پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۷۳۹۴۰
تاریخ انتشار : ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۱:۴۴
رنسانس، با احیای ادبیات و ارزش های یونان باستان و روم، نظریه و روش های آموزشی قرون وسطی را که بر پایه فلسفه اسکولاستیک و مطالعات دانشگاهی الهیات و حقوق قرار داشت به چالش کشید. در مقابل، دانشمندان رنسانس، یا انسانگرایان، آرمان آموزش را بر اساس مطالعه علوم انسانی، یعنی فلسفه اخلاق، تاریخ و ادبیات بنا نهادند. بیشتر این یادگیری در خارج از دانشگاه ها از طریق معلمان خانگی و یا در محیطهای آکادمیک کوچک انجام می شد.

شعار سال :رنسانس، با احیای ادبیات و ارزش های یونان باستان و روم، نظریه و روش های آموزشی قرون وسطی را که بر پایه فلسفه اسکولاستیک و مطالعات دانشگاهی الهیات و حقوق قرار داشت به چالش کشید. در مقابل، دانشمندان رنسانس، یا انسانگرایان، آرمان آموزش را بر اساس مطالعه علوم انسانی، یعنی فلسفه اخلاق، تاریخ و ادبیات بنا نهادند. بیشتر این یادگیری در خارج از دانشگاه ها از طریق معلمان خانگی و یا در محیطهای آکادمیک کوچک انجام می شد.

از نظر انسان گرایان، در جامعه ای که برای فرهنگ ارزش قائل بود، وجود زنان تحصیلکرده طبقات بالا شاهدی برای اعتقاد به منافع آموزش و مایه مباهات خانواده به حساب می آمد. اولین کسانی که سود بردند دختران خانواده های اشرافی در قرن های پانزدهم و شانزدهم در ایتالیا بودند که یا پدرانشان به آنها تعلیم می دادند، و یا ترغیب می شدند در جلسات درس برادران شان با معلمان خصوصی شرکت کنند. بسیاری از این زنان جوان به واسطه دانش خود صاحب آوازه و شهرت شدند. نوشتن، دست کم برای زنان اشراف، نه تنها با مسئولیت های زنانه مغایرتی نداشت بلکه آنها را به کمال می رساند. در دوران رنسانس ایتالیا، زن آرمانی نه تنها در نقش های همسری و مادری بلکه در شاعری و پشتیبانی از هنرمندان نمونه بود. با گسترش رنسانس به سمت شمال، زنان طبقات بالا در فرانسه میزبانی سالن های ادبی را به عهده گرفتند.

در طول قرن شانزدهم زنان دربار انگلستان مانند اليزابت اول، لیدی جین گری، ماری سیدنی، و مارگارت مور روپر، به علم و دانش نزد معاصرانشان شهره بودند. در کشورهای دیگر نیز زنانی مانند ملکه کاترینا یاگلونیکا از سوئد، مارگارت از اتریش، و لوییز از ساووی به دانش و سیاستمداری شهرت یافتند. بیرون از این محافل، تأثیر اندیشه های رنسانس بر آموزش دختران محدود بود. بیرون از حلقه دربار سلطنتی انگلستان، حتی تعداد خانواده های اشراف که دختران خود را همراه پسران آموزش می دادند چندان زیاد نبود.

گرچه بسیاری از انسان گرایان با آموزش زنان موافق بودند، این موافقت آنها بدون قید و شرط نبود. عدم تمایل آموزش دهندگان در وهله اول از ظرفیت ویرانگری آموزش زنان نشئت می گرفت. آموزش زنان تعریف های اولیه تفاوت میان دو جنس را که در عهد باستان ریشه داشت به چالش می کشید: تنها مرد بود که استعدادهای عقلانی داشت و این استعدادها او را برای زندگی اجتماعی و بخردانه تجهیز می کردند. زنی را که استعداد آموختن داشت جمع اضداد می دانستند، یعنی زنی که اندیشه ای مردانه داشت. به کاساندرا فدله، نابغه ونیزی، معجزه عصر لقب داده بودند زیرا روح مردانه ای بود که در جسم زنانه حلول کرده بود. اندیشه ای که زن استثنایی را مردصفت توصیف می کرد، تاریخی طولانی به دنبال داشت و شاید هراس دیرینه از آشفتگی هویت جنسی بتواند عمق مقاومت در برابر زنان تحصیلکرده و فمینیسم را توضیح بدهد.

مشکل دیگر این بود که سخن زن با امیال جنسی پیوند می خورد، زیرا مار در باغ عدن با حوا سخن گفته بود تا او را اغوا کند و حوا نیز به نوبه خود با آدم سخن گفته بود. حاصل این گفتگوی سبکسرانه گناه نخست بود. زنانی که در نزد عموم سخن می گفتند یا با نوشتن در گفتمان اجتماعی مشارکت می کردند تهدیدی به نقض معیارهای عفت و سکوت در مورد جنس خود بودند. تا انجا که گفته می شد: زن سخن دان هرگز پاکدامن نیست. زنان نویسنده رنج های عظیمی را متحمل می شدند تا به خوانندگانشان اطمینان دهند که شجاعت آنها در نوشتن به هیچ وجه متضمن تخطی آنها از عرف های جنسی نیست. شاید به دلیل همین تداعی آموزش با احساسات جنسی، یادگیری دختران بیشتر از زنان تحمل می شد چون دختران از لحاظ جنسی نابالغ تصور می شدند.

مانع سوم در مقابل یادگیری زنان، جهت گیری آموزش های انسان گرایانه بود. هدف این آموزش ها آماده کردن مردان برای برعهده گرفتن نقش های شهروندی بود درحالی که، به استثنای چند زن سیاستمدار مانند ملکه الیزابت اول در انگلستان، زنان از ورود به سیاست منع می شدند. آموزش زنانی که سیاستمدار نبودند چه ضرورتی داشت؟ مدافعان آموزش زنان در مخالفت با بداندیشان سعی می کردند به مردم اطمینان دهند که آموزش زنان صرفا آنان را در انجام وظایف شان در مقام همسر و مادر یاری می کند. این نگرانی وجود داشت که زنان تحصیلکرده مغرور شوند و بخواهند در خانه حکم فرمایی کنند. این اتفاق نظر بین آموزش دهندگان بود که زنان به هیچ وجه نباید تشویق یا مجاز به رقابت با مردان شوند.

آخرین مانع در مقابل یادگیری زنان و نه کم اهمیت ترین آنها، مشکلات عملی بود. زنی که می خواست تحصیل کند نه تنها به پایگاه اجتماعی بالا و ثروت و اوقات فراغت، بلکه به حمایت یک خویشاوند مرد، پوستی کلفت، پشتکار و استقامت فوق العاده نیاز داشت.

منبع : زنان در روزگارشان، تاریخ فمینیسم در غرب،
مارلین لگیت

برگرفته از فضای مجازی

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین