است که الان در دوره ابتدايي هم حق‌التدريس داريم، در حالي که پيش‌تر تنها در دوره متوسطه از نيروهاي حق‌التدريس استفاده مي‌شد. درواقع سال آينده خيلي از معلمان مدارس ما بازنشسته مي‌شوند و ما ناگزيريم از معلمان حق‌التدريس استفاده کنيم. در‌حال حاضر درصد بالايي از مدارس متوسطه اول و دوم ما (به ويژه در مدارس پسرانه) از نيروهاي حق‌التدريسي استفاده مي‌کنند که اين موضوع به مدارس ابتدايي ما هم کشيده شده است.


‌مدت‌هاست که مسئله تمرکززدايي دغدغه اصلي آموزش و پرورش شده؛ آيا گام مؤثري در اين مسير برداشته شده است؟
من اعتقاد دارم اگر تمرکززدايي و مدرسه‌محوري در آموزش و پرورش به معناي واقعي رونق پيدا کند، يکي از نسخه‌هاي شفابخش آموزش و پرورش است. اما دستورالعمل‌ها و بخش‌نامه‌هاي متعددي که ما بر سر مدارس مي‌ريزيم و مي‌گوييم شما بايد اين کار را انجام دهيد، نيرو و انگيزه‌اي براي مديران نمي‌گذارد. متأسفانه در آموزش و پرورش تمرکزگرايي و ديوان‌سالاري غوغا مي‌کند. اگر همتي باشد تا بخش‌نامه‌ها کم شود، زيرساخت‌ها را آماده و مدرسه‌ها را به معلمان متعهد واگذار کنيم و دست مديران باز شود، مي‌توانيم بگوييم در مسير تمرکززدايي گام مؤثري برداشته‌ايم. نمي‌شود فضاي فيزيکي‌مان خراب باشد و به مدير هم معلم خوب ندهيم و بعد انتظار داشته باشيم خروجي مدرسه خوب باشد! نمي‌شود يک ريال سرانه آموزشي ندهيم، پول آب، برق و گاز را ندهيم، مدرسه هزينه‌هاي مصرفي داشته باشد، مدام مديران جهت اخذ مشارکت مردمي مؤاخذه شوند و بعد انتظار تحول در مدارس داشته باشيم. بايد صادقانه وضعيت آموزش و پرورش را به مردم بگوييم و بدانند اگر کمک نکنند آموزش و پرورش موفق نمي‌شود.


‌به نظر شما اگر حقيقت را بگوييم، کيفيت آموزش ما بالا مي‌رود؟
امروز مي‌بينيم که آموزش و پرورش ضعيف شده است. اگر آموزش و پرورش ضعيف نباشد، اين همه مؤسسه به‌صورت قارچ‌گونه رشد نمي‌کنند. آمارها نشان مي‌دهد مردم چندين هزار ميليارد تومان به مؤسسات کنکوري و... پرداخت مي‌کنند و اگر اين رقم به آموزش و پرورش تزريق مي‌شد، چه انقلابي اتفاق مي‌افتاد. اما مردم حقيقتا اعتمادشان را از دست داده‌اند و جاي آموزش و پرورش را مؤسسات گرفته‌اند. اين مؤسسات بر‌اساس سلايق خانواده‌ها و دغدغه‌هايي که در آنها وجود دارد، کتاب‌ها و معلمان را براي دانش‌آموزان تدارک ديده‌اند و مردم استقبال مي‌کنند. ما کيفيت را از آموزش و پرورش گرفته‌ايم. در مسائل آموزشي ما کيفيت فدا شده است. متأسفانه استاندارد آموزش‌و‌پرورش را پايين آورده‌ايم و به همين دليل اين مؤسسات رشد قارچ‌گونه داشته‌اند. نتوانستيم معلم خوب و متعهد تربيت کنيم. معيشت و منزلت معلمان زير سؤال رفته است و کتاب‌هاي درسي ما نيازمند ويرايش جدي است. برخي درس‌هاي ما در قالب نمره تعريف مي‌شود که اين نمرات با اهداف دروس هيچ سنخيتي ندارد. مثلا درسي مانند دين و زندگي را چگونه مي‌توان در قالب نمره تعريف و از اين طريق فردي ديندار تربيت کرد؟


‌سند تحول مي‌گويد بايد همه نهادها پاي کار بيايند تا آموزش و پرورش جدي گرفته شود. آيا در منطقه شما نهادها پاي کار هستند؟
در تربيت و مسائل اجتماعي دانش‌آموز همه بايد کمک کنند و فقط آموزش و پرورش متولي آن نيست. همه بايد آستين همت بالا بزنند و به معناي واقعي آموزش و پرورش را دريابند. اگر مي‌خواهيم ميليون‌ها پرونده قضائي نداشته باشيم، محيط زيستمان خراب نشود، قانون در کشور اجرا شود و فرار مالياتي نداشته باشيم، بايد آموزش و پرورش دغدغه همه نهادها شود. من در حوزه کاري‌ام معتقدم اول اخلاق انساني بايد پياده شود و همه تلاشم بر اين بوده که با همه مراوده خوبي داشته باشم. مثلا شهرداري يکي از نهاد‌هايي است که بايد تمام‌قد به کمک آموزش و پرورش بيايد. در مدت سه سالي که به منطقه ۶ آمده‌ام، به‌واسطه تغييرات زيادي که در شهرداري رخ داده است، همکاري شهرداري و آموزش و پرورش زير ۱۰ درصد بوده اما اکنون با حضور شهردار جديد منطقه، قول داده‌اند گذشته جبران شود.


‌يعني بعد از اين شهرداري به کمک آموزش و پرورش منطقه مي‌آيد؟
پنج درصد از عوارضي که شهرداري مي‌گيرد، متعلق به آموزش و پرورش است اما اين به معني کمک شهرداري به آموزش و پرورش نيست، بلکه مردم هستند که کمک مي‌کنند زيرا ماليات آنهاست که به حساب شهرداري ريخته مي‌شود. قبل از انقلاب اين پنج درصدها صرف ساخت مدارس مي‌شد اما ما متأسفانه اين سهم آموزش و پرورش را که کمک مردم است، نهادينه نکرديم. البته اين پنج درصد فقط به حساب شهرداري ريخته نمي‌شود، بلکه نهادها و کارخانه‌هاي ديگري هم هستند که متأسفانه حق آموزش و پرورش را پرداخت نمي‌کنند. ما در شهر تهران بيش از ۷۰۰ مدرسه فرسوده داريم. اگر بعد از انقلاب همان سياست پنج درصد مدرسه‌سازي که از ماليات‌ها بايد تأمين مي‌شد ناديده گرفته نشده بود، تهران اکنون دچار اين وضعيت نمي‌شد. اکنون تهران جزء مظلوم‌ترين فضاهاي فيزيکي آموزشي در کشور است.


‌به نظر شما، با توجه به شرايط فعلي آموزش و پرورش، سند تحول قابليت اجرائي‌شدن دارد؟
مقام معظم رهبري در سخنان‌شان فرمودند فقط ۱۰ درصد سند تحول اجرا مي‌شود. علتش اين است که سند تحول بنيادين ما با واقعيت‌ها فاصله دارد. وقتي همچنان مشکل نيروي انساني و فضاي آموزشي و منزلت و معيشت معلم داريم و حق‌التدريس‌ها هنوز پرداخته نشده، سند تحول چگونه قرار است تحقق پيدا کند. سند تحول نيروي انساني قوي مي‌خواهد. اين سند عالي اما آرماني است و با واقعيت‌هاي امروز آموزش‌و‌پرورش بسيار فاصله دارد. واقعيت‌هاي آموزش‌و‌پرورش در کف مدرسه است. اگر کتمان کنيم و بگوييم همه‌چيز گل و بلبل است، در حق آموزش و پرورش جفا کرده‌ايم. بايد واقعيت‌ها را به مردم بگوييم تا حمايت مردم را داشته باشيم. نمونه‌اش قاسم سليماني که صادقانه با مردم برخورد مي‌کرد و با خداي خودش معامله کرد و مردم واقعا دوستش دارند. سند وقتي اجرا مي‌شود که نيروي متعهدي داشته باشيم که وقتي مي‌رود داخل کلاس دانش‌آموز با همه وجودش به او ارادت داشته باشد. همچنان مي‌توان آموزش و پرورش را نجات داد. فقط نبايد اجازه دهيم هرکسي به خودش اجازه دهد معلم شود. کسي که معلم مي‌شود بايد پارامترهاي خاصي داشته باشد و اين مهم است تا فردا دانش‌آموزان موفقي به جامعه تحويل دهيم.


‌آيا حضور سمن‌ها و خيران در کنار آموزش و پرورش که البته تأثيری بسيار پررنگ داشته است، مي‌تواند در آموزش و پرورش تحول ايجاد کند؟
خيران ما بسيار زحمت کشيده‌اند و در حوزه مدرسه‌سازي سنگ‌تمام گذاشته‌اند اما تعداد خيراني که بيايند و در حوزه تربيتي فعال شوند، کم است. من معتقدم دو مجمع خيران بايد بسازيم؛ يکي مجمع خيران مدرسه‌ساز و ديگري مجمع خيران بهسازي آموزشي. خير مدرسه‌ساز ما مدرسه شيک و عالي و با امکانات مي‌سازد اما اين مدرسه بايد روح داشته باشد و روحش آن معلم خلاقي است که بتواند معلمي کند و در اينجا بحث خيران بهسازي آموزشي مطرح مي‌شود که معلم به‌روز تربيت کند تا کيفيت آموزشي بالا برود. يا اينکه همان خيري که مدرسه مي‌سازد، در گام بعدي در حوزه بهسازي همان مدرسه‌اش فعاليت کند. خيران مي‌توانند معلمان مدرسه‌اي را که خودشان ساخته‌اند به‌روز کنند و کلاس‌هاي آموزشي به‌روز برايشان بگذارند. درواقع اين همان تمرکززدايي است.
‌البته در کنار خيران ارزشمندي که به فعاليت‌هاي عام‌المنفعه مي‌پردازند، بايد به يک پويش ارزشمند که در منطقه ايجاد شد، اشاره کنم.
پويش «من يک خير مدرسه‌ساز هستم» با هدف مشارکت همه ارکان مدرسه (دانش‌آموزان، خانواده‌ها و معلمان) در ساخت مدرسه‌اي به نام گفت‌وگو تشکيل شده و ان‌شاءالله به‌زودي شاهد افتتاح مدرسه گفت‌وگو در منطقه خواهيم بود.
دليل نام‌گذاري اين اسم نيز اهميت گفت‌وگو در جامعه بوده است.
‌وضعيت کالبدي مدارس منطقه ۶ چگونه است؟
منطقه ۶ به دليل موقعيت جغرافيايي‌اش که در مرکز پايتخت واقع است، خاص است. حدود ۱۰ يا ۱۱ وزارتخانه در منطقه داريم و دانشگاه‌هاي معتبري در اين منطقه واقع شده است. بافت منطقه ۶ هم اداري است و هم مسکوني. اما از نظر فضاي فيزيکي، در بين مدارس تهران رتبه دوم را به لحاظ محروميت دارد. قدمت مدارس اين منطقه بسيار بالاست و مدارس فرسوده زياد دارد. ضمن اينکه مدارس خاصي هم در منطقه۶ داريم. مثلا مدرسه البرز با قدمت صد سال داريم . مدارس منطقه ۶ اعم از دولتي و غيردولتي عموما جزء مدارس خوب و معتبر تهران هستند و در نتيجه جنس مطالبات اوليا خاص است. به همين دليل، يکی ديگر از دغدغه‌هاي منطقه ۶ علاوه بر موضوع کمبود نيروي انساني، فضاي فيزيکي است.


‌علي‌رغم فضاي فيزيکي قديمي اما موفقيت‌هايی چشم‌گير در اين منطقه داشتيد؟
منطقه ۶ شهر تهران پيش از حضور من کارهاي ارزشمندي انجام داده بودند و من ادامه‌دهنده راه همان دوستان بودم؛ از جمله موفقيت‌هاي اين منطقه در سال ۹۳-۹۴ در المپياد جهاني هفت مدال و سال ۹۶-۹۷ ۱۲ عدد مدال و سال بعدش ۱۸ مدال بوده است. در المپيادهاي کشوري سال ۹۳-۹۴ تعداد ۵۷ مدال و سال ۹۶-۹۷ تعداد ۹۱ مدال و سال ۹۷-۹۸ تعداد ۸۹ مدال داشتيم. همچنين در کنکور رتبه تک‌رقمي در سال ۹۳-۹۴ نداشتيم اما در سال ۹۶-۹۷ پنج نفر و در سال ۹۷- ۹۸ ۹ نفر رتبه تک‌رقمي در کنکور سراسري داشتيم. تعداد رتبه‌هاي دورقمي ما در سال ۹۳-۹۴، ۲۷ نفر بودند و سال ۹۶-۹۷ تعداد ۵۲ نفر بوده و امسال تعداد ۵۰ نفر شدند. امسال سهم آموزش و پرورش منطقه ۶ از صد درصد مدال‌هاي جهاني از ۳۵ درصد سال گذشته به ۶۰ ‌درصد رسيد. همچنين رتبه دوم هنرهاي تجسمي، رتبه اول جوان خوارزمي، رتبه دوم مسابقات ورزشي، رتبه اول مسابقات فرهنگي و هنري، رتبه اول سلامت تربيت بدني، رتبه اول برگزيدگان پرسش مهر و رتبه دوم مسابقات قرآن و عترت و نماز شهر تهران را کسب کرده‌ايم که همه اينها به لطف خدا و همت همکارانم در اين منطقه انجام شده است.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه مشرق، تاریخ انتشار: 20 بهمن ماه1398، کدخبر:www.sharghdaily.com،258668

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین